گلپانا : حجتالاسلام حسن روحانى رئیسجمهور ایران بهمنظور شرکت در شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل به نیویورک سفر کرد. تغییر نگاه جهان نسبت به ایران و مذاکره درباره تحریمهاى اقتصادى و سیاسى صورتگرفته علیه ایران و مذاکره با گروه 1+5 درباره اهداف صلحآمیز هستهاى از سوى ایران از مهمترین اهداف سفر دکتر روحانى است. ایشان پیش از عزیمت به نیویورک با اشاره به اهداف سفرش، اعلام کرد: اولین هدف سفر بنده به نیویورک این است که چهره ملت ایران که ملتى با فرهنگ و تمدن بزرگ است و در سالهاى گذشته بهگونهاى دیگر معرفى شده بود به جهانیان نشان بدهیم. وى همچنین براین موضوع تأکید دارد که جمهورى اسلامى ایران محور ثبات در منطقه و بهدنبال صلح است اما متأسفانه دستهایى در سالهاى اخیر چهره ملت ایران را بهگونهاى دیگر معرفى کردند و هدف ما در این سفر معرفى ایران به جهان بهعنوان ملتى با فرهنگ و صلحدوست است و نمىخواهد لطمهاى به دیگر کشورها وارد آورد. این مخالفت ملت ایران با افراط و خشونت بهخصوص در شرایط فعلى که منطقه و جهان و مردم آن از خشونت رنج مىبرند، بسیار اهمیت دارد. مىخواهیم بگوییم که ملت ایران خود قربانى سلاحهاى کشتارجمعى است و بهدنبال دستیابى به این سلاحها نیست. روحانى همچنین تأکید کرد: ملت بزرگ ایران به ناروا تحت فشار اقتصادى و سیاسى قرار گرفته است. قطعاً مسیر تحریم، غیرقانونى است و تحریمکنندگان به اهداف خود نخواهند رسید. آنها باید مسیر گفتوگو و تفاهم را در پیش بگیرند چراکه تنها این راه باعث دستیابى به منافع متقابل خواهد شد.
اظهارات رئیسجمهورى ایران از یک سو و تأکید مقام معظم رهبرى بر دیپلماسى نرم قهرمانانه از سوى دیگر، بازتاب گستردهاى در رسانههاى جهان داشته است. اغلب روزنامههاى جهان این اظهارات را که به فاصله کمى بیان شدهاند، آغاز ادبیاتى جدید در تعامل ایران با جامعه جهانى دانستهاند و مىگویند که با توجه به استقبالى که جامعه جهانى از رویکرد جدید ایران از خود نشان داده است، از این به بعد باید شاهد تحولى جدید در روابط ایران با غرب از یکسو و به رسمیت شناختن قدرت ایران در منطقه در عرصههاى مختلف از سوى دیگر باشیم.
در این نوشتار سعى داریم درباره راهبرد اصولى جمهورى اسلامى ایران که اصلى ثابت اما در تاکتیک و روشها ممکن است در آن تغییراتى صورت بگیرد، بیشتر سخن بگوییم.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانى که بهمنظور شرکت در شصت و هشتمین اجلاس سالانه مجمع عمومى سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرده، بهعنوان هفتیمن سخنران در مجمع عمومى ایراد سخن کرد.
رئیس جمهور قبل از برنامه سخنرانى در مجمع عمومى سازمان ملل متحد، ملاقاتهایى را با رؤساى جمهور فرانسه، اتریش و نخستوزیران فیجى و پاکستان انجام داد. همچنین دکتر روحانى پس از سخنرانى در مجمع عمومى، مصاحبهاى با شبکه CNNداشت و ضمن حضور در جلسه رهبران اسلامى، ملاقات با وزیر خارجه آلمان پایانبخش برنامههاى وى در نیویورک بود.
رئیس جمهور برنامههاى خود را با جلسهاى با تعدادى از شخصیتهاى برجسته رسانهاى آغاز کرد و در طول روز ضمن مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست و شبکه PBSملاقاتهایى را با دبیر کل سازمان همکارىهاى اسلامى، رؤساى جمهور تونس، لبنان، ترکیه، معاون رئیس جمهور عراق و نخستوزیر اسپانیا داشت و جلسه با برخى شخصیتهاى اندیشکدههاى آمریکایى پایان بخش برنامههاى روز دوم بود.
دکتر روحانى در روز پایانى سفر خود به نیویورک (جمعه) در افتتاحیه نشست وزراى جنبش عدم تعهد که با حضور دبیر کل و رئیس مجمع عمومى سازمان ملل برگزار مىشود، سخنرانى کرده و سپس در ادامه برنامههاى خود در کنفرانس مطبوعاتى به سئوالات خبرنگاران پاسخ خواهد داد.
اهداف سفر روحانى
دکتر حسن روحانى در نخستین سفر خود به نیویورک در قامت رییس جمهورى اسلامى ایران کوشید تا از ابزارهاى دیپلماسى براى تأمین منافع نظام بهرهبردارى نماید.
دیدار و گفتگو با رهبران سیاسى دیگر کشورهاى شرکتکننده در اجلاس مجمع عمومى، بخش مهمى از نخستین تجربه حضور روحانى در نیویورک بهعنوان رییس دولت جمهورى اسلامى ایران بود که در این رابطه مىتوان به ملاقات وى با فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه، بهعنوان یکى از دیدارهاى حاشیهاى اجلاس اشاره کرد.
فارغ از تب و تاب رسانهاى مرتبط با متن و حاشیه اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل، مهمترین هدف سفر روحانى به نیویورک را مىتوان در سخنرانىها، مصاحبهها و اعلان مواضع وى جستجو کرد.
رییس جمهور در آخرین مقالهاى که آخرین ساعات پنجشنبه هفته گذشته در بخش ستون آزاد روزنامه معتبر آمریکایى واشنگتن پست منتشر ساخت، تصریح داشت که تهران بهطورجدى آماده تعاملى سازنده و مدبرانه براى رسیدن به نتایج برد-برد است. روحانى همچنین تأکید کرد که ایران آمادگى دارد تا از ظرفیتهاى دیپلماتیک خود در جهت همکارىهاى بینالمللى براى حل بحران سوریه استفاده کند.
رییس جمهورى اسلامى ایران ضمن پایبندى کامل به مواضع اصیل نظام چون لزوم احترام و رعایت منافع متقابل و به رسمیت شناختن حقوق مسلم ایران از جمله در بحث هستهاى، بهدور از هرگونه انفعال و مجذوبیت نسبت به جبهه کشورهاى غربى، از تعاملى سخن به میان آورده که نه در پى کنشگرى براى ضربهزدن به منافع و اعتماد طرف مقابل، بلکه بهدنبال دستیابى به وضعیتى برد-برد براى ایران و دیگر طرفهاى اختلافات بینالمللى با کشورمان است.
روحانى ضمن اشاره به خطر اصلى براى صلح و امنیت بینالمللى یعنى انبارها و زرادخانههاى اتمى و شیمیایى صهیونیستها، راهى را براى بیان گویا و تشریح هوشمندانه و همهفهم مواضع اصولى کشورمان جستجو و تأکید مىکند: ایران کشورى بزرگ، متمدن و قدرتمند است و با این کشور نباید با زبان زور و تهدید سخن گفت.
از دید تحلیلگران، مأموریت رییس دولت جدید در جریان برگزارى اجلاس مجمع عمومى، نشاندن رهبران جهان بر کرسىهاى سازمان ملل براى شنیدن منطق حقیقت محور نظام جمهورى اسلامى خواهد بود.
در زمان حاضر آنچه مهم مىنماید این است که کشورهاى غربى و آمریکایىها دستکم در مواضع اعلانى، خود را تشنه دریافت اطمینانبخشى ایران در خصوص صلحآمیزبودن فعالیتهاى هستهاى نشان مىدهند و همین مسأله سبب شده تا فرصت سیاسى مغتنمى براى رفع اختلافات و رفع چالشهاى بینالمللى کشورمان مهیا شود.
این در حالى است که ریس جمهور بهعنوان سکاندار طرحریزى و عمل جمهورى اسلامى ایران در عرصه بینالمللى نه از موضعى نابرابر، بلکه با پشتگرمى به حمایت عمومى ملت و رهبر معظم انقلاب، دولتهاى غربى را مخاطب قرار داده و مقامات اروپایى و آمریکایى را نسبت به از دست دادن فرصت گفتگو و تعامل سازنده با تهران بر حذر داشته است.
جایگاه و کارکرد نرمش قهرمانانه در سیاست خارجى
تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامى بر لزوم حرکتهاى صحیح دیپلماتیک در عرصه سیاست خارجى و کاربرد اصطلاح نرمش قهرمانانه در آستانه سفر دکتر روحانى به نیویورک، موضوعى است که بایستى از سوى کارگزاران دیپلماسى بهدرستى تعبیر شده و بهصورت نقشه راهى براى کنشگرى خارجى کشور درآید.
مقام معظم رهبرى در جمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، به ترسیم نقشه راهى براى تصمیمگیرى و عمل کارگزاران سیاست خارجى کشور پرداختند. حضرت آیت الله خامنهاى با تأکید بر اینکه جنگافروزى، فقرآفرینى و فسادانگیزى بهعنوان سه سیاست اصلى نظام سلطه و وابستگان آن، مبناى ایجاد چالش با انقلاب اسلامى ایران بوده است، بر لزوم مقابله با دولتهاى جبار، حکومتهاى وابسته به نظام سلطه و شبکههاى غارتگر بینالمللى تأکید کردند.
ایشان در خصوص فعالیتهاى صلحآمیز هستهاى جمهورى اسلامى ایران نیز خاطرنشان ساختند: ما نه بهخاطر آمریکا و نه غیر آمریکا بلکه بهعلت اعتقاداتمان، سلاح هستهاى را قبول نداریم و وقتىکه مىگوییم هیچکس نباید سلاح هستهاى داشته باشد، قطعاً خودمان نیز دنبال آن نیستیم.
و اما نکته مهمى که در بیانات مقام معظم رهبرى در خصوص سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران مورد توجه بسیارى از تحلیلگران و رسانهها قرار گرفت، استقبال ایشان از حرکتهاى صحیح دیپلماتیک و نرمش قهرمانانه در سیاست خارجى بود که مىتواند گشاینده برخى گرهها و چالشهاى کنونى ایران در عرصه منطقهاى و بینالمللى باشد. در این پیوند، ایشان فرمودند: با مسألهاى که سالهاى پیش آنرا نرمش قهرمانانه خواندم، موافقم. چرا که این حرکت در مواقعى بسیار خوب و لازم است، اما با پایبندى به یک شرط اصلى که در ادامه درک ماهیت طرف مقابل و فهم صحیح هدفگذارى او بهعنوان مهمترین مؤلفههاى این شرط اصلى مورد تأکید قرار گرفت.
تعبیر«نرمش قهرمانانه»که از سوى رهبرى بیان گشت اینروزها در رسانههاى داخلى و خارجى مورد بحث و تحلیل قرار مىگیرد. اما باید دانست که این مفهوم بیشتر در سطح تاکتیک دیپلماسى کاربرد دارد و نباید برداشت نادرستى از آنرا ترویج کرد. جمهورى اسلامى همیشه اهل گفتگو و تعامل سازنده بوده و در دنیاى دیپلماسى با ابعاد مختلف آن حضور فعالى داشته است؛ بنابراین استفاده از تاکتیکهاى مختلف در این عرصه دور از ذهن نیست کما اینکه یکى از این تاکتیکها را مىتوان در عبارت «نرمش قهرمانانه» جستجو کرد.
البته باید صراحتاً به این نکته اشاره نمود که این ادبیات، مفهومى نیست که اخیراً تولید شده باشد بلکه سابقهاى طولانى در تاریخ دیپلماسى جمهورى اسلامى ایران دارد. همین مطلب نشاندهنده کارآمدى نظام اسلامى کشورمان در عرصه بینالمللى است که در مواجهه با تحولات مختلف جهانى ابزارها و تاکتیکهاى قدرتمندى را به کار مىبندد. کما اینکه رهبر انقلاب پیشتر و در سال 1375 نیز چنین ادبیاتى را به کار برده بودند: «نمایندگان سیاسى جمهورى اسلامى ایران در جهان باید تیزتر از شمشیر، نرمتر از حریر و سختتر از سنگ و پولاد باشند. عرصه سیاست خارجى، میدان نرمشهاى قهرمانانه است، اما نرمشى که در برابر دشمن تیز باشد. بنابراین دیپلماتهاى ما باید در مواضع اصولى خود مستحکم بایستند و استقامت و پایمردى حضرت امام خمینى(ره) را الگوى خود قرار دهند.»
نکته دیگرى که در این موضوع بسیار قابل تأمل است، نگاه صحیح و پایبندى به اصول نظام است. نرمش دیپلماتیک یک حرکت استراتژیک قهرمانانه با رعایت مواضع حکیمانه و عزتمندانه نظام اسلامى است. اگر بخواهیم این حرکت را نشانى از کرنش تلقى کنیم، بىشک عزت نظام را زیر سؤال بردهایم و این جفایى بزرگ به حقوق ملت ایران است. آنچه از نرمش قهرمانانه دیپلماتیک مىتوان برداشت کرد با حفط منافع ملى و مواضع قدرتمندانه جمهورى اسلامى در سطح منطقه است. کسانىکه مىخواهند در بعد دیپلماتیک این تاکتیک را عملیاتى نمایند باید به اصول و مواضع اصلى و ثابت جمهورى اسلامى در ارزشهاى آن پایبندى داشته باشند. این مواضع، هیچگاه اجازه ذوقزدگى بیش از حد و عجولانه را به ما نخواهند داد و تحرکات نرم توأم با رویکرد عزت را در سطح تاکتیک نگاه خواهند داشت.
همانطورکه سخنان رهبرى درست چند هفته پیش از این در همین مورد مصداق روشنى براى این رویکرد است. ایشان در 14 شهریورماه و در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى فرمودند: «در این سالها جبههبندىهاى منطقهاى و جهانى هم آشکار شده. البتّه نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همهى عرصههاى سیاسى، یک کار مطلوب و مورد قبولى است، لکن این مانور هنرمندانه نبایستى بهمعناى عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهاى اساسى، یا عدم توجّه به آرمانها باشد؛ اینها را باید رعایت کرد».
از سوى دیگر، ماهیت این نرمش، ریشه در رفتار دولت یازدهم در عرصه دیپلماتیک دارد. از همینروست که اساساً این مفهوم در سطح تاکتیکى تعریف مىشود چرا که استراتژى بلندمدت و کلان جمهورى اسلامى با آمد و رفت دولتها متزلزل نشده و متغیر نخواهد شد. دولت یازدهم بهعنوان مجرى دیپلماسى کشورمان فرصت مناسبى دارد که با تاکیتک فوق و در عین حفظ منافع نظام و مواضع عزتمندانه آن، راهبرد سیاست خارجه را پیش برد و در این مسیر از تاکیتک بالا بهره گیرد.
برداشتها و تفسیرها از نرمش قهرمانانه
در فضاى کنونى بینالملل که اختلافات تهران و غرب بر سر حقوق هستهاى جمهورى اسلامى ایران توجه بسیارى از تحلیلگران را به خود معطوف داشته، سخنان اخیر مقام معظم رهبرى بازتابى گسترده در محافل و رسانههاى منطقه و بینالمللى بهدنبال داشته و گمانهزنىهاى گوناگونى را در این خصوص برانگیخته است.
برخى از رسانهها و ناظران غربى با تحلیلى تقلیلگرایانه و نگاهى سطحى به شرایطى که در آن امام دوم شیعیان صلح با معاویه را به جنگ با او برگزید، سخنان اخیر رهبر انقلاب را در بردارنده نشانگانى از تسلیم و عقبنشینى در برابر جبهه بینالمللى ضد ایرانى خوانده و تنگترشدن حلقه تحریمها علیه کشورمان را دلیل اصلى بیان این مواضع تلقى کردهاند.
این در حالى است که سخنان مقام معظم رهبرى ناظر بر درک صحیح از شرایط بینالمللى و فهم زمینهها و عناصر کنشگرى دولتها بوده و داراى پیوستگى معنادارى با مواضع پیشین ایشان است.
رهبر معظم انقلاب در روزهاى پایانى بهمنماه سال گذشته در سخنرانى خود در جمع مردم تبریز تصریح داشتند: نظام اسلامى و ملت ایران برعکس دولتمردان آمریکایى اهل منطق هستند. بنابراین اگر از طرف مقابل حرف و رفتار منطقى ببینند، به آن پاسخ مناسب مىدهند.
ایشان در سخنرانى اوایل سال جارى در مشهد نیز بهصراحت اعلام کردند که به شرط رعایت خطوط قرمز و چارچوبهاى مورد نظر نظام، مخالف مذاکره مستقیم با آمریکا نیستند.
علاوه بر آنچه گفته شد، سنت سیاسى رهبر انقلاب مبنى بر اعلام حمایت از دولتهاى منتخب ملت -از دولت اصلاحات گرفته تا دولتهاى نهم و دهم – سبب شده تا ایشان بهصراحت از چارهجویى و تدبیراندیشى دولت جدید در زمینه گشودن گرههاى سیاست خارجى کشور اعلان پشتیبانى نمایند.
در حالى دکتر حسن روحانى رییس جمهور از اختیار تام رییس قوه مجریه در خصوص حل و فصل اختلافات هستهاى با غرب بهعنوان مهمترین دستور کار دستگاه دیپلماسى کشور سخن بهمیان مىآورد که بیانات مقام معظم رهبرى را مىتوان بهمثابه ابراز حمایتى مورد تحلیل و تفسیر قرار داد که در بردارنده توصیههاى داهیانه و ترسیم نقشه راه و عمل کارگزاران و تصمیمگیرندگان سیاست خارجى است.
آنچه مشخص است اینکه اولویت اصل عزت بر اصول دیگرى مانند حکمت و مصلحت راه را بر هرگونه تسلیمپذیرى بسته و مقام معظم رهبرى بهعنوان ولى جامعه اسلامى تأکیدى عدولناپذیر بر قاعده نفى سبیل (رد و مقابله با هرگونه سلطه بیگانگان بر مسلمانان) داشته و دارند.
یکى از نزدیکترین تعابیرى که با توجه به شناخت عمومى از مواضع رهبر انقلاب در خصوص نرمش قهرمانانه مطرح است به حفظ هوشیارى در برابر جبهه متقابل بینالمللى و ارایه پاسخ مناسب به مواضع این جبهه باز مىگردد.
طى هفتههاى اخیر، عقبگرد آمریکایىها از طرح حمله به سوریه و ورود مؤثر به فرایند گفتگوهاى دیپلماتیک براى حل و فصل بحران این کشور نشان داد که بر خلاف دولت گذشته، دولت اوباما رویکردهاى مصالحهجویانهترى را در قبال چالشهاى بینالمللى کشورش دنبال مىکند و از اینرو مىتوان عناصرى از عقلانیت را در این رویکردها رصد و ملاحظه کرد.
چالشهاى پیش روى آمریکایىها در به زانو درآوردن جمهورى اسلامى ایران از طریق اعمال تحریمهاى سنگین و بر پایه برنامههاى از پیش تعیین شده در این خصوص سبب شد تا رهبران کاخ سفید به درک واقعیات ملموسترى در تقابل با ایران نایل شده و به شکلى جدىتر به فرایندهاى دیپلماتیک براى حل اختلافات خود با ایران چشم بدوزند.
در چنین فضایى مىتوان مضامین اصلى بیانات رهبر انقلاب را نه بهمعناى تسلیم بلکه بهمنزله تداوم رویکرد مقاومت در برابر نظام سلطه بر اساس شرایط و موقعیت جدید بینالمللى تفسیر کرد. چنانکه مقام معظم رهبرى فرمودند: عرصه دیپلماسى، عرصه لبخند و درخواست مذاکره و مذاکره است، اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلى فهم و درک شود.
با توجه به آنچه گفته شد، تعبیر نرمش قهرمانانه نیز به منزله تداوم رویکردهاى اصولى گذشته بر بستر هوشمندى و شناخت قواعد کنشگرى بینالمللى و درک اهداف ماهوى جبهه مقابل و ارایه پاسخ مناسب بدان در عرصه جهانى معنا و مفهوم مىیابد.
برداشتهاى ناصواب از تعبیر نرمش قهرمانانه
برخى از رسانهها و شخصیتهاى سیاسى در داخل کشور- عمدتاً مدعیان اصلاحات- با اشاره به استفاده رهبر معظم انقلاب از واژه «نرمش قهرمانانه» در ترجمه کتاب «صلح امام حسن(ع)»، نتیجه گرفتهاند که حضرت آقا شرایط امروز را با شرایطى که در دوران آن امام بزرگوار بر جامعه حاکم بود همسان دانسته و در پى صلح با دشمن هستند! که باید گفت؛ اولاً؛ رهبر معظم انقلاب بارها از دوران کنونى با عنوان«درخشندهترین دوران تاریخ ایران اسلامى» و دوران پراقتدار «بدر و خیبر» یاد کرده و دشمن را ضعیفتر از همیشه تصویر و معرفى کردهاند و ثانیاً؛ ایشان در اردیبهشت ماه سال 79 و در دیدار پرشور جوانان با ایشان در مصلاى تهران، بعد از اشاره به مؤلفههاى قدرت جمهورى اسلامى ایران- که امروزه نسبت به آن روزها، دهها برابر شده است- مىفرمایند؛ «امروزه نه آمریکا و نه بزرگتر از آمریکا قادر نیستند حادثهاى مثل حادثه صلح امام حسن(ع) را بر دنیاى اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد.»
ممکن است کسانى با استناد به وادادگى برخى از خواص، شرایط امروز را با دوران امام حسن(ع) که با خواص آلوده روبهرو بودند مقایسه کنند و حال آنکه در صدر اسلام و چند دهه بعد از آن، نگاه مردم به خواص بود چرا که آموزههاى اسلام عزیز مانند امروز گسترده و فراگیر نبود و بههمینعلت هرگاه یکى از خواص دچار لغزش مىشد، عدهاى را با خود به انحراف و لغزش مىکشاند. اما، در عصر حاضر و دوران بعد از انقلاب اسلامى، مردم بارها نشان دادهاند که نگاهشان به رهبرى است و نه خواص، بنابراین چنانچه برخى از خواص دچار لغزش شوند، بهجاى آنکه دیگران را دچار انحراف و لغزش کنند، خود از دایره انقلاب بیرون افتادهاند.