نوشته: محمدحسین
پيام تاريخي رهبر عزيزمان را شنيديم كه در پاسخ سوال يكي از دانشجويان درباره تكليف استكبار ستيزي اينطور فرمودند: آماده باشيد براي مبارزه با استكبار مگر مبارزه با استكبار تعطيل بردار است. اين از مباني انقلاب است. اگر مبارزه با اسكتبار نباشد،ما تابع قرآن نيستيم، آمريكا اتم مصاديق استكبار است.
ما هنوز سياهه جنايات آمريكا در حق مردم ايران را فراموش نكرده ايم. ما هنوز كه هنوز است بد عهدي و بد ذاتي آمريكايي ها را از ياد نبرده ايم، ما مي دانيم كه در مذاكرات، آمريكا تا اين لحظه اجازه اتمام كا ر را نمي داد و هر روز به دنبال امتياز بيشتر بود. ما شاهد تهديدهاي ترك ميز مذاكره توسط مقامات دست نشانده آمريكا و لابي صهيونيست بوده ايم كه هرچند هدفشان برهم زدن كل چارچوب مذاكره نبوده است اما نهايت كار آنها ايجاد فشار و تحميل زياده خوايي هايشان بوده است تا بتوانند ايران را در مقام دفاع از مفاد توافق لوزان قرار دهند و اين موضوع اخيراً نیز توسط فدريكا موگريني انجام شد كه با پاسخ قاطع و تحسين برانگيز آقاي ظريف مواجه شد كه« هيچ گاه يك ايراني را تهديد نكنيد».
ما شبح تهديد و دبه امريكايي را هميشه بالاي سر مذاكرات مشاهده كرده ايم و حالا بزرگترين دستاورد اين مذاكرات را مي توان غير قابل اعتماد دانستن آمريكا دانست. گرچه جامعه ايراني خباثت ها و جنايت هاي نظام استكباري غرب را هيچ گاه فراموش نكرده اما در بدنه دولت اصلاحات ،اين جريان تلاش كردتا تعامل با غرب را جايگزين دشمني با آمريكا جلوه دهد. حتي بعد از اين جريان نيز برخي افراد منتسب به جريانهاي حاشيه اي زمزمه حذف شعار راهبردي مرگ بر آمريكا را مقدمه تعامل با هژمون غرب به نمايندگي امريكا بروز دادند و گاهاً اين شيوه براي جلب يا فريب افكار عمومي استفاده شد و توليد داخلي و اقتصاد مقاومتي كه راهبرد نظام جمهوري اسلامي و دستور موكد مقام معظم رهبري بود را ناديده گرفتند و اين مهم به حاشيه رانده شد.اما اين مولفه نابجا در روز هاي پاياني مذاكرات با دبه هاي آمريكايي، ارزش خود را در نزد اين جريان از دست داد و رسانه هاي جريان تجديد نظر طلب، به ناچار اذعان داشتند كه آمريكا قابل اعتماد نيست.
اما هم اكنون نکته حائز اهمیت این است که جمهوری اسلامی ایران با ایستادگی سی و چند ساله در مقابل نظم آمریکایی نه دچار فروپاشی شده و نه با پذیرش توافق نهایی قرار است دچار استحاله در نظام جهانی و بازنگری در نقشها و آرمانهای خود شود. از این رو، این آمریکاست که واقعیت جمهوری اسلامی ایران را پذیرفته و حاضر به کنارآمدن با آن شده است و به نوعی از داعیه های هژمونی طلبی خود در قبال ایران دست کشیده است.
در صورت عدم تاييد نهايي توافق نیز، این احتمال به طور قوی وجود دارد که کشورهای اروپایی دیگر حاضر به پیروی از آمریکا و تداوم سیاست تحریم علیه ایران نباشند که این نیز به معنای خدشه دارشدن هژمونی بین المللی آمریکا و در واقع، به معنای ایجاد نوعی محدودیت برای آمریکا و تهی شدن دال های معنابخش گفتمانی آن است.
نکته بسیار مهم در این خصوص آن است که می توان از تغییر در هندسه قدرت نظام جهانی، در نتیجه مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی ایران، سخن گفت که این خود می تواند دستاوردی بزرگ برای نظام اسلامی باشد. هرچند این نه اولین موج تغییر در هندسه قدرت نظام جهانی که دومین موج آن می باشد، زیرا موج اول با پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی ایران رخ داد.
اما خبرها حاكي از آن است كه امروز ظریف و موگرینی ساعت 13 به وقت تهران بیانیه مشترک توافق جامع هستهای ایران با گروه 1+5 را قرائت میکنند. این بیانیه مشترک بازتاب بسیار کلی از محتوای توافقنامه جامع است که افزونبر دلالت بر پیشرفت مذاکرات، فشار سنگین چندماهه را از روی دوش دو طرف برمیدارد و به آنها فرصت تنفس میدهد؛ ولی با توجه به تجربه بیانیه مشترک لوزان که پس از قرائت، حرف و حدیثهای چندگانهای در پی داشت و درباره آن اخبار گوناگونی منتشر شد، بیانیه مشترک و پارهای از اخبار موجود درباره محتوای آن نمیتواند مبنای محکمی برای اظهارنظر قطعی باشد و تنها در حد دریچهای برای رؤیت بخشهایی از توافقنامه جامع است؛ اما در این میان، مهم مسیر ناهمواری است که توافقنامه جامع باید در ورود و خروج از کنگره آمریکا و مجلس ایران طی کند. بیشتر اخبار حاکی از آن استنشانههای قطعی وجود دارد که اگر کنگره بخواهد بدون هرگونه چالشی به محتوای توافقنامه، آن را بررسی و تأیید کند، با حواشی آن حداقل به سه ماه زمان نیاز دارد؛ اگرچه مسیر بررسی محتوای توافقنامه در مجلس و شورای عالی امنیت ملی ایران هموارتر است؛ اما امکان مخالفت این دو نهاد با بخشهایی از توافقنامه وجود دارد؛ از اینرو، به نظر میرسد با اینکه در روند گفتوگوها گام بلندی برداشته شده؛ اما توافق قطعی و عملی به عبور از گردنههای دیگر نیاز دارد که شاید زمان آن تا پایان سال به درازا بکشد.
از این رو، ضروری است که تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در مذاکرات و هم نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي د ر بررسي نهايي به این واقعیت بسیار مهم توجه داشته باشند و بدانند که از موضع یک کشور تعیین کننده و مقتدر در عرصه بین المللی در حال بررسي اين قضايا می باشند.
جریانات سیاسی در داخل کشور نیز در روزهای سرنوشت ساز و حساس فعلی باید بدانند که مذاکرات هر نتیجهای داشته باشد؛ توجه به نكات زير ضروري است:
- صیانت از وحدت و انسجام ملی و جلوگیری از فضای دو قطبی یک ضرورت است.
- جشن زودهنگام و برگزاري كارناوالهاي شادي در فضايي كه هنوز برآيند نهايي استخراج و تاييد نشده است صحيح نخواهد بود.هر چند برخي مسئولين نيز به اشتباه اين شادي كاذب را به جامعه القاء نموده اند.»
- کلید حل مسائل اساسی ما افزایش قدرت درونی و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی بوده و نباید به گشایش جزئی و برآمده از سیاست مزورانه و شیطانی دشمن دلخوش کرد.
- تیم مذاکره کننده که متحمل زحمات و مرارتهای زیادی در مواجهه با شیطنتها و خدعههای طرف امریکایی بوده و دلسوزانه برای دفاع از منافع ملی تلاش کرده، باید مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد.
- تنها توافق خوب، قابلیت پذیرش و اجرا را خواهد داشت. در چنین توافقی باید خطوط قرمز ما، یعنی مصالح نظام و منافع ملی با رفع تحریمهای ظالمانه، حفظ تحقیق و توسعه هستهای و صیانت از توان دفاعی و حرمت دانشمندان هستهای از هر گونه شیطنت دشمن لحاظ گردد.