logo

امروز چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳

Wednesday, 1 January , 2025

امام حسن، همه وجود علی

عظمت شان امام مجتبی زمانی هویدا میشود که امیر المومنین در نامه ای -هنگام بازگشت از جنگ صفین- فرزند خویش را خطاب قرار داده و چنین نگاشته اند: تو را جزئی از خود بلکه همه وجود خود یافتم ان چنان که اگر ناراحتی به تو رسد به من رسیده و اگر مرگ دامنت را بگیرد گویا دامن مرا گرفته است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ - سه شنبه ۱۳۹۵/۰۴/۱
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
امام حسن، همه وجود علی

به گزارش  دیار عالمان، نگاهی به سیره کریم اهل بیت امام مجتبی سبط رسول اکرم دردانه و نواده گرامی پیامبر اسلام و نخستین فرزند حضرت امیر المومنان کریم کریمان ابا محمد امام مجتبی علیه السلام که در شب نیمه ماه مبارک رمضان چشم به جهان گشود. حضرت محمد به فرمان پروردگار نام ایشان را حسن نهاد. نام نامیش حسن، خلق گرامی اش حسن- پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است. بنا به نقل محمد ابن جریر طبری حدود هفت سال از زندگی ایشان با پیامبر عظیم الشان صلی اله… سپری شد.

درباره مهر و علاقه پیامبر رحمت به امام مجتبی داستانهای بسیاری بیان شده است. چه بسیار اتفاق می افتاد که پیامبر ایشان را بر شانه مبارک خویش می نهاد و می فرمودند: خداوندا من دوستش می دارم تو نیز او را دوست بدار. ایشان جای دیگری میفرمودند: انکه حسن و حسین را دوست داشته و هر کس به ایشان کینه ورزد با من دشمنی کرده است.

عظمت شان امام مجتبی زمانی هویدا میشود که امیر المومنین در نامه ای -هنگام بازگشت از جنگ صفین- فرزند خویش را خطاب قرار داده و چنین نگاشته اند: تو را جزئی از خود بلکه همه وجود خود یافتم ان چنان که اگر ناراحتی به تو رسد به من رسیده و اگر مرگ دامنت را بگیرد گویا دامن مرا گرفته است. پرسشی که در این میان مطرح میشود و باید پاسخی برای ان یافت این است که دلیل این همه مهر و علاقه و اظهار دوستی چیست؟ بی شک این رفتارها و زمزمه های محبت امیز فراتر از حد احساسی صرف و علاقه وابستگی معمولی است و حضرت از جانب پروردگار مامورند که مهر بورزند ریحانه محمد مصطفی در اینده حامی دین او خواهد بود و خداوند به واسطه او گروهی از امت را به رستگاری رهنمون خواهد کرد می گویند کلام هر انسان نمودار اندیشه و واگویه ای از شخصیت و درون پر احساس ان فرد است میراث فرهنگی امام حسن علیه السلام برتر از محصول بشر است که برای پیشینیان و آیندگان برجا گذاشته است.

این سخنان ملکوتی با ویژگی های مختص امام آن چنان در جان ها اثر میگذارد که گاه اندیشه را در وادیی حیرت و سرگردانی تنها میگذارد و گاهی با تلنگری به فطرت و درون احساسی شگرف در دل بر می انگیزد بخش اندکی از این گنجینه گران سنگ از پس گردبادهای زمان و گره اندیشی اهل زمانه به دست ما رسیده است ولی در روزگار تاریک ما همین باقیمانده اندک روزنه ای برای رهایی از گمراهی و گام نهادن در صراط حق خواهد بود.

تاریخ امام حسن را اینگونه معرفی میکند هرگز در مباحثه و مجادله از مرز منطق و استدلال خارج نشد. قدرت منطقش دیگران را به شگفتی وا میداشت و حاصل سخنش با تایید مخاطبان همراه بود شکوه و جلال سلاطین را داشت ولی در عمل متواضع بود به رخ چون مه و به بو چون گل معاذ الله خطا کردم.
نه گل دارد چنین بویی نه مه دارد چنین رویی
جلال الدین سیوطی قران پژوه اهل سنت درباره امام حسن می گوید او را کریم اهل بیت علیهم السلام خوانده اند نه تنها به دلیل بخشش های کریمانه اش بلکه به سبب بزرگواری، جوانمردی، بردباری و از خود گذشتگی ایشان در همه لحظه های زندگی در راه اسلام. این چند حکایت از زندگی ایشان بهانه ای است تا بیشتر با این دریای مهر و لطف بیکران حضرتش اشنا شویم.

مردی برای بیان درخواست و حاجتی نزد امام حسن رفت حضرت فرمودند: انچه در خزانه موجود است به او بدهید. بیست هزار درهم به مرد عرب داده شد مرد گفت: یابن رسول الله نگذاشتی حاجتم را اظهار کنم امام فرمودند: ما مردمی هستیم که بخششمان مانند چمنزار نرم و پاک چراگاه امید و ارزوهاست ما از ترس انکه ابروی نیازمندی ریخته شود پیش از بیان بیان درخواست بخشش میکنیم اگر دریا فراوانی بخشش ما را میدانست امواجش از شرمساری فرو میریخت. همچنین انس بن مالک میگوید در خدمت امام حسن بودم که کنیزی برایشان وارد شد شاخه یا دسته ای از گل در دست داشت که به عنوان تحیت و احترام به ان حضرت تقدیم کرد امام به او فرمود: تو در راه خدای تعالی آزادی. من عرض کردم: کنیز شما دسته گلی به شما تقدیم کرده است و شما آن را آزاد میکنید؟ امام مجتبی در پاسخ فرمودند: خداوند متعال به ما اموخته است هنگامی که تحیت و احترامی نسبت به شما به بهتر از ان یا همانند ان احترام کنید و اکنون بهتر از دسته گلی که او به من داده آزادی اوست اما وقتی برای ایشان خبر اوردند که فلانی درباره شما بد میگوید امام فرمود: با گفتن این سخنان مرا به زحمت افکندید زیرا هم اکنون ناگزیرم برای او و برای خودم طلب مغفرت کنم.
از صدف یاد دار نکته حلم هرکه برد گهر بخشش
منابع: ارشاد مفید ص ۱۶۷
عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۵
دلایل الامامه ص۶۰
تاریخ الخلفا ص ۱۸۸
بحار الانوار ج ۴۳ ص ۲۶۴
نهج البلاغه نامه ۳۱
مناقب ابن شهر اشوب ج ۲ ص ۱۵۴
کشف الغمه ج ۲ ص ۵۷۵
سید عطاء عبدالمنافی


برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در دیار عالمان منتشر خواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌ شد