ارزش معنونی «حج » را در بازار به حراج نگذاریم

باارزش ترین سفرهای طول زندگی هر آدمی یعنی سفر حج تمتع است اما شاهدیم که وقتی که بعد از چندین سال انتظار به دست آمده است در بازارهای عربستان برای خرید سوغاتیحراج می‌شود.

یادمان نمی‌رود که وقتی کمی کوچک‌تر بودیم و می‌شنیدیم فردی از سفر آمده است، نگاه‌مان به کیف و ساک زائر بود که ببینیم آیا برای ماسوغاتی آورده است یا خیر؛ جالب اینکه دعا می‌کردیم ساک زائر بزرگ‌تر باشد چون نشان‌دهنده این بود که سوغاتی زیادی آورده است؛ حتی بازکردن ساک زائر را با اصرار جزء اولین‌ برنامه‌ها بعد از زیارت قبولی قرار می‌دادیم و زائر هم که نمی‌خواست دل ما را بشکند به سرعت ساک بزرگ خود را وسط قرار می‌داد و یکی‌یکی اسم مهمانان را می‌آورد و قند در دل بقیه آب می‌شد؛ واقعاً لذت زیادی دارد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم [1]، سفر باشکوه و معنوی حج تمتع یا به قول معروف بین ما، حج واجب، یکی از سفرهایی است که ممکن است در طول عمر هر فردی فقط یک بار تکرار شود که البته برای آن یک بار هم اجرهای زیادی را برشمرده‌اند، از جمله اینکه در روایات آمده است:‌ هرکس قصد حج کند، هرگامی که برای سفر برمی‌دارد ، گناهی از او کاسته و درجه‌ای به او اضافه می‌شودو بعد از طواف همۀ گناهانش بخشیده می‌شود؛ همچنین آمده است که سه روز اول سفر حج، سبب محو گناه است و باقی ایّام سفر، انسان در حال دریافت درجه است.

ارزش معنوی و اخروی و حتی دنیایی این سفر آنچنان بالاست که در روایات می‌خوانیم؛ پاداش خرج‌کردن یک درهم در حج ، برابر خرج‌کردن دو میلیون درهم در غیرحج و در راه خداست، لذا اگر بخواهیم تجارت‌گونه هم به این سفر نگاه کنیم می‌بینیم که ارزش این سفر عظیم در نزد خدا بسیار بالاست به طوری که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: 2 «هر کس حج به جا آورد و در آن مرتکب شهوت نفس، سخن بد و فحش نشد، از گناهان پاک می‌شود مانند روزی که از مادر تولد شده است».

سوغات‌آوردن یکی از سنت‌های زیبایی است که ما ایرانی‌ها خیلی به آن پایبندیم و در این بین هم مسافر و هم سوغات‌گیرنده لذت می‌برند و البته در دین ما هم به این امر  سفارش شده است به طوری که در تفسیر عیاشی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «وقتی یکی از شما به سفر می‌رود باید به مقدار توانش سوغات براى خانواده‏‌اش بیاورد، اگر چه یک سنگ باشد.»

با همه این توصیفات دل‌انگیز، در سفرها به خصوص سفر  معنوی حج که به قول بسیاری از بزرگان فرصت برای زائر مثل برق و باد می‌گذرد شاهدیم که سوغاتی‌آوردن به یکی از دغدغه‌های زائران تبدیل شده است و حتی برخی هم به همین دلیل که توان آورددن سوغاتی را ندارند و نمی‌خواهند شرمنده فامیل شوند قید این سفر باارزش را زده‌اند.

از طرف دیگر شاهدیم افرادی هم که به حج می‌روند یک‌سوم و در برخی موارد نیمی از وقت سفر حج خود را برای گشت‌وگذار در بازاهای عربستان می‌‌گذارند تا برای لیستی که از قبل تهیه کرده‌اند و در آن اسامی فامیل‌ را تک‌به تک نوشته‌اند و البته شاید باورتان نشود، در آن لیست اندازه کمر و قد برای خرید شلوار و اندازه لباس‌های آنها را هم پرسیده‌اند، بتوانند سوغاتی بخرند و به قول خودشان از خجالت فامیل در بیایند.

به همین خاطر بود که مقام معظم رهبری هم در این موضوع وارد شدند و اینگونه فرمودند که «من با سوغاتى‌خریدن مخالف نیستم، اما با این بازارگردى‌ها چرا؛ خیلى بد است. یک عده‌اى عطش بازارگردى دارند؛ این کار، ملت شما را، مردم شما را سبک می‌کند؛ حیف است. می‌روند یک جنس‌هائى را می‌خرند، غالباً هم جنس‌هاى بى‌کیفیت از کشورهاى دوردستِ سودجو که با همان کمپانى‌هاى داخل آن کشور میزبان بندوبست دارند. براى حجاج جنس بدلى و بى‌کیفیت درست می‌کنند، مى‌آورند توى این بازارها می‌ریزند، شما هم می‌روید این ارز خودتان را و عِرض خودتان را می‌ریزید براى اینکه این کالاهاى بى‌کیفیت را خریدارى کنید. امروز در کشور ما خوشبختانه کالاهاى داخلى با کیفیت خوب، متنوع، زیبا، ساخته‌شده‌ى دست کارگر ایرانى – برادر خودتان – فراوان است. بعضى‌ها قبل از اینکه سفر مکه بروند، سوغاتى‌هاى سفر را در اینجا می‌خرند – کار خوبى است – نگه می‌دارند؛ بعد که برگشتند، همان‌هائى را که در بازار شهر خودشان تهیه کرده‌اند، به عنوان سوغاتى می‌دهند. هدیه‌ى سفر است دیگر، خوب است. این کار، خیلى کار خوبى است.»

*حسرت ثانیه‌های از دست‌رفته را می‌خورم

حاجیه‌خانم احمدزاده؛ که در سن 61 سالگی، سال گذشته اولین بار بود که به حج واجب مشرف می‌شد می‌گوید: برای اولین بار به سفر حج واجب رفتم و قبلاً هم عمره نرفته بودم، خدا را شکر می کنم که به من توفیق داد به این سفر معنوی بروم و الان هم دلم برای این سفر تنگ شده است.

وی می‌افزاید: راستش را بخواهید من سوغاتی زیادی برای خانواده و دوستانم آوردم اما یکی از حسرت‌هایی که الان می‌خورم این است که چرا من اینقدر وقتی که باید برای رازونیاز با خدای خودم می‌گذاشتم را برای خرید سوغاتی گذراندم. ای کاش که وقتم را برای این کار کمتر تلف می‌کردم!.

*با خودم گفتم اگر سوغاتی کم بیاورم می‌گویند خسیس است

حاج علی سالارزاده که او هم برای اولین بار بود که در سال گذشته به همراه پسرش به این سفر معنوی مشرف شده، در این زمینه می‌گوید: من جزء کسانی بودم که یکی از دغدغه‌های ذهنی‌ام از همان ابتدایی که اسمم برای حج تمتع درآمد، آوردن سوغاتی بود چرا که بالاخره نمی‌توان دست خالی ازاین سفر بازگشت و بقیه انتظار دارند.

وی که 58 سال از عمرش می گذرد می‌افزاید: اولین سالم بود که به حج می‌رفتم واین خیلی در ذهنم بود که اگر سوغاتی کم بیاورم، بقیه می‌گویند خسیس است، پسرم خیلی به من گفت که سوغاتی نخرم و یا اگر می‌خواهم سوغاتی بخرم از همین ایران خودمان بگیرم اما گوش نکردم و الان پشیمانم، شاید شما بگویید دارم فیلم بازی می‌کنم اما نه! واقعاً الان می‌فهمم که یک ثانیه هم در آنجا یک ثانیه است و قیمت دارد.

*حداقل نصف هزینه حج، هزینه سوغاتی کردم

یاور غلامی‌رضایی که برای با ارول بود که سفره حج واجب را تجربه می‌کرد و قبلاً چند عمره در کارنامه اعمال خود را داشت اینگونه می گوید: سفر اول برای خیلی‌ها سخت است و خیلی‌ها توقع دارند، می‌خواستم برای هر خانواده‌ای یک سوغاتی بخرم اما هنگام خرید، در ذهنم چشمان معصوم بچه‌های فامیل می‌آمد و نمی‌توانستم به راحتی آن را کنار بزنم و با خودم گفتم که یک چیز کوچک هم شده برایشانمی‌گیرم.

وی می‌افزاید:‌ با همسرم هم مشورت کردم قرار شد او برای خانم‌های فامیل خرید کند و من هم برای مردان فامیل، وقتی به خودمان آمدیدم دیدیم که نصف هزینه حج، را صرف خرید سوغاتی کرده‌ایم.

غلام‌رضایی 63 ساله اضافه می‌کند: شما که غریبه نیستید اما حدود دو میلیون تومان قرض کردم تا توانستم همه این سوغاتی‌ها را بخرم، فکر می‌کنم خدا هم خوشش نمی‌آید که اینگونه به سختی بیافتم. تازه باید به این هزینه‌ها، هزینه ولیمه هم اضافه کنید.

*ماجرای جالب یک زائر از خرید سوغاتی

حایه‌خانم کلامی نیز در این زمینه می‌گوید: خیلی انتظار کشیدم که نوبت حجم فرا برسد، شاید شما باور نکنید اما واقعاً چندین سال مثل یک فرد منتظر، روز را شب می‌کردم تا اینکه بالاخره سال گذشته نوبتم شد، قبل از رفتنم همه فامیل را جمع کردم و از همگی حلالیت طلبیدم و خداحافظی کردم.

وی اضافه می‌کند: در همین مهمانی قبل از سفر همه مهمانانم بالاتفاق گفتند که ما از شما هیچ انتظاری نداریم، شما نیازی نیست برای ما سوغاتی بیاورید حتی گفتند که اگر سوغاتی بیاورید از شما ناراحت می‌شویم، به جای اینکه وقت خودتان را برای سوغاتی‌خریدن صرف کنید بروید و سیر با خدای خود راز و نیاز کنید. حتی پسرم مرا به روح پدرش قسم داد که این کار را نکنم.

کلامی ادامه می‌دهد: من با آنکه دلم نمی‌آمد به حرف‌شان گوش دادم. راستش را هم بخواهید خیلی در مکه و مدینه وسوسه شدم اما جلوی خودم را گرفتم، البته هنگام برگشت ناراحت بودم که دست خالی برمی‌گردم و این بد است تا اینکه پسرم در فرودگاه یک ساک سوغاتی به ساک‌های من اضافه کرد و درِ گوش من گفت که مادر! اینها را برای تو از ایران خریدم و به کسی هم نگفتم.

وی یادآور می‌شود: بعدها وقتی با پسرم تنهایی صحبت کردم به من گفت که هزینه اینها در ایران خیلی کمتر از عربستان شده است و وقتی با هم حساب کردیم دیدیم که حرفش درست بود. الانم خوشحالم وقتم را در بازارها تلف نکردم و از پسرم هم تشکر می‌کنم.

منبع : تسنیم