logo

امروز دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳

Monday, 6 January , 2025

آســـــمــان خـــون گریــه کــــن امــــشب که زهــــــرا مضــــطر اســت

هجرت پیغمبر به مدینه – که قبل از ورود پیامبر به این شهر، یثرب نامیده می‌شد و بعد از آمدن آن حضرت، مدینةالنّبی نام گرفت – مثل نسیم خوش بهاری بود که در فضای این شهر پیچید و همه احساس کردند کأنّه گشایشی به‌وجود آمده است؛ لذا دلها متوجّه و بیدار شد. وقتی که مردم شنیدند پیغمبر وارد قُبا شده است – قُبا نزدیک مدینه است و آن حضرت پانزده روز در آن‌جا ماند – شوق دیدن ایشان روزبه‌روز در دل مردم مدینه بیشتر می‌شد.

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ - دوشنبه ۱۳۹۵/۰۹/۸
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
آســـــمــان خـــون گریــه کــــن امــــشب که زهــــــرا مضــــطر اســت
به گزارش دیار عالمان به نقل رجانیوز؛به حرمت حضور فاطمه علیه السلام ، آرام، در خانه را می‏کوبی؛ این بار صدای در زدن ملک الموت، آهنگی دیگر دارد. به میهمانی رسول آمده ‏ای؛ آمده ‏ای تا او را به معراج ابدی ببری. کمی درنگ کن؛ اینکه با تو سخن می‏گوید، امین آسمان‏ها و زمین، جبرئیل است.
می‏دانم که برای تو نیز دشوار است تا زیر باران اشک‏ های فاطمه علیه السلام ، جان نبی را بستانی. می‏دانم که تو نیز سر به زیر افکنده ‏ای تا چشمانت هم‏سو با غم چشمان زهرای اطهر علیه السلام نباشد؛ اما گویا چاره ‏ای نیست و زمان پر کشیدن محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله فرا رسیده است.
برادرم. ملک الموت! می‏خواهی از کجا آغاز کنی؟ تمامی وجود رسول اللّه‏ در راه حق ذوب شده است، چشمانش، نور خدا را در معراج دیده، زبانش با خدا سخن گفته و کلام او بر آن جاری بوده، قلبش، محل نزول کتاب خدا بوده و پاهایش، راه ‏های آسمانی را بهتر از مسیرهای زمینی پیموده است.
آه چه دشوار است تاب آوردن این لحظه اندوهناک! آیا می‏دانی بعد از او، با فاطمه عزیزش چه خواهند کرد؟ می‏دانی این در را که تو بی‏ اذن زهرا علیه السلام از آن عبور نکردی، به آتش جهل و کینه خواهند سوزاند و دستان علی مرتضی علیه‏ السلام را که با دستان رسول صلی‏ الله‏ علیه‏ و آله، انس دیرینه داشت، به بند خواهند کشانید؟ آیا می‏دانی پس از رسول خدا، بر پاره ‏های تن او چه خواهد گذشت؟ می‏دانی که چگونه قامت رعنای فاطمه را به خمیدگی می ‏نشانند و جایگاه بوسه ‏های رسول را به کبودی می‏ نمایند؟
کوچه ‏های مدینه، پس از این برای من هم غریب می‏شود و اهل بیت رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله از آن هم غریب‏ تر!
نگاه کن که چگونه فاطمه علیه السلام با تمام دلتنگی‏ هایش سر به زیر افکنده تا تو در تلاقی چشم ‏هایش، در کارَت درنگ نکنی!
برخیز و جان عزیزترین و مقرب‏ ترین بنده خدا را بستان! روح محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله از ازل، آسمانی بود؛ این چند صباح را هم که بر زمین هبوط کرد، برای هدایت خلق بود و بس!(1 و 2)

دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در دیار عالمان منتشر خواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌ شد