به گزارش دیار عالمان، سوالاتی که درنگاه اول به ذهن ها خطور می کتد: حضرت عباس علیه السلام چه زمانی ازدواج کرد؟ چند فرزند داشت؟ پیش از واقعه کربلا چه میکرد؟ و ده ها سوال دیگر که درباره شخصیت والا مقام حضرت قمر بنی هاشم وجود دارد که کمتر به انها پاسخ داده شده است و به جایش گاهی داستانها و اتفاقات بدون سند و مدرک یا سست شنیده میشود.
درباره زندگی حضرت عباس بیشتر همان وقایع شب عاشورا را می دانیم و درباره بقیه زندگی ایشان از زمان تولد اطلاعات کمتری شنیده شده است اما ما آثار فراوانی در معرفی اصحاب و تابعین داریم. آثار فراوانی در خود پیامبر صلی الله علیه و اله و نزدیکان ایشان داریم. اما این اهتمام در مورد اهل بیت علیهم السلام در مورخین و تاریخ نگاران عامه یا اهل سنت مثل مورخین شیعی وجود نداشت. ظاهرا قضایا و رخدادهایی که در صدر اسلام پیش آمد و مسائلی که منجر به مهجوریت ائمه شد دلیل این مسئله بود. درباره حضرت اباالفضل هم همین طور است. خصوصیات مربوط به زندگی حضرت عباس را در واقعه عاشورا به دلیل این که انجا باعث عاشورا و آن رخداد مهم بوده است تا حدی آمده اما درباره قبل از آن کمتر سخن گفته اند. اینکه مثلا ازدواجشان بوده است و چند فرزند داشته اند و …؟ اصلا به این چیزها توجه جدی نشده است. یکی دلیل مظلومیت و مهجوریت اهل بیت و دلیل دیگر اینکه ممکن است بحث تقیه در میان باشد، لذا درباره خیلی از معصومین روی خصوصیات فردی و زندگی و خانواده نکات کمی داریم.
امیرالمومنین تا زمانی حضرت زهرا زنده بودند ازدواج دیگری نداشتند و بعد از حضرت زهرا چند ازدواج داشت که یکی از ازدواج هایشان در سال ۲۵ هجری رخ داد. برادرشان عقیل جزء نسابه های عرب بود. برادرشان را مامور میکنند که از یک خاندانی که دارای شجاعت ذاتی باشند دختری را انتخاب کند. عقیل از خاندان های عربی از بنی کلاب که یکی از تیره ها و قبایل مهم اطراف کوفه هستند دختری را انتخاب کرد. بزرگانی از عراقی ها از بنی اسد مانند مسلم بن اوسجه و حبیب بن مظاهر, جزء عراقی هایی بودند که به پیامبر ایمان آوردند و بعد از پیامبر هم در نبرد های فتوحات اسلامی شرکت داشتند. خصوصا مسلم بن اوسجه و حبیب بن مظاهر. از جمله قبایل معروف عراق قبیله کلاب یا کلابیه است. مادر حضرت اباالفضل علیه السلام نامشان فاطمه است و نام پدرشان حزام. فاطمه بنت حزام. این حزام فوق العاده به شجاعت و دلاوری و سخاوت معروف بوده است. در خاندان مادری حضرت ابوالفضل افراد دیگری مانند عمر بن طفیل می بینیم که اینها تماما نسل به نسل افراد دیگری هستند که از نظر شجاعت ذاتی مشهور هستند و خصوصا حزام که پدر بزرگ مادری حضرت ابوالفضل هستند. فرد شجاعی بود. او شیعه و در رکاب امیر المومنین بود. شمر ملعون و پدرش هم شیعه بودند که خود شمر در جنگ صفین شرکت کرد و مجروح شد. اینها طایفه ای شیعه بودند و طایفه بنت حزام که به ربیعه ابن کلاب میرسد در این خصوصیت بین اعراب مشهور بودند. این را باید بگویم که هیچ نسبت نسبی نزدیکی بین شمر و حضرت ابوالفضل نبوده است. در بین آنها این طور بوده که زنان و دختران هر طایفه ای حکم خواهر برای مردان آن طایفه را داشت. در کربلا شمر می خواسته جنگ روانی راه بیاندازد که اینها خواهر زاده های من هستند. آنها در جنگ صفین دلاوری حضرت ابوالفضل را دیده بودند. واقعا جنگ با حضرت ابوالفضل چیزی نبود که از عهده اشخاص عادی بر بیاید. باید گفت اینکه حضرت امیر المومنین به دنبال همسر شجاعی بودند به خاطر اینده نگری ایشان بوده است و این که آینده را می دیدند و هر پدری باید به دنبال این باشد که فرزندش علاوه بر خصوصیات اخلاقی مناسب و منحصر به فرد شجاعت ظاهری داشته باشد و برادران دیگر حضرت ابوالفضل هم این گونه اند. به هر حال عقیل فاطمه بنت حزام را معرفی میکند و او در سال ۲۵ هجری به ازدواج امیر المومنین در می اید و به مدینه می اید.
آن زمانی که ایشان به به عنوان عروس به مدینه می آید حضرت امام حسن مجتبی ۲۲ ساله بوده اند, متولد ۱۵ رمضان سال سوم هجری هستند. حضرت ابی عبدالله الحسین ۲۱ سال سن دارند, متولد سوم شعبان سال ۴ هجری. حضرت زینب سلام الله علیها ۲۰ سال دارند و ازدواج کرده اند و فرزند دارند که متولد ۵ جمادی الاولی سال ۵ هجری هستند. حضرت ام کلثوم ازدواج کرده بودند و ۱۹ سالشان بود. این داستان که میگویند فاطمه آمد و بچه ها گوشه ای کز کرده بودند را نمی دانم از کجا آورده اند. امیر المومنین در آن زمان از همسران دیگر فرزندانی در منزل داشتند و اینها به حضرت ام البنین مادر میگفتند. علی رغم اینکه در بین اعراب معروف بود که به مادر خود دومه می گفتند.
اهل بیت حضرت ابوذر را عمو صدا میکردند, حضرت سلمان را عمو صدا میزدند و حضرت ام البنین را مادر میگفتند اما خود امیر المومنین ایشان را فاطمه صدا میزدند تا اینکه خودش پیشنهاد داد و گفت شما وقتی میگویید فاطمه, فرزندان شما به به یاد مادرشان می افتند و ممکن است یادی را در انها زنده کند و ناراحت شوند و من دوست دارم در خانه ی شما فاطمه فقط همان باشد بنابراین شما من را مادر فرزندان صدا بزنید. ایشان سال ۲۵ ازدواج میکنند و ۴ شعبان سال ۲۶ حضرت اباالفضل متولد میشود. سه فرزند هم بعد از او به دنیا می اورند که هر سه پسر بودند. به ترتیب به نامهای عباس- عثمان- جعفر فضل که هر ۴ نفر در کربلا به شهادت رسیدند. عباس به چه معنایی است و چرا به ایشان عباس میگویند؟ حضرت اباالفضل از بدو تولد چهره ای مردانه داشتند. عباس یعنی مرد چهره, شخصی با چهره جدی, رشد بدنی شان با دیگران متفاوت بود. روحیه ادب و تواضع و پیشگامی در کمک به دیگران و تواضع فوق العاده نسبت به خواهرها و برادران از ویژگی های بارز ایشان بود و به دلیل شرایط بدنی خاص زود به دنبال اموختن فنون رزمی رفتند.
امیر المومنین ۲۲ ذی الحجه سال ۳۵ هجری بعد از عثمان به خلافت رسید و خلافت را قبول کردند. به دلیل شرایط خاصی که پیش آمد اواسط سال ۳۶ خانه خود را در مدینه ترک میکند و در کوفه مستقر میشود. زمانیکه حضرت عباس ۱۰ ساله بود با استقرار ایشان حسین و زینب و ام کلثوم با خانواده هایشان نیز به مدینه می روند. در جنگ جمل امیر المومنین ایشان را همراه خود نمی برند چون ۱۰ سالشان بود اما درجنگ صفین وارد ۱۲ سالگی شده بودند حضور می یابند. امیر المومنین به دلیل حفظ سلسله امامت حسین را مستقیم برای جنگ نمی فرستاد و مالک فرمانده لشکر امیر المومنین بود و مالک اجازه نمی داد که حضرت اباالفضل جلو برود ولی ما اخبار داریم که یکی دو بار حضرت اباالفضل رفت و در میدان جنگید و شیوه جنگشان هم مانند امیر المومنین و جعفر طیار بود. اینها وقتی میجنگیدند به پشت سرشان توجهی نداشتند. در مورد اینکه با چه کسی ازدواج میکنند سند قطعی و مسلمی نداریم اما به طور قطع با یکی از عمو زادگانش ازدواج میکنند چون ازدواج با عمو زاده در بین اهل بیت علیهم السلام و بنی هاشم متداول بوده است.
سن ازدواجشان در بین ۲۱ یا ۲۲ بیشتر نیست. مثل اینکه درباره مسلم بن عقیل این قطعی است که با رقیه دختر عمویش یعنی دختر حضرت امیرالمومنین ازدواج کرده اما حضرت عباس دو فرزند داشتند و همسرشان در کربلا جزء اسرا بوده است. و این دو پسر هم جزء اسرا بوده اند. یکی از منابع روشن در این باب خوارزمی است. این دو فرزند پسر یکی محمد و یکی عبیدالله است که بعدها در مدینه منشأ خیرات شدند. حضرت اباالفضل زیبایی فوق العاده ای داشتند که همه ترجمان نویسان اتفاق نظر دارند که صورت ایشان به قدری تماشایی بود که افراد مات ایشان میشدند و این باعث شد که به ایشان قمر العشیره یعنی قمر بنی هاشم یا سقا لقب بدهند. ایشان جزء ۱۴ معصوم نیستند زیرا معصوم دایم و معتصم یعنی به حد مقام عصمت رسیدند مانند حضرت زینب- حضرت معصومه و حضرت اباالفضل علیهم السلام خطا اصلا امکان ندارد. اما ما از معصومین درباره حضرت اباالفضل خیلی مطالب شنیده ایم. ما در این زمینه هر چقدر هم که بخواهیم صحبت کنیم حق مطلب ادا نمی شود ولی به هر شکل ما باید به این نکته برسیم که همه انبیا و ائمه و جانشینانشان فدای ولایت الهی شده اند. وقتی اینگونه است امام هم خودش را در ولایت پیغمبر ذوب میکند. حضرت اباالفضل هم فدایی ولایت بوده است زیرا در این مرتبه هیچکس به مقام و مرتبه حضرت اباالفضل نرسیده است و این بزرگ ترین منصب ایشان بود. در جانبازی در مسیر ولایت خصوصیاتی از ایشان هست که در بقیه نیست.
خلق میداند که در بهداری قرب حسین
دردها را بیشتر عباس درمان میکند
انتهای پیام/ی