به گزارش گلپانا، شهرستان گلپایگان از لحاظ نعمات مادی و معنوی، از موهبات الهی بسیاری برخوردار است. بارندگی های سالیانه نسبتاً خوب در اوج خشکسالی هاي اخير، طبیعت بکر و سرسبز، کشاورزی و دامپروری نمونه در استان و كشور، صنعت، فرهنگ و هنر، بخشی از نعمات مادی اين خطه است.
و اگر به پیشینه معنوی این شهرستان نگاهي گذرا داشته باشيم حضور علما و بزرگانی نظیر آیت الله جمال الدین گلپایگانی آخوند ملامحمدتقي نخعي گلپايگاني،،آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی آیت الله محمدی گلپایگانی، آیت الله علی صافی گلپایگانی ، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی، و آیت الله افتخاری را می توان نام برد كه از افتخارات شهرستان هستند.تقديم نزديك به 360 شهيد سرافراز در طول سالهاي مبارزات انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس،برگ زريني از افتخارات شهرستان است.
بسیاری از امامزادگان واجب التعظيم با توجه به موقعیت جغرافیایی این منطقه در حین عبور از این شهرستان، یا عزم اقامت می کردند و یا در حین عبور از گردنه ها و کوههای اطراف در نبرد با طواغیت به شهادت می رسیدند.عبور جاده بزرگ ابريشم از اين شهر و موقعيت ويژه اي كه در ساليان قبل داشته بر قدمت و پيشينه تاريخي آن مي افزايد.
اما هدف از این یادداشت، ارائه پیشینه ای از شهرستان نیست بلکه قرار است محرومیت های این شهرستان بررسی شود و به اين پرسش جوابي قانع كننده داده شود كه چرا این شهرستان ، هنوز نتوانسته است جایگاه واقعی خود را از حیث دریافت خدمات جهت بافت مناسب زندگي پیدا کند.
در طول سالهايي كه گذشته است مسئولین امر، این شهرستان به عنوان محل گذر یاد می کنند و آن را صرفا نقطه تلاقی شمال غرب استان و یا مرز با استان های همجوار می دانند و از نظر امكانات با برخي شهرهاي كوچك در استانهاي همجوار برابري مي كند و اين شايسته اين شهر با اين وسعت نيست.
در این شهرستان سد گلپایگان و سد کوچری به راحتی افتتاح می شود و آب آن به نقطه نقطه كشور سرازير مي شود ولی هنوز آب شرب تصفیه نشده و با کمترین پارامترهای بهداشتی از لوله کشی آب شهری جریان دارد.
صنعت خودروسازی شهرستان دچار يك معضل جدي است و آن تعطيل شدن برخي واحدها در پاره اي از بازه زماني مشخص شده است.در حقيقت شهرستاني به عنوان پلي براي پيشرفت برخي كارخانجات است و وقتي وام هاي لازم را براي احداث خطوط جديد توليد دريافت كردند آن را در شهرهاي ديگر هزينه مي كنند و سهم شهرستان از اين زنجيره توليد بسيار اندك خواهد بود و در اين ميان كارگراني كه بيكار مي شوند و پدراني كه از تأمين معاش خانواده باز مي مانند و دوباره بيكاري و مهاجرت.
يكي از پتانسیل های مهم این شهرستان کشاورزی و دامپروری است.كشاورزي و دامپروري كه كمتر به سمت استفاده از مكل هاي شيميايي و سموم دفع افات نباتي گسيل داده شده و به جرأت مي توان گفت از سلامت محصولات برخوردار است. اما به جای اینکه دامداری های سنتی این شهرستان همگی متمرکز شوند و از دامدار حمایت شود، محصولات اوليه از جمله شير با نازلترین قیمت توسط ایستگاهها جمع آوری می شود و پس از عملیات تبدیلی در کارخانه های موجود در شهرستان و گرفتن انواع فراورده ها ، براي بی کیفیت ترین محصول يعني دوغ 300 cc قیمتی حدود 450 تومان، از همان دامدار اخذ مي شود. و بيچاره دامدار وجالب اينجاست كه به جای شیر اصیل از فراورده های صنعتی و شیرخشک برای سایر محصولات استفاده می شود.در اين ميان آنچه نصيب كشاورز و دامدار مي شود زحمت است و رنج و آنچه از سود است و سرمايه نصيب واسطه هاي بازار مكاره.
شرکت سهامی زراعی تاسیس شد تا بتواند با یکپارچه سازی زمین های ناهموار و قطعه قطعه را با هزینه هایی گزاف مسطح کند و با سهامی که هر کدام از کشاورزان از این شرکت دارند، بذر کود و سم به آنها بدهد ولی متاسفانه این طرح هم با حضور برخی افراد بی کفایت زمین ماند و جز حق عضویت سالیانه که از دست کشاورز گرفته می شود هیچ اتفاق خاصی در آن نمی افتد و سود سرشار اين شركت به استان سرازير مي گردد. و در پس آن چاههاي آب عميق اين شركت سهامي هر روز سهمي از آب منطقه را مصرف مي كند و كشاورزان مناطق حاشيه اي آن از كم آبي و بي آبي رنج مي برند.
کشاورز و دامدار هم کماکان با همان یک یا دو راس دامش زندگی سر می کند و منتظر پایان فصل می شود که آیا كارخانه لبنیات، پولش را می دهد یا خیر!
در شهر دو بيمارستان وجود دارد يكي بيمارستان امام حسين (عليه السلام) كه سالهاست با بافت فرسوده اش از ان استفاده مي شد و در اكثر اوقات هم از كمبود پزشك به يك بهداري شباهت پيدا مي كند.و اخيراً برخي قسمتهاي آن به همت برخي مسئولين در حال مرمت است. بيمارستان ديگر شهر بيمارستان آيت ا… العظمي گلپايگاني گوگد است كه از نبود امكانت بيمارستاني و پزشك به يك درمانگاه تبديل شده است.
دربعد فرهنگی و تفريحات سالم هم تدارك خاصی برای این مردم دیده نشده است و گاهی هم که مسئولی به فکر ارائه خدمات و احداث مكاني می افتد موج انتقادات از طیف های مختلف روانه آن می شود.بي آنكه بيانديشند كه جوانان اين سرزمين براي استفاده از امكانات رفاهي سالم به كجا بروند؟!
تنها مكان تفریحی ورزشی شهر فقط استخری است که گاه برای چند ماه هم تعطیل می شود و چند سالن ورزشي قديمي و فاقد امكانات سرمايشي گرمايشي مناسب.در شهر ما سالن نمایش و سینما هم که اصلا وجود ندارد. مردم این شهرستان که از شوق عشق به پیامبر مهربانی، خواهان تماشای شاهکار سینمای ایران (محمد رسول ا…(صلي ا… عليه و آله)) هستند، برای آن باید مسافتی حدود 200 کیلومتر را طی کنند. ولی بازهم عده ای موفق به تماشای آن نیستند.برخي سالنهاي شهر هم از نبود متوليان لايق با تارهاي عنكبوت روزگار مي گذرانند.
از نظر ساخت و ساز و بافت مسكوني هم كه بمانند همه شهرهاي كشور اين شهر با ظهور فرهنگ آپارتمان نشيني،در حالت دگرگوني در فرهنگ اصيل اسلامي خود است و نفوذ بي بند و باري و حجاب هاي ناشايست و گاهاً بد حجابي برخي مسافرين و مهاجرين در بدنه جامعه آن ديده مي شود.فروشگاه ها و بوتيك هاي غربي و گاهاً فروش برخي كتاب ها و نشريات مروج فرهنگ غربي كه با بي توجهي مسئولين در طول سالهاي اخير ريشه دوانده اند در حال متلاشي كردن فرهنگ ناب اين شهرستان هستند و بد تر از هميه اينها بشقاب هاي سمي پشت بام خانه هاي برخي در شهر كه در حال سمپاشي و اسلام گريزي و غيرت زدايي از مردان و كاستن از عفاف زنان اين ديار است.
از نظر سطح علمي ،گلپايگان داراي جواناني مستعد،با هوش و با ذوق است و از اين همه تحصيل كرده دانشگاهي ،فقط اندكي از انها در شهر مشغول خدمت رساني مي شوند و اكثراً نسل جديد به خاطر كمبود امكانات و عدم امنيت شغلي،به شهرهاي بزرگ كشور مهاجرت مي كنند و شهر از خدمات آنها بهره اي نمي برد.
همگی این مسائل و مسائلی که شاید به ذهن نویسنده خطور نکرده است دلیلی است بر آمار بالای مهاجرت از این شهرستان به شهرهای اطراف از جمله تهران و اصفهان و از طرفی مهاجرت تعداد زیادی از عشایر به شهرستان گلپایگان با توجه به خالی شدن روستاهایی نظیر سعید آباد که خود از لحاظ تغییر بافت فرهنگی، و سبک زندگی معضلاتی را برای مردم این شهرستان در بر داشته است.
و حال بايد فكري انديشيد كه گلپايگان، گلپايگان بماند از نظر اصالت و نجابت فرهنگ سرزميني و با كاروان پيشرفت و تعالي همراه شود و آينده اي روشن در پيش رو داشته باشد.
بايد فكري انديشيد و اقدامي عاجل كرد.
رسول زهرایی
سلام
به قلم چه کسی بود؟
سلام. در بین سخنان جنابعالی دو دلیل این عقب ماندگی ذکر شد: اولا مسئولین بی کفایت چرا که شهر از نخبگان خالی شده و آنها که مانده اند کلاه ریاست بر سرشان کوچک است. دومین دلیل عقب ماندگی همان رفتن نخبگان است که حالا چرا رفته اند و جا را برای روئسای نالایق خالی کرده اند؟ دو دلیل دارد: اولا نبود کار مناسب و دوما معضل فرهنگی شهرستان که این معضلات از همه مهمترند: اینکه یک مسئول با کفایت در بین این افکار پوسیده نمیتواند حرکت کند. منظورم همان افکاری بود که شما در بخشی از سخنان آوردید مانند آپارتمان نشینی و بافت مذهبی شهرستان و مقابله با تجدد و …ما هم با بدحجابی مخالفیم اما ایا باید با مسافر و گردشگر و نخبه و … هم یک برخورد سنتی داشت؟ چرا همین افراد بد حجاب که در سایر شهرهای بزرگ روئت میشوند متجدد و باکلاس محسوب می شوند و در شهر ما این افراد معضلند؟!!!نه عزیز من تا مشکل فرهنگی و تنگ نظری در این شهرستان حل نشود پرستوی رفته باز نخواهد امد. بقول حافظ: تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
جناب منتقد به انتقاد بحث قشنگی را مطرح کردید اما یک انتقاد به نوشته خودتون دارم. اینکه کجای عقل و منطق میگه مسافر و گردشگر و نخبه با رفتارهای مذهبی و سنتی مخالف هستند؟ اتفاقا آنها می آیند تا با سنت های و آداب و رسوم شهرها آشنا شوند. نگاهی به ارگ تاریخی گوگد بیندازید؟ یا از زمانی که دانشگاه آزاد به لطف جناب آقای باصطلاح دکتر ص… در روستای فقستان تاسیس شدچقدر بافت فرهنگی این شهرستان آسیب دید؟
آقای زهرایی مقاله خوبی نوشته اندهرچندبررسی ریشه های مشکل ورمزگشایی دلایل عقب مانده نگهداشتن شهرستان علیرغم تاریخ وتمدن باشکوه آن دراین مقال نمیگنجدولی بخشی ازآنچه به درستی تشخیص داده شده ریشه های فرهنگی آن است که مربوط میشودبه مقاومت هادربرابرتغییرومسائل مربوط به جامعه شناسی نخبه کشی اگراین فراخوان وبحث وبررسی بدون سیاست زدگی ادامه یابدودوستان ازمنظرعلمی وکارشناسی به آن بپردازندوازنظیات صائب وپژوهشی صاحبنظران واساتیدی چون دکترافاضلی ودکترجعفری استفاده شود کارگشاوسازنده خواهدبود.
سلام. گلپایگان را باید خود همشریان با سعه صدر آباد کنند. افرادی مثل حاج حسین معینی از اموال خود و به زحمت بسیار زیاد برای بیمارستان آن تجهیزات می خرند و برای سایر جاها اقدام عمرانی می کنند و متأسفانه خیلی از متولین که حتی در خود گلپایگان هم منزل دارند حاضر نیستند قدری از اموال خود را در راه مردمشان خرج کنند. از دولت هم بگذریم که چه جفاها در حق این شهر کرده، بماند. یا علی
بنده با سخنان منتقدبه انتقاد موافقم. جناب زهرائی این مشکل شهر ما نیست. در تمام ایران این رنگ باختگی مذهبی نمایان شده است. ربطی به دانشگاه آزاد و توریست ندارد. اگر کمی از گلپا خارج شوید این موضوع مشهود است. وقتی یک فرهنگ جز افسانه گویی و سنت پرستی چیزی برای گفتن ندارد بی شک در برابر سایر آداب و رسوم رنگ می بازد. ما با این به اصطلاح مذهبمان تا به حال کجا را تغییر دادیم؟ چه گرهی از مشکل دنیا باز کردیم؟ اخلاق مداری شیوه اسلام است نه شعار و سخنرانی.مشکل شهر ما بی اخلاقی است. عدم اتحاد و انسجام است. تنگ نظری است. مدیران نالایق و مادامالمیز است. چه چشم اندازی، در ادارات ما هست؟ برای کشاورزی گلپایگان و بحث آبیاری آن چه اندیشیده ایم؟؟ برای محیط زیست غنی گلپایگان چه کرده ایم؟؟ برای میراث تاریخی شهر چه تدبیری داریم؟؟ جایگاه دانشکده ها و دانشگاه های 30 ساله شهر ما در افق 30 سال آینده کجا خواهد بود؟؟ مدیریت شهری چه برنامه ای برای جذب سرمایه ها دارد؟؟ برای جذب گردشگر در منطقه زیبای دریاچه کوچری و عباس آباد چه کردیم؟؟ آیا مساجد ما تراز اسلامی هستند و با معیارهای اسلامی بنا شده اند؟؟ یا فقط نمازخانه اند؟؟ برای امامزادگان و تکریم و تعظیم آنان چه کردیم جز اینکه بناهای این اماکن متبرکه را پشت دیوارها و خانه ها پوشاندیم؟؟ برای صنعت شهر چه برنامه ای داریم؟؟ چرا برخی ادارات هر شش ماه یکبار رئیس عوض میکنند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند؟؟ و یا هنوز سرپرست اداره هستند؟؟ برای تولیدکنندگان فرش و صنایع دستی چه اندیشیده ایم؟؟ برای ساخت شهرک اداری و شهرک کارگاهی چه راه حلی پیشنهاد میکنید؟؟ چرا سیتی سنتر نسازیم که قیمت مغازه در شهری با وسعت گلپایگان با قیمت ملک در پایتخت برابری می کند؟؟ چرا قیمت میوه و گوشت در گلپایگان از خمین بیشتر است در حالی که ما میدان تره بار داریم؟؟ آیا مشکل روز شهر ما چادر است؟ نه برادر علت فرار مغزها این است که: آنها مشکلات را می بینند و زمانی که میفهمند مردم مشکل را در چیز دیگری میجویند از فرط غصه میروند تا جای دیگری را آباد کنند! مشکل همان است که دوست ما گفت: بی کفایتی و تزلزل در ادارات- بی برنامه بودن- بی تفاوتی مردم به مسائل اطراف. آیا قم مذهبی تر است یا گلپایگان؟ تا به حال در خیابانهای قم قدم زده اید؟ بنده با بی بند و باری کاملا مخالفم اما، دوستان آب از سرچشمه گل آلود است. بیایید مسائل فرهنگی را در چیز دیگری بیابیم. پیغمبر فرمودند برای برپایی اخلاق آمده ام. نفرمودند برای فرهنگسازی فرمودند اخلاق مداری. اسلام مترادف اخلاق است. فرهنگ چیز دیگری است. بیاید اخلاقمان را درست کنیم. تنگ نظر نباشیم. کله حسن نباشیم. به حق خود راضی باشیم.روزی را از خدا بخواهیم. گوش یکدیگر را نبریم. مردم را برای انسانیت دوست داشته باشیم.خنده رو باشیم. به همه سلام کنیم و … فرهنگ پیرو اخلاق است.
جناب گلپایگانی فرهنگ مادر سیاست و مادر توسعه است . اگر فرهنگ نباشد اقتصاد عم معنا و مفهومی نخواهد داشت. دیدگاه های تکنو کراسی و لیبرالی در دوران سازندگی که علی لظاهر به تفکرات شما نزدیک است تجربه خود را پس داده اند. چطور می شود گلپایگان توسعه پیدا کند و فرهنگ بومی آن هم حفظشود.؟> شما برا تفریح هم که شده سری به کاشان و قمصر و ابیانه بزنیید و تفکرات را ببینید؟ ببینید چطور فرهنگ و سنت خود را جهانی کرده اند؟ گی کردن بین سنت و مدرنیته بزرگترین مشکل ماست.
جناب شاگرد مطلب خوبی نوشتند. خود مردم باید آستین همت را بالا بزنند. ولی آیا اگرحمایت هایی مسئولین نباشد می توان این کار را کرد؟
این مسئله مهاجرت، نتیجه سیاستهای غلط مدیران و مسئولین ادارات شهرستان و رفتارهای زننده مردم است. این دو موضوع از اسیبهای گلپایگان است. مصداق این سخن را وقتی متوجه می شوید که پای صحبت یکی از سرمایه گذاران بنشینید.
دوست عزیز. جناب آقا یا سرکار خانم سالاری متن یادداشت هم تقریبا صحبتی همسو با نوشتار شماست