محمد گلریز که بیش از چهار دهه است در موسیقی ایران حضوری فعال دارد و آثار زیادی را پدید آورده و خوانده، سه دوره است که دبیری جشنواره موسیقی مقاومت را هم بر عهده دارد.
امسال، پنجمین دوره این جشنواره از 23 تا 26 مرداد در تهران، کرمانشاه، ایلام، فارس و کرمان برگزار میشود که در آن گروهها و هنرمندان موسیقی در شاخههای ارکسترال، نواحی، سنتی و پاپ به اجرای برنامه میپردازند.
در آستانه برگزاری جشنواره موسیقی دفاع مقدس، گفتوگویی با محمد گلریز انجام دادهایم که در آن بیشتر به بحثهای کلانی چون جایگاه موسیقی حماسی در کشور، ضرورت حمایت از آثار فاخر و… پرداخته شده است.
جوانان امروز آن ارتباطی را که نسل جوان دهه60 با موسیقی دفاع مقدس و سرودهای حماسی داشتند، دیگر ندارند. با اینکه طبیعی است چنین آثاری نتوانند مثل دیگر شاخههای موسیقی فراگیر شوند، آیا جشنواره موسیقی مقاومت این توان و ظرفیت را دارد دریچهای نو رو به این عرصه بگشاید؟
بر خلاف نظر شما اصلاً طبیعی نیست. چه کسی گفته موسیقی مقاومت نمیتواند یا نباید بین جوانان فراگیر باشد. شما اگر به دیگر کشورهای جهان نگاه کنید، اگر چه کارهای عامه پسند و پاپ در آنها رواج دارد، اما به موسیقی ملی خودشان، به سرودهای میهنیشان و آثار فاخر هم توجه زیادی نشان میدهند.
یکی از دوستان کارشناس و هنرمند که چندی پیش به انگلستان سفر کرده بود، میگفت در آن کشور در محفلی هنری و در جمعی از جوانان حضور داشته که یک آهنگ مشهور و میهنی مربوط به جنگ جهانی دوم نواخته میشود. او از این تعجب کرده بود که همه آن جمعیت به احترام آن سرود به پا خاسته و با افتخار آن را همراه با ارکستر خواندهاند. آنان 70 سال از جنگ دوم جهانی گذشته و این جور با سرودهایشان برخورد میکنند و ما هم این جور.
ما هم البته سرودی مثل «ای ایران» داریم که مربوط به همان زمان جنگ دوم جهانی میشود و همه مردم تقریباً آن را حفظ هستند و همیشه به احترامش به پا میخیزند.
بله. من خودم در سفرهای خارج از کشور، هر وقت در کنسرتی این سرود را میخوانم، هیجان و افتخار را در چهره تک تک شنوندگان میبینم. این سرود بزرگ و حماسی که با شعر حسین گل گلاب و آهنگ روح الله خالقی پدید آمده، حدود 70 سال است که ورد زبان مردم شده و با آن زندگی میکنند، اما اگر همه ما درست کار کرده بودیم، میتوانستیم 10 سرود مثل «ای ایران» داشته باشیم که این جور بین مردم نفوذ داشته باشد. مسئولان، سیاستگذاران، هنرمندان، رسانهها و… همه آن طور که باید و شاید خوب کار نکردهاند، اگر نه خیلی از سرودهای دوران دفاع مقدس از نظر آهنگ، شعر، موضوع و اجرا این قابلیت را دارند که خیلی فراگیرتر شوند.
مسئولان یا رسانههای چه باید میکردند؟
مردم ما همیشه نشان دادهاند به کشورشان عشق میورزند و هر وقت خطری آن را تهدید کرده است، از جانشان هم مایه گذاشتهاند. در طول هشت سال جنگ این را اثبات کردند و امروز هم این روحیه را دارند. پس این مردم آمادگی پذیرفتن موسیقی متناسب با این روحیه و احساس را هم دارند، اما مشکل اینجاست که این نیاز از سوی رادیو تلویزیون، وزارت فرهنگ و ارشاد و حتی خود هنرمندان به خوبی برآورده نشده است. متاسفانه در نگاه مسئولان و مدیران فرهنگی، موسیقی کوچک دیده میشود. آنان نمیدانند این نابترین هنرها چقدر میتواند در جان مردم اثر کند و برای همین آن را دست کم میگیرند.
انتقادتان از بیتوجهی به موسیقی حماسی است یا کل موسیقی؟
منظورم بیشتر موسیقی فاخر، میهنی و ارزشی است. بر خلاف نظر برخی از آقایان مسئول، این نوع موسیقی میتواند مورد اقبال عمومی قرار بگیرد. مگر در زمان انقلاب و جنگ این اتفاق نیفتاد، چرا دوباره رخ ندهد. یک زمانی در کشور خیلی از مردم متدین هیچ نوع موسیقی گوش نمیدادند، اما همانها وقتی سرود «ای شهید مطهر» خوانده شد، از آن استقبال کردند، سرودهای دیگر مثل «این پیروزی خجسته باد» را هم دوست داشتند.
یادم میآید سال 58، سرودی را که برای شهید مطهری خوانده بودم، خود مردم تکثیر میکردند و دست به دست میچرخاندند. یک آماری آن زمان گرفتند و معلوم شد حدود چهار میلیون نسخه از آن منتشر شده است. این مردم همان مردم هستند و تنها تفاوت این است که ما خوراک درست موسیقایی به آنان نمیدهیم. این نتیجه کم کاری ما و مسوولان است.
شرایط آن زمان متفاوت بود. ایران مورد حمله دشمن قرار گرفته و جوی انقلابی بر کشور حاکم بود. همچنین آن زمان به دلیل محدودیتها، انواع دیگر موسیقی امکان نشر و عرضه نداشتند. اما امروز شرایط خیلی فرق میکند.
ما امروز هم مورد تهاجم دشمن هستیم. تهاجم فرهنگی و جنگ اقتصادی علیه ما راه انداختهاند. از طریق ماهواره و اینترنت در معرض تهدید هستیم. این خطر خیلی بزرگی است که جوانان ما را تهدید میکند. تنها راه مقابله با آن، تولید و ارائه آثار موسیقایی فاخر و ملی است. موسیقی تنها هنری است که مخاطب هر جا و در هر وضعیتی میتواند به آن مراجعه کند. موسیقی را میتوان پشت فرمان ماشین، در خانه، در حال دویدن، در محل کار و… گوش داد. موسیقی همیشه در دسترس است و با موبایل، لوح فشرده، دستگاههای کوچک و… میشود گوش کرد.
با همین ابزار و امکانات که گفتید، بسیاری از جوانان همیشه در حال گوش کردن موسیقی هستند. مسئله اینجاست که سلیقه و ذائقه نسل جوان عوض شده و به انواع دیگر موسیقی گرایش پیدا کرده است.
ما با سیاستگذاری و برنامهریزی اشتباه این ذائقه را عوض کردهایم. روی موسیقی ملی و میهنی سرمایهگذاری نمیکنیم، تبلیغ نمیکنیم، حمایت نمیکنیم و آن وقت بهانه میآوریم که سلیقه مردم عوض شده است. نه این جور نیست. ایران مهد موسیقی در جهان بوده است. عربها و هندیها موسیقیشان را از ما گرفتهاند، بروید بخوانید و ببینید که ما چه نقشی در پیدایش و گسترش موسیقی در تاریخ داشتهایم. موسیقی ایرانی همیشه معنوی، انسانی، اخلاقی و فاخر بوده است. آن وقت ما این گنجینه را رها کردهایم و رفتهایم سراغ شکلهای بیمحتوای موسیقی غربی. با ندانم کاری گذاشتهایم کلام بیمحتوا، ریتمهای ناجور، نوازندگیهای گوش خراش و… ذهن مخاطب جوان را ما پر کند.
موسیقی پاپ تولید شده در داخل کشور را هم غیر هنری میدانید؟
نه همه آن را. من مخالف موسیقی پاپ نیستم، به شرطی که از نظر ترانه و آهنگ درست و هنری باشد. شما همین کنسرتها و آلبومهای پاپی را که منتشر میشود، ببینید و گوش دهید. 60 یا 70 درصد آهنگهایی که میزنند، تکراری و بیشتر شعرها هم بیمحتوا هستند. البته تا ما این انتقادها را مطرح میکنیم، بر چسب میزنند که قصد داریم مردم تنها سرودهای دوران دفاع مقدس را گوش کنند. نه این طور نیست، ما میخواهیم آثار ملی، فاخر و ارزشمند به مردم ارائه شود. برای مثال آیا بد است آثاری مثل موسیقی متن سریالهای «امام علی (ع)»، «مختارنامه» و «حضرت یوسف (ع)» که در ایران و خیلی از کشورهای دیگر مورد استقبال قرار گرفتند، بیشتر تولید شوند؟
روی این موسیقیها، مردم لبنان، عراق، افغانستان، پاکستان و… شعرهای خودشان را گذاشته و خیلی هم فراگیر شدهاند. پس موسیقی فاخر هم میتواند مورد اقبال جامعه قرار بگیرد به شرطی که درست تبلیغ و حمایت شوند. حرف من این است که نباید عرصه موسیقی را راحت در اختیار فرهنگهای مهاجم قرار دهیم و به بهانه تغییر سلیقه مردم، دست روی دست بگذاریم.
ابتدای گفتوگو پرسشی را مطرح کردم که پاسخ داده نشد. چون بحث مهم و خوبی پیش آمد، نخواستم صحبتهای شما را قطع کنم. اینجا میخواهم دوباره آن را مطرح کنم. با تاکیدی که شما روی موسیقی فاخر و میهنی دارید، آیا جشنواره موسیقی مقاومت میتواند دریچهای نو به این عرصه بگشاید؟
بله. شما اگر بیایید کارها را ببینید، جوانانی را خواهید دید که از نظر آهنگ و ترانه در سطح بسیار خوبی قرار دارند. آثار ارائه شده در بخشهای گروه نوازی، آهنگسازی و پژوهش بسیار امیدوار کننده هستند. با این حال متاسفم این جشنواره از سوی رسانهها خوب حمایت نمیشود. پخش یک تیزر تلویزیونی روز قبل از جشنواره و چند تا زیر نویس، تبلیغی نیست که مناسب این رویداد هنری باشد. این جشنواره سزاوار این است که از دو ماه پبش رسانهها و به ویژه تلویزیون به استقبالش بروند. متاسفانه خیلی راحت این موقعیتها را از دست میدهیم و آن وقت اجازه میدهیم دیگران برای جوانان ما الگو سازی کنند. ما باید از این رویدادها استفاده کنیم تا نسل جویای امروز را به سمت مسیر درست سوق دهیم.
به عنوان آخرین پرسش، میخواستم بپرسم چه شد با اینکه دبیر جشنواره پنجم موسیقی مقاومت هستید، در این رویداد برنامه هم اجرا میکنید؟
اصرار دیگران باعث شد قبول کنم روی صحنه بروم. به عنوان دبیر جشنواره نمیخواستم برنامه اجرا کنم که درخواست مسئولان ارشاد استانهای کرمانشاه و ایلام من را مجبور به تسلیم کرد. چهارشنبه 23 مرداد در کرمانشاه و پنجشنبه 24 مرداد در ایلام کنسرت میدهم.
و صحبت پایانی؟
همان حرفی است که ابتدای گفتوگو زدم، اینکه موسیقی فاخر و ملی نیازمند تبلیغ و حمایت است، همین.