ضعف تحزب و کادرسازی؛ چالش احزاب در انتخابات

با نزدیک‌شدن به انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در اردیبهشت سال آینده، نقش و جایگاه احزاب سیاسی دوباره در مرکز توجه قرار گرفته است؛ نهادهایی که از آن‌ها انتظار می‌رود حلقه اتصال میان جامعه و حاکمیت باشند و در تقویت مشارکت، تربیت نیروهای تازه‌نفس و ارتقای سلامت ساختار حکمرانی نقش‌آفرینی کنند.

به گزارش دیار عالمان [1]/پگاه ظاهری، فریبا سامانی/ با نزدیک‌شدن به انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در اردیبهشت سال آینده، نقش و جایگاه احزاب سیاسی دوباره در مرکز توجه قرار گرفته است؛ نهادهایی که از آن‌ها انتظار می‌رود حلقه اتصال میان جامعه و حاکمیت باشند و در تقویت مشارکت، تربیت نیروهای تازه‌نفس و ارتقای سلامت ساختار حکمرانی نقش‌آفرینی کنند.

هرچند عملکرد احزاب طی سال‌های اخیربا نقدهایی همچون کم‌تحرکی، فعالیت‌های موسمی، ضعف در برنامه‌محوری و غیبت در فرایند تربیت سیاسی نسل جوان همراه بوده، اما همچنان بخش عمده‌ای از بار اصلاحات ساختاری و توسعه ظرفیت مدیریتی کشور بر دوش همین تشکل‌هاست، تشکل‌هایی که می‌توانند موتور تولید فکر و محل شکل‌گیری مدیران آینده باشند و در بهبود فرایندهای سیاسی، افزایش شفافیت و ارتقای کیفیت مدیریت شهری بکوشند.

در همین راستا، فعالان حزبی اصفهان نیز در گفت‌وگو با ما ، ازضرورت نقش‌آفرینی احزاب در تحولات سیاسی و اجتماعی می گویند و معتقدند احزاب اگر جایگاهشان به درستی بازتعریف شود، قادر خواهند بود، ضعف های ساختاری موجود را جبران کنند و دوباره به محور تعامل‌های سیاسی و اجتماعی تبدیل شوند؛ همان نقطه‌ای که مطمئنا کیفیت انتخابات و البته حکمرانی کشور به آن گره خورده است.

محدودیت‌های احزاب اصلاح طلب مانع عملکرد واقعی حزبی است

دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اصفهان، در گفت‌وگو با «اصفهان‌زیبا» با بیان اینکه فعالیت احزاب اصلاح‌طلب در ایران به‌طور عمده در دوره انتخابات نمود پیدا می‌کند، می‌گوید: «کارکرد احزاب اصلاح‌طلب تنها در زمان انتخابات بروز می‌کند؛ زیرا در خارج از این دوره فعالیت‌های مؤثری با توجه به شرایط صورت نمی‌گیرد.»

مرتضی طهرانی در ادامه با اشاره به روند چندمرحله‌ای انتخابات و نظارت‌های استصوابی در استان اصفهان نیز می‌افزاید: «در انتخابات مجلس یا شوراها، بسیاری از کاندیداهای اصلاح‌طلب بنا بر دلایلی ردصلاحیت می‌شوند و حتی در برخی حوزه‌ها، انتخابات بدون حضور نامزد اصلاح‌طلب برگزار شده است. در چنین وضعیتی، احزاب یا مجبور به کناررفتن از انتخابات هستند یا ناچارند از چهره‌های درجه‌دوم و سوم حمایت کنند که پاسخ‌گوی جامعه اصلاح‌طلب نیست.»

به گفته طهرانی، این روند باعث شده است احزاب در برابر هواداران خود نیز «بدهکار» شوند و توان پاسخ‌گویی به مطالبه‌های جامعه مخاطب را از دست بدهند. دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اصفهان ادامه می‌دهد: «این کارها باعث سرخوردگی مردم و احزاب می‌شود و کسی تمایل ندارد در احزاب فعالیت سیاسی داشته باشد.»

او همچنین به هزینه فراوان فعالیت سیاسی برای فعالان احزاب اشاره می‌کند و می‌گوید: «فعالیت سیاسی هزینه‌های معنوی زیادی دارد؛ افرادی که در احزاب کار سیاسی می‌کنند، تحت نظر دستگاه‌های امنیتی قرار می‌گیرند و محدودیت‌های شدیدی را تجربه می‌کنند؛ به‌همین‌دلیل، بسیاری ترجیح می‌دهند به احزاب نپیوندند یا فعالیت سیاسی خود را به‌صورت فردی انجام دهند.»

طهرانی خاطر‌نشان می‌کند: «تربیت نیروی حزبی معمولا باید از میان جوانان، دانشگاهیان، کارگران و دانشجویان باشد؛ اما با توجه به محدودیت‌ها و هزینه‌های فراوان فعالیت سیاسی، این روند مختل شده است.»

او می‌افزاید: «ما این مشکلات را در جلسه‌های استانداری و وزارت کشور مطرح کرده‌ایم؛ اما کمتر پاسخ مثبت دریافت کردیم و مشکلات همچنان ادامه دارد.»

طهرانی در ادامه، محدودیت‌های قانونی احزاب را نیز این‌گونه توضیح می‌دهد: «بر اساس قانون، احزاب زیر نظر وزارت کشور شکل می‌گیرند و فعالیت می‌کنند؛ اما در حال حاضر فعالیت آن‌ها توسط دستگاه‌های امنیتی کنترل می‌شود. این وضعیت موجب محدودیت شدید برای احزاب شده است.»

دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اصفهان از وضعیت مالی احزاب نیز می‌گوید و خاطرنشان می‌کند: «در کشورهای پیشرفته، احزاب به میزان محبوبیت و طرف‌داران خود از دولت یارانه دریافت می‌کنند؛ اما در ایران، احزاب باید تمام هزینه‌ها را از جیب پرداخت کنند.»

فساد افسارگسیخته و راه‌حل‌هایی که به مردم بازمی‌گردد

طهرانی در بخش دیگری از سخنانش به گسترش فساد در کشور و نقش آفرینی احزاب در کاهش این فضا اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما امروز از یک فساد افسارگسیخته عبور می‌کنیم؛ تجربه جهانی هم نشان می‌دهد کشورهایی که با این نوع فساد مواجه بوده‌اند، برای مقابله با آن به مردم بازگشته‌اند و موفقیت نسبی هم داشته‌اند.»

او در خصوص راهکارهای موجود در مبارزه با فساد می‌افزاید: «وقتی امور کشور در اختیار مردم قرار گیرد و روندها شفاف باشد، فساد متوقف خواهد شد. بسیاری از فسادهایی که رخ می‌دهد، به‌خاطر افرادی است که در قدرت حضور دارند و به‌راحتی می‌توانند اقدام‌هایی را انجام دهند و سپس از کمند نیروهای نظارتی و قضایی خارج شوند.» طهرانی ادامه می‌دهد: «البته این به معنای این نیست که در اقتصادهای خصوصی فساد وجود ندارد؛ اما راه‌حل، مراجعه به نظرهای مردم و دموکراسی است؛ اینکه شفافیت کامل در ساختارها وجود داشته باشد. این همان نسخه‌ای است که جهان برای مبارزه با فساد امتحان کرده و نتیجه گرفته است.»

دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اصفهان از جایگاه مطبوعات در مبارزه با فساد نیز می‌گوید و با تأکید بر این نقش رسانه‌ها ادامه می‌دهد: «مطبوعات رکن چهارم دموکراسی هستند و باید بتوانند به اطلاعات لازم دسترسی داشته باشند و آن را برای مردم منتشر کنند. این یکی از راه‌هایی است که دنیا تجربه کرده و موفق هم بوده است.»

فعالیت حزبی در جامعه‌ ایران فاصله‌ بسیاری با استانداردهای تشکیلاتی دارد

در ادامه اظهارات دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اصفهان، عضو شورای شعبه حزب ندای ایرانیان در استان اصفهان نیز در تحلیل وضعیت کنونی تحزب در ایران، با ترسیم یک تصویر کلان از ساختار سیاسی کشور، تأکید می‌کند که واقعیت‌های امروز سیاست‌ورزی در ایران با الگوهای شناخته‌شده‌ فعالیت حزبی فاصله دارد. احسان امینی معتقد است که برای فهم جایگاه و عملکرد احزاب باید ابتدا به شرایط حاکم بر زیست‌سیاسی کشور توجه کرد، شرایطی که بیش از آنکه بر محور احزاب شکل گرفته باشد، مبتنی‌بر حرکت‌های جبهه‌ای و مقطعی است؛ برهمین‌اساس، او از ضرورت درک این واقعیت‌ها به «اصفهان‌زیبا» می‌گوید و در این خصوص توضیح می‌دهد که «اساسا عرصه‌ سیاسی کشور ما تحزب‌محور نیست و بیشتر متأثر از حرکت‌های جبهه‌ای است تا حزبی.»

این عضو حزب ندای ایرانیان ادامه می‌دهد: «فعالیت حزبی در جامعه‌ ایران فاصله‌ بسیاری با استانداردهای تشکیلاتی دارد و این موضوع محدود به امروز یا یک دوره‌ خاص نیست.» به باور او، این وضعیت فقط معلول انفعال احزاب نیست؛ بلکه تا حد زیادی ریشه در نوع نگاه نظام سیاسی به جایگاه احزاب دارد. امینی تأکید می‌کند: «اگر امکانات و بستر لازم توسط نظام سیاسی ایجادشده و نقش واقعی به احزاب داده شود، آن‌وقت می‌توان قوت و ضعف و دلایل انفعال احزاب را بررسی کرد.»

او ادامه می‌دهد: «حتی در فضای موجود هم، اگر مردم و جریان‌های سیاسی به تغییر و اصلاح امور از مسیر انتخابات و‌ مشارکت سیاسی امیدوار باشند، همین امید می‌تواند کنشگری احزاب را تقویت کند؛ اما زمانی که با وجود مشارکت سیاسی، مطالبه‌های احزاب و هواداران آن‌ها برآورده نشود، این امر به کاهش فعالیت حزبی منجر می‌شود.» به گفته امینی، اینکه در جامعه احساس شود انتخابات کارکرد خود را از دست داده است و نتوانیم اعتماد احزاب و مردم را به انتخابات احیا کنیم، بسیار نگران‌کننده خواهد بود.

تحولات اجتماعی و شیوه‌ سیاست‌ورزی جذابیت کار حزبی را کاهش داده است

این فعال سیاسی جوان اصلاح‌طلب، ضعف احزاب در کادرسازی و جذب نیروهای جدید را به دلایل متعددی نسبت می‌دهد.

او بخشی از این مسئله را ناشی از ویژگی‌های نسل‌های جدید و نگاه آن‌ها به فعالیت‌های تشکیلاتی توصیف می‌کند و می‌گوید: «نسل‌های جدید تا اندازه زیادی مرجع‌گریز هستند و چندان علاقه‌ای به فعالیت‌های تشکیلاتی به شیوه‌ دهه‌های قبل از خود نشان نمی‌دهند.» به اعتقاد امینی، تحولات اجتماعی و شیوه‌ سیاست‌ورزی در کشور نیز جذابیت کار حزبی را تا حد زیادی کاهش داده است. قائم‌مقام حزب ندای ایرانیان استان اصفهان ادامه می‌دهد: «آن‌طور که اشاره کردم، فعالان سیاسی سابق و معدود افرادی از نسل‌های جدید که به فعالیت حزبی علاقه دارند، وقتی مابازای فعالیت حزبی و هزینه‌هایی که بابت آن می‌پردازند، نتیجه‌ای احساس نمی‌کنند و ارج نمی‌بینند، طبیعتا از فعالیت تشکیلاتی فاصله می‌گیرند.»

او برای دستیابی به احزاب پویا و جذب علاقه‌مندان به فعالیت سیاسی در داخل احزاب، بر مجموعه‌ای از الزام‌ها تأکید می‌کند و می‌گوید: «نظام سیاسی نه‌تنها باید هزینه‌ فعالیت حزبی را کاهش دهد، بلکه مشابه بسیاری از کشورهای دنیا باید امکانات و بودجه در اختیار احزاب قرار دهد؛ همچنین مکانیسم انتخابات به شکلی باشد که احزاب نقش واقعی داشته و بر این اساس، پاسخ‌گو هم باشند.»

امینی همچنین «برگزاری انتخابات به شیوه‌ تناسبی» را راهکاری بسیار مناسب می‌داند و با انتقاد اظهار می‌کند: «متأسفانه در این دوره از انتخابات شوراها، فقط در تهران شاهد اجرای این روش هستیم و در سایر شهرها انتخابات تناسبی اجرا نخواهد شد.»

او در ادامه و در پاسخ به این پرسش که احزاب چگونه می‌توانند در کاهش فساد و ناکارآمدی نقش‌آفرین باشند،می‌گوید: «اگر در انتخابات و کسب کرسی‌های قدرت، احزاب جایگاه استاندارد خود را داشته باشند، می‌توان احزاب را پاسخ‌گو کرد؛به‌طورمثال، اگر لیست حزبی مبنا قرار گرفت و مردم به یک رویکرد رأی دادند و در آن دوره فساد و ناکارآمدی آشکاری رخ داد، حزب و جریانی که از آن لیست حمایت‌کرده، طبیعتا پاسخ‌گوست.»

به گفته‌ این عضو حزب ندای ایرانیان، احزاب برای اینکه اعتبار خود را نزد افکار عمومی از دست ندهند، ناگزیرند با توسل به خودکنترلی و اعمال نظارت و کنترل لازم بر نیروهایی که از آن‌ها حمایت کرده‌اند، اقدام کنند و این امر می‌تواند تا اندازه زیادی به کاهش فرایندهای فسادخیز بینجامد. امینی در پایان خاطرنشان می‌کند: «از طرف دیگر، گردش آزاد اطلاعات و حمایت‌های قانونی از مطالبه‌گری احزاب در حوزه‌ رسانه می‌تواند به‌عنوان یک ابزار نظارتی به کاهش ناکارآمدی و فساد کمک کند.»

انتخابات تناسبی، مقدمه ورود واقعی احزاب به صحنه سیاسی است

در ادامه گفت‌وگوهای فعالان سیاسی اصلاح‌طلب با «اصفهان‌زیبا»، نوبت به بررسی دیدگاه‌های فعالان اصول‌گرای اصفهان می‌رسد. دبیر جامعه اسلامی مهندسین اصفهان در گفت وگوی خود با تأکید بر ضرورت کادرسازی در احزاب سیاسی با رویکرد اسلامی سخنانش را آغاز می‌کند و می‌گوید: «حزبی که تشکیل می‌شود، به‌ویژه احزابی که قصد حرکت در چهارچوب ایده‌ها و ارزش‌های اسلامی و دینی دارند، باید تمرکز اصلی خود را بر کادرسازی و ساخت تشکیلات بگذارد. کارکرد اصلی حزب، تربیت نیرو و آماده‌سازی کادر برای اداره دولت، اداره نظام و ارکان حاکمیت است.»

رسول حامدیان می‌افزاید: «در کشور ما جایگاه اعضای احزاب قوی نیست و این افراد نمی‌توانند نقش مؤثر در دولت، مجلس، شورای شهر و سایر ارکان حاکمیت ایفا کنند. وقتی جایگاه قانونی احزاب تثبیت نشده باشد، انگیزه لازم برای تربیت نیرو نیز کاهش می‌یابد. کادری که تربیت می‌شود، باید بتواند در ارکان حاکمیت نقش داشته باشد تا انگیزه برای این کار افزایش یابد.»

حامدیان با اشاره به تجربه حزب جمهوری اسلامی در سال‌های اولیه انقلاب می‌گوید: «اول انقلاب، حزب جمهوری اسلامی توسط بزرگان انقلاب تأسیس و در چهارپنج سال نخست، کادرسازی به شکل کافی انجام شد؛ امروز نیز کسانی که نقش کلیدی در پیشبرد امور کشور و انقلاب دارند، همان نیروهایی هستند که در چهارچوب تشکیلاتی آن حزب پرورش یافتند. بزرگانی همچون شهید بهشتی، مقام معظم رهبری و شهید باهنر، همه از اعضای آن حزب بودند و اگر کسانی برای انقلاب باقی مانده‌اند و می‌توانند در همان چهارچوب فعالیت کنند، همان کسانی هستند که آنجا آموزش دیدند و ساخته شدند.»

او ادامه می‌دهد: «پس از آن دوره، روش تشکیلاتی و نیروسازی متوقف شد؛ زیرا جایگاه قانونی احزاب تثبیت نشده بود و انگیزه‌ها برای این کار کاهش یافت. یکی از مهم‌ترین کارکردهای احزاب سیاسی اسلامی، کادرسازی است تا بتوانند به نظام کمک کنند و در مواقع لازم، امور کشور را در دست بگیرند و حرکت دولت‌سازی را پیش ببرند. این زمینه در جامعه ما ضعیف است.»

حامدیان درباره انتخابات اخیر شورای شهر تهران نیز عنوان می‌کند: «این دوره انتخابات تناسبی، می‌تواند مقدمه ورود واقعی احزاب به صحنه سیاسی کشور باشد. اگر این روند در انتخابات دیگر مانند مجلس، ریاست‌جمهوری و خبرگان نیز ادامه پیدا کند، احزاب می‌توانند نقش واقعی خود را ایفا کنند و درعین‌حال انگیزه برای تربیت نیرو و حضور جدی در صحنه سیاسی افزایش یابد. بدون چنین بسترهایی، کادرسازی نمی‌تواند به شکل واقعی انجام شود .»

او همچنین با اشاره به ظرفیت‌های سیاسی استان اصفهان می‌افزاید: «اصفهان ازجمله استان‌هایی است که بیشترین نیروی تشکیلاتی در آن پرورش یافته‌اند و در ارکان مختلف کشور نقش مؤثر داشته‌اند. اگر قرار باشد کار تشکیلاتی در یک استان انجام شود، اصفهان می‌تواند پیشرو باشد؛ با توجه به سابقه فرهنگی و سیاسی و نقش آن در انقلاب. این یک عارضه کلی در نظام ماست و امیدواریم با حرکت جدیدی که شروع‌شده و عمومیت پیدا کرده است، این نقیصه برطرف شود.»

مفاسدی که وجود دارد در مقایسه با فعالیت‌های مثبت، فراگیر نیست

حامدیان در ادامه این گفت‌وگو با اشاره به وضعیت مفاسد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور، به بیان اظهاراتی متفاوت از صحبت‌های طهرانی دراین‌باره می‌پردازد و می‌گوید: «در هر جامعه‌ای مفاسد وجود دارد؛ چه اقتصادی، چه اجتماعی و چه فرهنگی؛ اما واقعیت این است که درمجموع، وقتی جامعه خودمان را نگاه می‌کنیم، حجم کارهای مثبت و اقدام‌های ارزشمندی که توسط دولت و خیرین انجام می‌شود، بسیار چشمگیر است. مفاسدی که وجود دارد، در مقایسه با این حجم از فعالیت‌های مثبت، آن‌قدر هم بالا نیست. برخی افراد تلاش می‌کنند این مفاسد را بیش از اندازه بزرگ جلوه دهند.»

او می‌افزاید: «این وضعیت اصلا قابل‌قیاس با جوامع غربی نیست. اوج مفاسد اخلاقی و حتی مفاسد اقتصادی را باید آنجا دید؛ منتها معمولا تلاش می‌شود این موارد در آن کشورها کم‌رنگ نشان داده شود؛ بنابراین من چندان نگاه منفی ندارم. مفاسد وجود دارد؛ اما نقاط مثبت، بسیار پررنگ‌تر است. ما معمولا مفاسد را بزرگ می‌کنیم و کارهای مثبت را یا کم‌رنگ می‌کنیم یا اصلا نمی‌بینیم.»

دبیر جامعه اسلامی مهندسین اصفهان همچنین درباره نقش احزاب در مشارکت سیاسی با توجه به مشکلات و چالش‌های موجود کشور در حوزه اقتصادی و معیشتی و البته فسادهای موجود، می‌گوید: «پیش از بحث رقابت انتخاباتی، احزاب جلسه‌های سیاسی دارند و وظیفه‌شان این است که مردم را برای حضور در صحنه تشویق کنند. وقتی رقابت سالم و جدی در انتخابات شکل بگیرد، مشارکت خودبه‌خود افزایش پیدا می‌کند. احزاب می‌توانند با ایجاد چنین رقابتی، سطح مشارکت را بالا ببرند.»

او تفاوت مشارکت در شهرهای کوچک و بزرگ را نیز تشریح می‌کند و ادامه می‌دهد: «در شهرهای کوچک رقابت‌ها بیشتر بین محله‌ها، اقوام و بستگان است؛ اما در کلان‌شهرها رقابت بر اساس جریان‌های سیاسی، فکری و تشکیلاتی شکل می‌گیرد.»

کارکرد احزاب فراتر از زیست انتخاباتی نیست

مهدی آذربایجانی نیز از دیگر فعالان سیاسی اصول‌گرایی است که به «اصفهان‌زیبا» از وضعیت سیاسی اصفهان و کارکرد احزاب در این استان می‌گوید. آذربایجانی با‌اشاره به بافت سنتی‌سیاسی اصفهان، تأکید می‌کند که این شهر بیش از آنکه فضای حزبی فعال داشته باشد، ماهیت جریانی دارد.

به گفته او، تعیین‌کننده‌ترین نیروها در اصفهان، دو جریان اصلی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا هستند، جریان‌هایی که به‌رغم نبود تعداد چشمگیری از احزاب رسمی و ثبت‌شده با کارکرد مؤثر، در قالب جبهه‌های سیاسی فعالیت می‌کنند و فعالیتشان غالبا به ارائه لیست‌های انتخاباتی در سطح کشور و به‌ویژه در مقطع اصفهان محدود می‌شود. آذربایجانی معتقد است که کارکرد این احزاب فراتر از زیست انتخاباتی ازجمله در حوزه مطالبه‌گری و برنامه‌ها در این خصوص است. او درعین‌حال اشاره می‌کند که پیشرفتی در حد ارائه لیست‌های انتخاباتی دیده می‌شود؛ اما هنوز «کارکرد کامل احزاب» محقق نشده است.

این فعال اصول‌گرا در‌ادامه با اشاره به قانون جدید انتخابات و اجرای مدل تناسبی در تهران که احتمال می‌دهد در آینده نیز در دیگر کلان‌شهرها هم اجرایی شود، می‌گوید که این تحول می‌تواند کمک شایانی به تحقق کارکرد واقعی احزاب کند. آذربایجانی همچنین در خصوص «فرسودگی نیروهای انسانی در احزاب» و «ضعف در تربیت و آموزش نسل جدید سیاسی»، به این نکته می‌پردازد که نیروی انسانی ستون اصلی هر تشکیلات سیاسی یا اجتماعی است و این نیرو باید به‌صورت نسلی آموزش ببیند؛ بااین‌حال، او می‌گوید: «در سال‌های اخیر و براساس ارتباط‌هایی که با احزاب اصول‌گرا و اصلاح‌طلب در اصفهان داشته‌ام، وضعیت آموزش، کار تشکیلاتی و جایگزینی نسلی اندکی بهبود یافته است».

به گفته آذربایجانی، برگزاری جلسه‌های آموزشی، مباحثه و انتقال تجارب با کیفیت بالاتری در حال انجام است.او تأکید می‌کند که اگر این اقدام‌ها جدی گرفته نشود، احزاب به کارکرد موردانتظار خود نخواهند رسید.این فعال سیاسی اصول‌گرا می‌گوید: «مسیر حرکت روبه‌جلوست و مدل جدید انتخابات احزاب را وادار خواهد کرد به‌سمت آموزش، تشکیلاتی‌سازی و جایگزینی نیروهای جوان به جای نیروهای فرسوده حرکت کنند.» آذربایجانی این مسئله را یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در هر دو جریان سیاسی می‌داند و خاطرنشان می‌کند: «نیروهای قدیمی تمایلی به واگذاری جایگاه به نیروهای جوان ندارند و اگر احزاب نتوانند این فرایند را به‌درستی مدیریت کنند، نیروهای جوان یا با انشعاب از احزاب موجود یا با کنارگذاشته‌شدن،به‌صورت محترمانه یا نامحترمانه مسیر مستقل خود را ادامه خواهند داد.»

او در این زمینه، نقش تشکل‌های دانشجویی را مهم می‌داند و می‌گوید: «این تشکل‌ها در حوزه آموزش و جایگزینی می‌توانند یاری‌رسان باشند.» آذربایجانی همچنین به پدیده «سیاست‌زدگی» اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «وقتی رقابت‌های سیاسی به عرصه‌های دیگر منتقل می‌شود و جریان‌های قدرت در این رقابت‌ها نفوذ پیدا می‌کنند یا به افراد، بی‌مهری صورت می‌گیرد، طبیعی است که آن‌ها برای حفظ آرامش زندگی خود از فضای “جدل‌ها و رقابت‌های ناسالم و نابرابر” دوری کنند.»

او این روند را برای آینده سیاسی کشور «بسیار خطرناک» می‌داند و تأکید می‌کند که باید «سعه‌صدر» بیشتری در کشور شکل گیرد تا همه افراد صاحب‌نظر در اداره کشور بتوانند خود را عرضه کرده و مردم نیز بتوانند بهترین‌ها را انتخاب کنند. در ادامه، آذربایجانی در پاسخ به این پرسش که احزاب چگونه می توانند در فضای کنونی کشور که فساد، هم به معنای تخلف مالی و هم به شکل ناکارآمدی، رانت سیاسی و برخی تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف دیده می‌شود، در جهت جلب رضایت عمومی، توسعه سرمایه اجتماعی و کاهش فساد نقش‌آفرینی کنند؟ عنوان می‌کند: «احزاب می‌توانند در دو سطح نقش‌آفرینی کنند: نخست، در جریان‌های داخلی خود و سپس از طریق عناصر و نیروهایی که در قدرت حضور دارند. در سطح داخلی، احزاب باید سازوکارهای نظارت و حساب‌کشی را تقویت کنند و درباره رفتار اعضا و نمایندگان خود مطالبه‌گر باشند. اگر نشانه‌ای از فساد یا بسترهای فسادزا وجود دارد، حزب باید به آن واکنش نشان دهد و از نیروهای خود شفافیت بخواهد؛ بااین‌حال، مهم‌ترین گام این است که خود احزاب در وهله اول شفاف باشند؛ یعنی مشخص باشد منابع مالی‌شان از کجا تأمین می‌شود؟ به چه جریان‌هایی وابستگی داشته و چه سازوکارهایی برای تصمیم‌گیری داخلی دارند؟ وقتی شفافیت از درون تشکیلات حزبی آغاز شود، این فرهنگ می‌تواند به سایر ارکان قدرت و عناصر اثرگذار کشور منتقل شود. به بیان دیگر، اگر احزاب خود را شفاف کنند، آنگاه در مسیر دستیابی به قدرت نیز می‌توانند مطالبه‌گر شفافیت باشند و بر کاهش فساد تأثیر واقعی بگذارند.»

فقدان ساختار حزبی منسجم آسیب‌های جدی به رابطه مردم و احزاب وارد کرده است

محمد ظریفی اما آخرین فعال سیاسی از جناح اصول‌گرا با تشریح این واقعیت که مناسبات و معادله‌های سیاسی در ایران الزاما از مسیر احزاب عبور نمی‌کند، تأکید می‌کند که این ویژگی موجب شده است مرزهای ارتباطی میان مردم و احزاب، مواضع سیاسی آن‌ها و پیامدهای تصمیم‌هایشان شفاف نباشد.

ظریفی معتقد است که فقدان ساختار حزبی منسجم با همه مزایا و معایبی که دارد، آسیب‌های جدی به رابطه مردم و احزاب وارد کرده و موجب شده است احزاب از مسئولیت‌پذیری سیاسی فاصله بگیرند. او در تحلیل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران توضیح می‌دهد که این ساختار، برخلاف بسیاری از نظام‌های حزبی شناخته‌شده در جهان، بر پایه یک نظام حزبی کامل بنا نشده است. او از سوی دیگر، تأکید می‌کند که حتی در ساختارهای حزبی قدرتمند نیز گاه قدرت بر منافع مردم سایه می‌اندازد و این امر یکی از آسیب‌های مدل حزبی محسوب می‌شود.

ظریفی خاطرنشان می‌کند: «در ایران طی سال‌های گذشته برخی احزاب دوره‌هایی از رونق و حضور پررنگ سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی را تجربه کردند؛ اما بعدها دچار افول شدند. بسیاری از احزاب قدیمی با وجود سابقه طولانی، اکنون در خصوص حضور جوانان گارد دارند و همین مسئله مانع شکل‌گیری خلاقیت، نوآوری و پویایی در آن‌ها شده است. درواقع فاصله‌گرفتن احزاب از رسالت و مأموریت وجودی‌شان نه‌تنها از چشم مردم دور نمانده، بلکه به کاهش اعتماد عمومی انجامیده است. مردم اکنون می‌بینند که احزاب در بزنگاه‌های مهم سیاسی سکوت می‌کنند و تنها در ایام انتخابات فعال می‌شوند؛ اگر هم فعالیتی خارج از دوره انتخابات داشته باشند، اغلب هدف آن فعالیت‌ها نیز جهت‌گیری انتخاباتی است.»

این فعال سیاسی با اشاره به پیچیدگی‌های اخیر فضای سیاسی به «اصفهان‌زیبا»می‌گوید: «آموزش حزبی نیز به‌شدت منفعل شده و نوعی فرسودگی در نیروی انسانی احزاب شکل گرفته است. نبود تربیت سیاسی مستمر موجب شده نیروهای جوان فاقد تجربه عملی و میدان‌آزموده باشند؛ چراکه ورزیدگی سیاسی نه از طریق کلاس درس، بلکه از مسیر مواجهه با هزینه‌های تصمیم‌گیری، موضع‌گیری، اشتباه و اصلاح به‌دست می‌آید.» به گفته او، طی سال‌های اخیر پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی باعث شده است بسیاری از احزاب نوعی سکوت محافظه‌کارانه را انتخاب کنند. این محافظه‌کاری افراطی سبب‌ شده است اعضای جوان فرصت تمرین کار سیاسی، مواجهه با هزینه‌های عملکرد و تجربه مشارکت واقعی را از دست بدهند.

ظریفی تأکید می‌کند: «نتیجه این روند بی‌عملی و ازکارافتادگی تدریجی احزاب است؛ زیرا حزبی که امکان تجربه سیاسی را از بدنه خود می‌گیرد، به‌تدریج جذابیتش را برای علاقه‌مندان از دست می‌دهد و به سمت اضمحلال پیش می‌رود.» او این انفعال را یکی از چالش‌های جدی احزاب و مانعی مهم در مسیر ایفای نقش واقعی آن‌ها توصیف می‌کند.ظریفی در ادامه به موضوع شفافیت نیز می‌پردازد و می‌گوید: «برخی واژه‌ها مانند “شفافیت” نیز به‌واسطه عملکرد غلط مسئولان و احزاب، معنای مثبت خود را از دست داده‌اند. شفافیت در عرصه انتخابات تنها انتشار چند عدد و رقم نیست؛ بلکه مردم انتظار دارند بدانند فرایند تهیه فهرست‌های انتخاباتی چگونه طی می‌شود؛ اینکه آیا انتخاب نامزدها محصول روابط شخصی و مناسبات درون‌حزبی است یا بر اساس شایستگی و معیارهای تخصصی انجام می‌شود.»

اواین روند را نخستین گام احزاب برای بازیابی اعتماد عمومی در انتخابات پیش‌رو می‌داند و هشدار می‌دهد که در غیر این صورت، پس از انتخابات همان چرخه فقدان پاسخ‌گویی و غیبت شفافیت ادامه خواهد یافت.

نگاه مردم به انتخابات شورا مبتنی‌بر عملکرد و شایستگی افراد است

این فعال سیاسی اصول‌گرا خاطرنشان می‌کند: «مردم اکنون به رفتارهای انتخاباتی احزاب آگاه‌تر از گذشته‌اند و توانایی تفکیک رفتارهای واقعی و مقطعی را دارند. تجربه دو انتخابات اخیر در اصفهان شاهدی بر این موضوع است. ازطرفی، نگاه مردم به انتخابات شورا، بیش از آنکه مبتنی‌بر گرایش سیاسی باشد، به عملکرد و شایستگی افراد وابسته است.» ظریفی در ادامه ضعف جدی احزاب را در این می‌بیند که هرگز مسئولیت عملکرد فهرست‌های انتخاباتی خود را نمی‌پذیرند و در سال‌های بعد نیز پاسخ‌گوی نتایج انتخاب مردم بر اساس فهرست‌هایشان نیستند.

او عنوان می‌کند: «طبیعی است مردم در شرایط کنونی میان نیروهای جوانی که رفتار مؤثر و کارنامه قابل‌ارزیابی دارند و نیروهای امتحان‌پس‌نداده تمایز قائل می‌شوند.»

این فعال سیاسی اصول‌گرا با اشاره به فضای انتخاباتی اصفهان پیش‌بینی می‌کند که انتخابات پیش ‌رو احتمالا انتخاباتی پرشور و درعین‌حال پیچیده خواهد بود. او عنوان می‌کند: «میزان گرایش مردم به نسل جوان‌تر و ضرورت اعتماد احزاب به نیروهای جدید می‌تواند تعیین‌کننده نتیجه باشد. مردم به‌روشنی قادرند رفتارهای اصیل و صادقانه را از واکنش‌های شعاری، نمایشی و مبتنی‌بر پول‌پاشی تشخیص دهند و دیگر به چهارچوب‌های سنتی برای رأی‌دادن پایبند نیستند.»

در این میان، ظریفی نقش رسانه‌های مستقل، اصیل و دغدغه‌مند اصفهان را بسیار مهم ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «رسانه‌ها علاوه‌بر مطالبه‌گری و هدایت انتقادها به مسیر صحیح، می‌توانند به مردم کمک کنند انتخاب آگاهانه‌تری داشته باشند؛ همچنین قادرند رفتار انتخاباتی احزاب و گروه‌ها را به‌سوی الگوهای درست هدایت کنند و مانع انحراف گفتمانی شوند.»

او در پایان تأکید می‌کند: «از الزام‌های انتخابات آتی، همدلی و همکاری میان جریان‌های سیاسی، به‌ویژه جریان‌های جوان‌تر است. اگر این هم‌گرایی شکل بگیرد، امکان وقوع تحولی ضروری و تازه در فضای سیاسی اصفهان و حتی سایر شهرها فراهم خواهد شد.»

منبع: روزنامه اصفهان زیبا