مردم فهيم ايران اسلامي پس از انتشار گوشه هايي از خيانت آموزشي و فرهنگي دولت تدبير و اميد در سند 203 يونسكو ،برخي مانند اربابانشان نقد را برنتافتند و سريع در مقام جوابگويي خارج از منطق برآمدند.بزرگترين دروغ ها و تخريب ها در تريبون هاي اين افراد به سمت نيروهاي ارزشي وارد شد و 4 سال با وعده هاي متفاوت مردم را در ابهام نگه داشتند و حالا آلزايمر سياسي گرفته اند و مي گويند بي عقل است كسي كه وعده 100 روزه دهد و جالب اينجاست كه دوباره حرف از وعده 100 روزه مي زنند و به فهم مردم ايران اسلامي توهين مي كنند.
بعد از امضای این سند بدون اطلاع نهادهای تصمیمگیر، سیاستگذار و قانونگذار مانند مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان قانون اساسي بايد بدانيم كه بند بند سند مذکور، دارای اشكالاتي اساسي است که کیان نظام اسلامي را مورد تهدید قرار میدهد و جالبتر این است که اکنون تصویب سند توطئه در شورای عالی انقلاب فرهنگی نيز زیر سؤال رفته و آنها را با آزمونی جدی روبهرو کرده است .
سند یونسکو برآمده از برنامه توطئه مشترک تیمی از عناصر انگلیسی و بهائیان است و پیشتر در اندیشکده لگاتام لندن، زمینه تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران را تسلط بر سه حوزه «آموزش»، «تربیت معلم» و «محتوای درسی» اعلام کرده بود و اکنون در حالی به دور تند تصویب در دولت تدبير و اميد ختم شده است که هدف تغيير نظام را كه سازمان هاي براندازي از جمله كميته خطر جاري و مركز مطالعات راهبردي آن را در راهبرد خود دارند.
حال ما از دولتمرداني كه امضاي اين سند ننگين را انجام داده اند
و خفتِ سند را با مخالفت با دولت حاضر در يك كفه مي بينند فقط چند سوال داريم:
سؤال نخست: کشور ایران، اسناد بالادستی مصوبی دارد که مسئولین موظف هستند تا این اسناد را در بحث آموزش اجرا کنند؛ نکته قابل تأمل آنکه این اسناد مورد تأیید کارشناسان و زبدگان نیز هست؛ به عنوان نمونه میتوان به سند تحول بنیادین اشاره کرد؛ این سند بعد از سالها بحث و بررسیهای کارشناسی، در سال 1390 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده اند.
سوال دوم:به نظرتان چرا دبیر يك نهاد آمريكايي مثل کمیسون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای ۲۰۳۰ معرفی کرده و از طرف غرب، از ایران تقدیر میکنند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.
سوال چهارم:سند 2030 يونسكو موازی با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مطرح شده است پس چرا سند تحول خودمان را به اجرا درنياورده ايد.يعني ما داشته هاي خود را رها كنيم و نسخه هاي پوسيده غربيها را دوباره احيا كنيم. سالهاست كه محققان غربي از به گِل نشستن نظريات خود صحبت به ميان مي آورند و اين در حالي است كه شما به نظريات آنها افتخار مي كنيد.
سوال پنجم: دولت تدبير و اميد میگویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده است، جالب اينجاست در مورد 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته آنوقت ما داوطلبانه انجام میدهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند، ولی ما پیشدستی میکنیم.
سوال ششم:غربيها تعریفشان از آموزش و پرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند که شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد، ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزامآور هم نباشد آبرو بر است، زیرا بر اساس همینها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوق بشر محکوم میکنند. پس چرا تن به اين ذلت مي دهيد؟ آنها از همجنسبازی گفتند و شما امضا کرديد و بعد مي گوييد میگویيد الزامآور نیست.
هفتم:جالب است مقام معظم رهبري در تاريخ ۹۶/۲/۱۷ در جمع معلمان و دبيران آموزش و پروش از غلط بودن پذیرفتن سند ۲۰۳۰ یونسکو مي گويد و شما نقد سند را شايعه مي دانيد . خواهشمنديم خودتان را به تغافل نزنيد و فهم مردم فهيم ايران را زير سوال نبريد.
معظم له مي فرمايد:«این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللی ،که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است، این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اگرچنانچه با اصل کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش خط مشي دارد، خط ّو ربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم، ما می دانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند(2030) وجود ندارد.
اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست؛
ما اعلام هم کردهایم به دستگاههای مسئول،بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم؛ آنها باید مراقبت می کردند، نباید اجازه می دادند این کار تا اینجا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم.
اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا اینجور اِعمال نفوذ کند.»
هشتم: زبدگان علمي و فرهنگي كشور كه محققين غربي را انگشت به دهان گذاشته اند نيز اين سند را اينطور معرفي مي كنند:
دكتر رحيم پور ازغدي عضو شورای عالی انقلاب فرهنگي:«سند 2030 یونسکو صریحاً میگوید هرنوع تربیت دینی، الهی، خلاف حقوق بشر است، ولی آموزش جنسی تحت عنوان بهداشت برای کودکان را جزو حقوق کودکی میدانند که حتی به بلوغ جنسی نرسیده است و عملاً آموزش را ذیل یک ایدئولوژی دیگر قرار میدهند.
اصل 77 قانون اساسی میگوید که مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند، این سند اصلاً به مجلس نرفته است، هرگونه تعهد بینالمللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود.
هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی ـ فرهنگی بهشمار میآید.
برخی میگفتند ما تندرو هستیم، در حالی که اگر تندروی هم بوده، خودشان در آن زمان انجام میدادند…در مقابل چشمان خودمان و فقط با گذشت یک نسل تاریخ را تحریف میکنند و دروغ محض منتقل میکنند».
نهم:بد نيست سري به آرشيو برخي نشريات سراسري و تصاوير آموزش خودسرانه بندهاي منافي عفت 2030 در برخي آمادگيها و پيش دبستانيها در كشور بزنيد و بعد، شروع به كتمان و ترجمه هاي عوام فريبانه از بندهاي 2030 كنيد. ما ترجمه قراردادهاي مختلفي از جمله (قراردادهاي نفتي)ipc و fatf را به زبان شما ديده ايم كه براي خوشايند طرف غربي آن را به زبان عوام فريبي ترجمه كرده و ديگران را فريفته ايد.
كاش به خود بياييد قبل از آن كه ضربه چكمه هاي دشمن شما را از خواب زمستاني بيدار كند.
« السلام علي من اتبع الهدي»