به گزارش دیار عالمان، در قرآن کریم سوره نور آیه ۳۲ در مورد ازدواج آمده است که باید مردان بی زن و زنان بی شوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح و ازدواج یکدیگر در آورید اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بی نیاز و غنی خواهد کرد و خدا رحمتش وسیع است و به حال خلق داناست.
این آیه دلالت و توصیه بر ازدواج و زناشویی دارد که باید این سنت حسنه الهی را انجام داد لکن امروز مسائل و مشکلاتی جامعه را فرا گرفته که جوان به جهت ترس کمتر رو به ازدواج می آورد چون توقعات آنقدر بالا رفته که با اولین قدم سنگ های بزرگی جلوی جوانان انداخته میشود از قبیل شغل، ماشین، خانه و چقدر حقوق میگیری و هزاران مسائل دیگر که جوان سیر میشود و عطای ازدواج را بر لقایش میبخشد.
کجا رفت آن زمان های قدیم که به صورت سنتی ازدواج میکردند و البته پایدار هم می ماند و تا آخرین لحظه زن و مرد عاشق و دلباخته همدیگر بودند ولی امروز یکبار ، عاشق و بعد فارق میشود. همه اینها از مشکلات و معضلات برای جوانان است. این از یک بعد قرآنی بود و بعد دیگر آن طلاق است که در جامعه سرسام آور شده و آمار آن به اوج رسیده است و گریبان جوانان را گرفته است که انسان از گفتن آن نفرت دارد زیرا جوانی که با هزاران امید و آرزو و آمال ازدواج میکنند که ثمره آن در کمترین مدت به طلاق می انجامد.
در سوره مبارکه طلاق آیه یک بیان حکم طلاق است هر چند طلاق در شرع مباح است لکن پروردگار منان آنرا دوست ندارد. رسول خدا فرمود زن بگیرید و زناشوئی کنید و طلاق نگویید و فراق مجویید که از طلاق و فراق عرش خدا به لرزه در می آید و هر زنی که بی گزندی و بی رنجی از شوهر خویش طلاق بخواهد بوی بهشت به مشام او نمیرسد.
نکاح سبب وصلت است و خدا وصال را دوست دارد و طلاق سبب فرقت است و خدا فراق را دشمن دارد. عالم فراق را دیوار از مصیبت است و دریای فراق را آب خونابه ی حسرت است و روز فراقت را آفتاب نیست و شب جدایی را روز نیست اما امروزه در جامعه کنونی با وضعیت اسفبار فعلی رکود همچنان دست طلاق است.
بی دلیل نیست که هر زمان پرونده آسیب های اجتماعی باز میشود پای طلاق وسط می آید. سال ۹۴ که تمام شد ۱۶۴ هزار و ۹۱۲ طلاق در کشور ثبت شد و در ازای ۶۷۳ هزار و دو مورد ازدواج که این آمار از بیان مسئولین ثبت اسناد و املاک کشور گفته شد و اعلام کرد که ازدواج های ۹۴ در مقایسه با سال قبلش ۶ درصد کم شده است و طلاق ها یک درصد زیاد.
این اتفاق غریبی نیست این روایت سست شدن بنیان خانواده ها از سالی به سال دیگر است همانطور که سال ۹۳ و سال های قبلش اینگونه بود. ۱۵۰ هزار طلاق در سال ۹۱ و در سال ۹۲ یکباره جهش کرد و به ۱۵۵ هزار مورد رسید و یک سال بعد دوباره رشد کرد و روی رقم ۱۶۳ هزار ایستاد و البته باز هم رشدی دیگر در سالی دیگر را تجربه کرد و آمار طلاق های سال ۹۴ را بیش از ۱۶۳ هزار مورد رساند اینها فقط عدد نیست که ما مینویسیم اینها حکایت زندگی های مشترک لرزان است که با نسیمی اندک تند بادی و احیانا طوفانی شیرازه شان را از هم می پاشد اما در سال ۹۴ تعداد ۶۷۳ هزار ازدواج ثبت و صورت گرفته است البته در این برای مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و برای زنان ۲۰ تا ۲۴ سال ثبت شده این ذهنیت را به وجود آورد که وضع مان از بابت ازدواج بد نیست یعنی جوان ها هنوز تمایل به ازدواج دارند اما در مردان ۳۰ تا ۳۴ سال و زنان ۲۵ تا ۲۹ سال بیشترین آمار طلاق های سال قبل را به نام خود ثبت کرده اند از طرفی دیگر باید ارتباطی میان تحصیلات با طلاق و ازدواج باشد که حتما هست و نباید نادیده گرفت.
آمار ها نشان میدهد در ۶۶ درصد ازدواج های سال ۹۴ یعنی ۶۶ درصد از ۶۷۳ هزار مورد ازدواج، ازدواج هایی پای سفره عقد نشسته اند که تحصیلاتشان دیپلم یا زیر دیپلم بوده است در مقابل همین دیپلمه ها و زیر دیپلم بوده است که برای ثبت طلاق به دفتر خانه ها میروند و میشوند بانی ثبت بیشترین طلاق ها در کشور.
این یعنی این که کم سوادها راحت تر ازدواج میکنند و راحت تر قید زندگی مشترک را میزنند. کسانی که میتوان درصد قابل توجهی از ازدواج هایشان را حساب نشده از روی احساسی و هیجان و حتی اتفاقی قلمداد کرد و البته طلاق هایشان را این تعبیر بی راه نیست که بگوییم ورود به دانشگاه و قرار گرفتن در سطحی از دانش راهی است برای آموختن مهارت های رفتاری و اجتماعی و نیز آموختن راه های مداخله در بحران کما اینکه تشریح عمده ترین دلایل طلاق که زوج ها هنگام جدایی در دفترخانه ها عنوان کرده اند کمکی به تحلیل این وضع است.
باید گفت چهار علت اصلی برای طلاق وجود داشته که میتوان بیان داشت اول نداشتن تفاهم و امکان سازش ۳۴/۴ درصد دوم دخالت خانواده ها ۱۳/۷ درصد سوم محقق نشدن یکی از شروط ضمن عقد ۴/۸ درصد و چهارم اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی ۴/۲ درصد. اگر دو دلیل اصلی را ملاک قضاوت قرار دهیم این تحلیل درست از آب در می آید که ناآگاهی از مهارت های زندگی و نداشتن توانایی حل مسئله تیشه به ریشه بسیاری از زندگی های مشترک میزند.
عده ای هم دلباخته سکه طلا هستند یعنی زندانیان که به واسطه مهریه در بند هستند ثابت کرده اند مهریه را هم میدهند و هم میگیرند بر خلاف باور عامه مردم که میگویند مهریه را کی داده و کی گرفته و این باور و فکر غلطی است. زیر ۶۲ درصد مهریه های ثبت شده سکه طلا بوده و نیمی از عروس ها همچنان به مهریه بیش از ۱۱۴ سکه اعتقاد دارند. مهریه هایی که داماد تنگدست را با خطر به زندان انداخته اند.
این آمار را باید در نظر داشت که در سال ۹۴ ، ۵۴ درصد زن ها مهریه کمتر از ۱۱۴ سکه، ۳۷ درصد آنها بین ۱۱۵ تا ۵۰۰ سکه، ۷ درصد مهریه ۵۰۲ تا هزار سکه و ۲ درصد عروس ها نیز بیشتر از این تعداد را در عقدنامه درج کرده اند البته بیشتر بانوان به مهریه عندالمطالبه اعتقاد دارند هرچند وقتی کار زوج ها به مطالبه و پرداخت مهریه برسد این دادگاه است که مهریه را متناسب با توان مالی مرد تنظیم میکند و مهریه های عندالمطالبه همه به عندالاستطاعه تغییر وضعیت پیدا میکند.
سید عطاء عبدالمنافی
