به گزارش دیار عالمان به نقل از صاحب نیوز «انتظارات مردم هیجانزده از برجام به وقوع نپیوست» این مهمترین گزاره گزارشی است که اندیشکده امریکایی ارائه داده که تطابق بسیاری با واقعیتهای موجود در جامعه ایرانی نیز دارد و به خوبی نشان میدهد هیجانهای کاذب ناشی از وعدههای بیشماری که دولت یازدهم به افکار عمومی ارسال کرده بود با پاسخ مناسب دولتمردان ایرانی مواجه نشده و انتظارات مردم برآورده نشده است.
اندیشکده شورای آتلانتیک یادداشتی را با عنوان «اقتصاد راکد ایران در پسابرجام منتشر کرده که بنا بر گزارش فارس در آن عنوان شده که «بیکاری واقعی در برخی شهرهای ایران به 80 درصد میرسد»
همچنین در این گزارش مقامات امریکایی اظهار میدارند که هر آنچه بر اساس برجام لازم بوده را انجام دادهاند تا تحریمهای ایران در برابر محدودسازی برنامه هستهای، تسهیل شوند اما با وجود رفع تحریمهای ثانویه که مانع سرمایهگذاری خارجی در اقتصاد ایران میشد و همچنین احیای سطح صادرات نفت ایران به دوران پیش از تحریم، بیشتر ایرانیها منفعت محسوسی نمیبینند.
این گزارش ادامه میدهد: «براساس اعلام صندوق بینالمللی پول، رشد کلان اقتصاد ایران در سال جاری به بیش از 4 درصد میرسد اما صاحبان کسب و کارهای کوچکی که با نویسنده شورای آتلانتیک در تماس بودهاند، گفتهاند که اگر هم فروش آنها افزایش داشته، ناچیز بوده است.» نویسنده در ادامه بیان میکند: «بیشتر ایرانیان کوچه و بازار از حصول برجام هیجانزده شده بودند و شدیداً امیدوار بودند تأثیر مثبتی داشته باشد، اما آن انتظارات هنوز به سرانجام نرسیدهاند.
برخی میگویند اجرای برجام راه را برای شروع سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی در اقتصاد ایران باز کرده است اما برخی دیگر از جمله برخی کارشناسان اقتصادی بر این باورند که مردم ایران در خصوص آنچه باید از دوران پسابرجام انتظار داشته باشند بهخوبی مورد اطلاعرسانی قرار نگرفتند.
آنها به اشتباه تصور میکردند که برجام به همه سختیهای اقتصادی پایان میدهد. این افراد خواستار آن شدهاند که رسانههای ایرانی تصویری واقعی از وضعیت اقتصادی کشور ترسیم کنند که در آن تصویر، پیشرفت در برخی بخشها به شکل دردناکی برای مدتزمان طولانی کند است. آنها همچنین بر این باورند که برجام مشکلات بزرگ اقتصاد ایران از جمله «بیکاری» را حل نخواهد کرد.»
ناامیدی پسابرجامی در عرصه داخلی و خارجی
اگر چه گزارش فوق نظر یکی از اندیشکدههای امریکایی است اما با گوشه چشمی به واقعیتهای موجود در جامعه ایرانی میتوان دهها مصداق برای اثبات آن ذکر کرد که از آن جمله میتوان به ناتوان بودن بانکهای کشور برای ارتباط گرفتن مستقیم با بانکهای بزرگ خارجی اشاره کرد. محدود شدن ارتباطات اقتصادی- تجاری با کشور خارجی به رفتوآمدهای صرفاً دیپلماتیک مقامات غربی بدون آنکه قرارداد مشخصی ثبت و ضبط شود نیز از جمله مصادیق مهم دیگری است که نشان میدهد در حوزه سرمایهگذاری خارجی نیز برجام حاوی دستاوردی مبرهن نبوده است، کما اینکه در حوزه ارتباطات بانکی و مالی نیز شاهد چنین رویدادی هستیم و همانگونه که اشاره شد شرکتهای دولتی و غیردولتی و بانکهای خصوصی و دولتی نیز نمیتوانند به راحتی با طرفهای خارجی ارتباط بگیرند. در فضای داخلی کشور همانند اوضاع خارجی نیز برجام نتوانسته دستاوردی قابل لمس برای جامعه بر جای بگذارد به گونهای که نه تنها مشکل ازدواج و آب خوردن مرتفع نشد بلکه نرخ بیکاری رشد صعودی به خود گرفته، ترمز گرانی رکود و تورم گرفته نشده و مردم همچنان با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.
در حالی جامعه وعدههای دادهشده توسط دولت یازدهم را غیرقابل تحقق میداند و این احتمال قوت گرفته که سبد آرای مردمی روحانی در انتخابات96 به واسطه چنین باوری به شدت رو به کاهش بگذارد که اندیشکده آتلانتیک در ادامه گزارش خود درباره نگرش جامعه به چنین اوضاعی مینویسد: «در بخش دیگری از این گزارش آمده است: بسیاری از اقتصاددانان باور دارند مشکلات ایران از جمله تورم و بیکاری، تنها بهوسیله تحریمها به وجود نیامدهاند بلکه ریشه در سوءمدیریت دولت دارند.» در چنین شرایطی که اکثر جامعه از دوران پسابرجام دل خوشی ندارند و امتیازات داده شده توسط تیم مذاکرهکننده با آنچه به عنوان امتیاز گرفتهشده را برابر نمیدانند، برخی حامیان متعصب دولت تلاش کردهاند به جای فشار به دولت یازدهم جهت تحقق وعدههای هستهای- انتخاباتی و برای جلوگیری از منقضی شدن سناریوی«مذاکره با امریکا، گرهگشای تمامعیار مشکلات داخلی»، ضمن حمایت چشم بسته از دستاوردهای ذهنی دولت در عرصه مذاکرات هستهای، اهداف جامعه از برجام را محققشده القا کنند، به عنوان نمونه عبدالله ناصری فعال سیاسی در بخشی از یادداشت خود در روزنامه اعتماد مینویسد: «حملات به برجام از ناحیه تندروها قابل درک و غیرقابل اجتناب است. در چنین شرایطی دولت است که باید حسابشده و مدبرانه عمل کند.
در قدم اول دولت باید فضای تبلیغاتی را به گونهای پیش ببرد که انتظار جامعه از برجام بالا نرود، به بیان دیگر دولت باید فضای تبلیغاتی مخالفانش علیه برجام را خنثی کند. حقیقت امر این است که زمان نسبتاً زیادی لازم است تا کشور به شرایط قبل از صدور قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بازگردد.»
این فعال رسانهای وابسته به جریان تجدیدنظرطلب ادامه میدهد: «از آنجا که دولت با محدودیت رسانهای روبهرو است باید تیم رسانهای غیرمنسجم و منفعلش را فعالتر کند و هر طور که شده در این مدت باقیمانده از دوره اول باید تحولاتی رخ دهد، هرچند این تحولات کوچک باشد زیرا جامعه با حماسهای که در هفتم اسفند آفرید، خواهان تغییراتی است. در واقع ترمیم کابینه در این یک سال باقیمانده یعنی پاسخگویی به پیام هفتم اسفند.»
آب پاکی ایالاتمتحده روی دست خوشبینان
زمانی نگرانی جامعه از دوران پسابرجام افزایش یافته و تبدیل به یأس مطلق میشود که تلاشهای طرف ایرانی جهت متقاعد کردن امریکاییها برای اجرای تعهدات، بینتیجه مانده است، به گونهای که رئیسجمهور کشورمان پس از سفر اخیر به نیویورک تلاش میکند روحیه از دست رفته جامعه به واسطه رفتارهای غرضآلود امریکاییها را بازگردانده و از وعده امریکاییها برای اجرای دقیق تعهدات طرف مقابل سخن به میان بیاورد و این در حالی است که جان کری در هفته اخیر عنوان میکند ایالاتمتحده نه تنها برجام را به صورت تمام و کمال اجرا کرده بلکه حتی فراتر از تعهدات خود گام برداشته است!:«در حال حاضر مهمترین چیزی که میتوانیم انجام دهیم این است که اطمینان حاصل کنیم ما به سهم خود به این توافق پایبند بودهایم.
ما این کار را انجام داده و حتی فراتر از آن رفتهایم…»
وزیر امور خارجه امریکا در ادامه آب پاکی را نیز روی دست برخی خوشبینان رابطه با امریکا در داخل کشور ریخته و از شروطی تکراری اما مهم که میتواند ایران را به یک کشور دستچندم به لحاظ توان نظامی قدرت اثرگذاری بر تحولات منطقه تبدیل کند سخن به میان میآورد و تأکید میکند که عدماجرای برجام را به دلیل حمایت ایران از گروههای مقاومت و در نهایت به بدبینی مقام معظم رهبری به غرب پیوند بزند.
آنچه در اینباره باید توصیه شود این مسئله است که برخی نظریهپردازان سیاسی نیز همانند بخشی از جامعه که با عقلانیت هیجانات پسابرجام را کنترل کرده و به واقعیتهای موجود در عرصه رابطه با امریکا پی برده، در مسیر «چیرگی عقل بر احساسات» برآمده و از خوشبینی به وعدههای امریکا دست بردارند.
انتهای پیام/