logo

امروز شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

Saturday, 14 June , 2025

خانواده؛ ستون فرهنگ اصیل ایرانی در برابر فردگرایی غربی

در دورانی که جهان از بی‌ریشگی فرهنگی و فروپاشی پیوندهای انسانی رنج می‌برد، فرهنگ ایرانی با تأکید بر خانواده به‌عنوان محور اصلی جامعه‌سازی، می‌تواند الگوی قابل بازسازی برای جوامع بحران‌زده امروز باشد.

تاریخ انتشار: ۱۹:۳۰ - پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۲۳
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
خانواده؛ ستون فرهنگ اصیل ایرانی در برابر فردگرایی غربی

فریبا سامانی/ به گزارش دیار عالمان در جهانی که با بحران‌های هویتی، تنهایی اجتماعی و فروپاشی اخلاقی دست‌وپنجه نرم می‌کند، خانواده به‌عنوان بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی، اهمیت مضاعفی یافته است. در فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی، خانواده نه‌تنها محل زیست مشترک، بلکه نهاد پرورش انسان و انتقال ارزش‌های معنوی و فرهنگی است. این در حالی‌ست که الگوی خانواده در جوامع غربی دچار فروپاشی ساختاری شده و پیامدهای آن در لایه‌های مختلف اجتماعی، روانی و فرهنگی قابل مشاهده است.

 

کارشناسان فرهنگی و جامعه‌شناسان بر این باورند که پیوندهای خانوادگی در فرهنگ اصیل ایرانی همواره نقشی حیاتی در شکل‌گیری هویت فردی و اجتماعی داشته‌اند؛ در حالی‌که الگوی خانواده در جوامع غربی در دهه‌های اخیر دچار تغییرات بنیادین شده و انسجام سنتی خود را تا حد زیادی از دست داده است.

در فرهنگ ایرانی، خانواده نه‌تنها محل تولد و پرورش، بلکه مرکز اصلی انتقال ارزش‌ها، اخلاق، حمایت‌های عاطفی و تربیت دینی و اجتماعی بوده است. پیوند میان نسل‌ها، احترام به بزرگ‌ترها، مشارکت در تصمیم‌گیری خانوادگی و حضور پررنگ اقوام در زندگی یکدیگر، از مهم‌ترین عناصر این فرهنگ به شمار می‌رود.

در مقابل، در بسیاری از کشورهای غربی، الگوی خانواده به‌شدت فردمحور و هسته‌ای شده است؛ یعنی بیشتر بر استقلال مطلق افراد و آزادی روابط تاکید دارد، تا جایی که روابط خانوادگی در بسیاری از مواقع، به روابط مقطعی و گسسته تبدیل شده‌اند.

آمارهای جهانی نیز نشان می‌دهد که در جوامع غربی نرخ طلاق، زندگی مجردی، فرزندآوری خارج از ازدواج و حتی عدم تمایل به تشکیل خانواده در حال افزایش است. بسیاری از روان‌شناسان این روند را عامل اصلی افزایش تنهایی، اضطراب، افسردگی و از خودبیگانگی در میان جوانان غربی می‌دانند.

به گفته تحلیلگران، آنچه در فرهنگ ایرانی یک پشتوانه روانی و اجتماعی محسوب می‌شود، در بسیاری از فرهنگ‌های غربی به یک مسئله انتخابی و گاه مزاحم برای آزادی فردی تبدیل شده است.

در شرایطی که فرهنگ غربی در حال بازتعریف نقش خانواده است، بازگشت آگاهانه و خلاقانه به ریشه‌های پیوند خانوادگی در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی می‌تواند پاسخی پیش‌رو و پایدار برای بحران‌های نوظهور اجتماعی باشد.

 

ریشه‌های پیوند خانوادگی در فرهنگ ایرانی

فرهنگ ایرانی، با پشتوانه‌ی هزاران سال تمدن، همواره بر ارزش‌هایی چون احترام به بزرگ‌ترها، وفاداری خانوادگی، حمایت‌های عاطفی و مشارکت جمعی در تصمیم‌گیری‌ها تأکید داشته است. در این فرهنگ، خانواده یک سیستم زنده، پیوسته و چندلایه است؛ جایی که فرد، نه‌تنها از نظر اقتصادی و عاطفی بلکه از نظر معنوی و هویتی، پشتیبانی می‌شود.

در ایران سنتی، روابط بین نسلی (پدربزرگ، مادربزرگ، فرزندان و نوه‌ها) یک ساختار حمایتی قوی فراهم می‌کرد که به‌ویژه در شرایط بحران، نقش سپر اجتماعی را ایفا می‌نمود. این ساختار، با تربیت جمع‌گرا، مسئولیت‌پذیر و اخلاق‌مدار، نسل‌هایی را پرورش می‌داد که کمتر دچار از خودبیگانگی و گسست عاطفی می‌شدند.

 

مقایسه با الگوی غربی خانواده

در جوامع غربی، به‌ویژه در دهه‌های اخیر، خانواده به‌تدریج از یک نهاد فرهنگی به یک قرارداد اجتماعی اختیاری و موقتی تبدیل شده است. ترویج فردگرایی، آزادی‌های افراطی در روابط، استقلال‌طلبی بدون پشتوانه و کاهش تعهد در زندگی خانوادگی، باعث شده بسیاری از افراد، ترجیح دهند تنها زندگی کنند یا از تشکیل خانواده اجتناب کنند.

پیامدهای این تحولات شامل افزایش افسردگی، تنهایی، اضطراب اجتماعی، از هم‌گسیختگی نسلی و بی‌هویتی فرهنگی است. در واقع، فقدان پیوندهای پایدار خانوادگی، جامعه غربی را به سمت نوعی فروپاشی نرم سوق داده است.

 

چگونه پیوندهای خانوادگی جامعه را نجات می‌دهند؟

۱. تقویت هویت فردی و اجتماعی:
فردی که در یک خانواده سالم رشد می‌کند، احساس تعلق، معنا و هدف در زندگی دارد. این موضوع مستقیماً بر سلامت روان و کاهش رفتارهای پرخطر اجتماعی اثر می‌گذارد.

۲. نهادینه‌سازی ارزش‌ها و اخلاق اجتماعی:
خانواده اولین محیطی است که در آن مفاهیم مسئولیت، احترام، ایثار و گفت‌وگو شکل می‌گیرند. بازسازی این نهاد، به معنای بازگشت به اخلاق جمعی است.

3. کاهش آسیب‌های اجتماعی:
بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی ـ از اعتیاد گرفته تا خشونت‌های شهری و طلاق‌های زودهنگام ـ ریشه در گسست‌های خانوادگی دارند. احیای پیوندهای خانوادگی، سپری مؤثر در برابر این آسیب‌هاست.

4. ایجاد سرمایه اجتماعی پایدار:
جامعه‌ای که بر خانواده‌های منسجم بنا شده، دارای اعتماد متقابل، همیاری در بحران، و تحمل فرهنگی بالاتری خواهد بود.

در دورانی که جهان از بی‌ریشگی فرهنگی و فروپاشی پیوندهای انسانی رنج می‌برد، فرهنگ ایرانی با تأکید بر خانواده به‌عنوان محور اصلی جامعه‌سازی، می‌تواند الگوی قابل بازسازی برای جوامع بحران‌زده امروز باشد.

احیای این فرهنگ نه با بازگشت صرف به سنت، بلکه با بازتعریف نوآورانه و تطبیق‌پذیر پیوندهای خانوادگی در قالب‌های امروزی ممکن است؛ فرهنگی که در آن، خانواده نه یک قرارداد، بلکه یک مأمن هویتی، روانی و اخلاقی برای انسان مدرن خواهد بود.

 


برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در دیار عالمان منتشر خواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌ شد