فریبا سامانی/ به گزارش دیار عالمان در حالی که برخی گمان میکنند فرهنگ ایرانی و اسلام در تقابل با یکدیگر قرار دارند، کارشناسان بر این نکته تأکید دارند که بازشناسی و بازآفرینی این ارزشها، میتواند پاسخ مناسبی به چالشهای فرهنگی عصر حاضر باشد؛ بهویژه در مواجهه با فرهنگهای وارداتی و سبک زندگی غیر بومی که عمدتاً از طریق فضای مجازی و رسانههای جهانی در حال گسترش است.
بر اساس دیدگاه کارشناسان، یکی از دلایل اصلی بحران هویت در میان برخی از اقشار جوان، گسست میان نسل جدید با ریشههای فرهنگی-تاریخی خویش است. در حالیکه اگر عناصر اصیل فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بهدرستی بازنمایی شوند، میتوانند نقش مهمی در ایجاد تعلق خاطر، عزتنفس فرهنگی، و تقویت هویت دینی و ملی ایفا کنند.
از سوی دیگر، بسیاری از نهادهای فرهنگی و آموزشی در سالهای اخیر تلاشهایی برای احیای این مؤلفهها در قالب برنامههای هنری، آموزشی و رسانهای انجام دادهاند؛ اما به گفته صاحبنظران، این اقدامات همچنان نیازمند انسجام، برنامهریزی راهبردی، روایتگری هنرمندانه و بهرهگیری از زبان نسل جوان است تا بتواند تأثیرگذار و فراگیر باشد.
در شرایطی که جهان امروز با تلاطم فرهنگی و هجوم الگوهای بیریشه مواجه است، ایران میتواند با تکیه بر ترکیب تمدن ایرانی و ارزشهای اسلامی، الگوی فرهنگی مستقل و ریشهداری برای آینده خود و حتی دیگر جوامع ارائه دهد.
فرهنگهای اصیل ایرانی که با آموزههای اسلامی نیز هماهنگ و همافزا هستند، در واقع بخش مهمی از هویت تمدنی ایران را شکل میدهند. اسلام در ایران نه تنها با فرهنگ بومی در تعارض قرار نگرفت، بلکه با آن ترکیب شد و بسیاری از ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی ایرانی را تقویت کرد. در ادامه، مهمترین جلوههای این فرهنگ اصیل و اسلامی را مرور میکنیم:
۱. مهماننوازی
یکی از ویژگیهای تاریخی ایرانیان که در اسلام نیز تأکید فراوان شده:
“من کان یؤمن بالله والیوم الآخر فلیکرم ضیفه” (حدیث پیامبر)
در فرهنگ سنتی ایران، پذیرایی و احترام به مهمان، حتی اگر غریبه یا دشمن باشد، جایگاه والایی دارد.
۲. احترام به بزرگتر و والدین
در هر دو فرهنگ ایرانی و اسلامی، پدر و مادر، بزرگان فامیل و معلمان از جایگاه ویژهای برخوردارند.
دعای خیر والدین و حفظ حرمت نسلها از اصول فرهنگی ماست.
۳. صداقت و راستی
آموزه زرتشتی “پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک” با ارزشهای اسلامی مانند صدق در گفتار، وفای به عهد و امانتداری، همسو شده است.
۴. نوعدوستی و کمک به نیازمندان
فرهنگ “نذر”، “وقف”، “انفاق”، و “احسان” در ایران، ریشه در هر دو سنت ایرانی و اسلامی دارد.
کمک به همسایه، بخشش، و تلاش برای رفع گرفتاری دیگران از ارزشهای مشترک است.
۵. علمگرایی و خردورزی
از دوران باستان تا دوران اسلامی، ایرانیان توجه زیادی به علم، فلسفه، ادبیات، و منطق داشتهاند.
در اسلام نیز “طلب علم فریضه است”، و ترکیب این دو باعث شکوفایی تمدن اسلامی در ایران شد.
۶. سادهزیستی و قناعت
عرفان ایرانی (مانند مکتب مولوی، سعدی، حافظ) با آموزههای زهد و تقوا در اسلام همخوانی دارد.
سبک زندگی مبتنی بر قناعت، پرهیز از اسراف، و توجه به معنا، هم ریشه در سنت ایرانی دارد، هم در دین.
۷. عدالتخواهی و ظلمستیزی
شخصیتهایی چون کاوه آهنگر در اسطورههای ایرانی و امام علی (ع) در اسلام، نمادهای مشترک عدالتطلبیاند.
فرهنگ عاشورا نیز یکی از مهمترین نقاط اتصال این دو ریشه است.
۸. توجه به پاکی و طهارت
ایرانیان از دیرباز به نظافت فردی، پاکی لباس، خانه و محیط اهمیت میدادند.
در اسلام نیز طهارت شرط عبادت است، و این هماهنگی فرهنگی تقویت شد.
۹. هنرهای سنتی با محتوای معنوی
هنرهایی مانند خوشنویسی، معماری اسلامی-ایرانی، شعر عرفانی، موسیقی سنتی و فرشبافی، جلوههایی از پیوند هنر ایرانی و معنویت اسلامی هستند.
فرهنگ ایرانی و اسلام نه تنها در تعارض نبودهاند، بلکه در بسیاری از زمینهها همدیگر را غنیتر کردهاند. حاصل این پیوند، تمدنی است که هم عقلانی است، هم معنوی، هم مردمی، هم خداجو. این فرهنگ، سرمایهای بزرگ برای هویت امروز ماست و میتواند پایهای قوی برای الگوسازی فرهنگی در دنیای مدرن باشد.