logo

امروز دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳

Monday, 6 January , 2025

حسین(ع)مرد مقاومت بود نه سازش؛

حرکت سید الشهدا(ع) و یاران باوفایش:مصداقی بارز از شکل گیری و ثمر بخشی شجره طیبه قرآنی

علی محمد اسدی

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۵ - چهارشنبه ۱۳۹۳/۰۸/۷
مدت زمان مطالعه: 33 دقیقه
حرکت سید الشهدا(ع) و یاران باوفایش:مصداقی بارز از شکل گیری و ثمر بخشی شجره طیبه قرآنی

به گزارش گلپانا ؛ محور اساسی شکل­ گیری و حرکت دین مبین اسلام، آموزه­ های حیات­ بخش قرآن است. لذا شایسته است، مسلمانان و جوامع اسلامی نقش و وظایف خود را نسبت به قرآن،این کتاب روحبخش و آسمانی، شناخته و بر آن محور، حرکت نمایند.لذا، واکاوی و رهنمون ­پذیری از اندیشه­ های مقام معظم رهبری((مدظله­ العالی)) هم از آن جهت که ایشان زعامت و ولایت امر را برعهده داشته و رهبری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، و هم از آن رو که ایشان فقیهی آگاه به تحولات زمانه و روشنفکر و نظریه­ پردازی عمیق در این حوزه می­ باشند، حائز اهمیت است.لذا در آغاز برای تبرک و ایجاد ذهنیت مثبت و سازنده، به سخنانی از مقام معظم رهبری((مدظله­ العالی))  اشاره میشود :

«قرآن، کتاب معرفت است. ما در زمینه‌ى زندگى، در زمینه‌ آینده، در زمینه‌ تکلیف کنونى، در زمینه‌ هدف از بودن و در بسیارى از زمینه‌هاى دیگر، خیلى از مسائل را نمى‌دانیم. بشر مشحون به جهالت­هاست و قرآن براى انسان معرفت مى‌آورد.» (الف)

 بیانات مقام معظم رهبری ((مد ظله العالی)) (14/10/1373)

عصبانيت دستگاه استكبار و بخصوص امريكا از اين است كه مى‌بينند در سرتاسر جهان اسلام، بيدارى اسلامى روزبه‌روز بيشتر مى‌شود. اينها اميدوار بودند كه با گذشت زمان، شعارهاى جمهورى اسلامى در دنيا كهنه و بى‌اثر بشود؛ ولى ديدند كه نشد. اينها دل بسته بودند كه با رحلت و فقدان امام – كه شمع جمع مشتاقان در سرتاسر دنيا بود – شعارهاى اسلامى بى‌اثر و فراموش بشود؛ ولى ديدند كه نشد. امروز امام نيست؛ اما ياد و خط و شعارها و هدفهاى امام، روزبه‌روز در دنيا پُرنورتر و پُرجلوه‌تر مى‌شود.

ملتها، با ياد امام و سخنانش به هيجان مى‌آيند و كار را بر مستكبران و حكومتهاى ارتجاعى، روزبه‌روز تنگتر مى‌كنند. همان‌طور كه بارهاگفتيم، اين نهال طيّب اسلامى، به وسيله‌ى آن دست ملكوتى و معنوى در سرزمين فطرت انسان غرس شد و امام(ره) ده سال از او محافظت كرد. اين، ديگر تمام شدنى نيست. «الم تر كيف ضرب اللَّه مثلا كلمة طيّبة كشجرة طيّبة اصلها ثابت و فرعها فى‌السّماء تؤتى اكلها كلّ حين بأذن ربّها» امروز، اين‌گونه شده است و همين نكته، دشمنان را عصبانى مى‌كند. آنها اميدوار بودند كه در داخل جمهورى اسلامى امروز،اين چراغ بتدريج كم نور و خاموش بشود؛ چه رسد به اين‌كه در دنيا روزبه‌روز مشتعلتر بشود. امروز،مى‌بينند كه در داخل و خارج كشور، چراغ فضايل اسلامى و جهاد با شيطانها و شيطان بزرگ و حركت به سمت ارزشهاى الهى و اسلامى، روزبه‌روز فروزانتر مى‌شود(ب).

بیانات مقام معظم رهبری ((مد ظله العالی)) ( 10/12/1368)

در دنياى سياست، هيچكس باور نميكرد كه در اين منطقه – آن هم در ايران كه امريكائيها نفوذ صد در صد بر دولتمردان و دربار آن داشتند – ناگهان نظامى سر بلند كند كه بر قاعده‌ى دين، بر مبناى دين، بنا شده و پرچم اسلام و لا اله الّا اللَّه و محمد رسول اللَّه را در دست گرفته است. آن روز همه‌ى كسانى كه به سياست، با چشم عميق نگاه ميكردند، فهميدند كه مسير منطقه عوض شد. البته سلطه‌گران خيلى تلاش كردند كه اين شعله را خاموش كنند؛ اين حركت را از بين ببرند؛ اين نوزاد را رشد نكرده، لگدمال كنند؛ اما افرادِ بابصيرت ميديدند و ميفهميدند كه دست قدرت الهى دارد خود را نشان ميدهد. روز به روز اين نهال بارور، بالنده‌تر و ريشه‌دارتر شد. اين نهالِ جمهورى اسلامى است؛ اين همان كلمه‌ى طيبه است؛ «أصلها ثابت و فرعها فى السّماء»(ج)

 بيانات‌ مقام معظم رهبری در مراسم هجدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى((ره )) (14/03/1386)

مقدّمه :

 « قرآن كريم كتاب انسان سازي است »، حاوی برنامة سعادت و هدايت، و راهنماي كساني كه مي خواهند به فوز عظيم و جاوداني نائل شوند. در اين راستا، شيوه‌هاي متنوعي در قرآن براي دعوت انسان ها به رشد و صلاح، به كار رفته است.که از آن جمله، بیان مثال های ملموس و عینی  از مهم‌ترين اصول تبليغی در قرآن است.يكي از راهكارهاي تمثیلی، معرفي انسان ها و جماعت هاي برگزيده، و برشمردن صفات و ويژگي ها، و ذكر پاداش ها و مواهب در نظر گرفته شده براي آنان است ؛ كه به طور ضمني يا به صراحت، به پيمودن راه آنان و اتّصاف به صفات نيكوي آنان، توصيه و تشويق مي فرمايد.سخن از شجره طیبه و صالحین در قرآن یکی از زیباترین و ظریفترین مواردیست که تامل در آن و درک چرایی  و هدف از بیان آن و الهام از آن می تواند، نقش بسزایی در حرکت انسان در مسیر عبودیت و بندگی و تکامل و درنهایت دستیابی به سعادت و کمال داشته باشد.بواسطه درک مفهوم شجره طیبه صالحین می توان راه صواب را از ناصواب تشخیص داد،دوست را شناخت و دشمن را تشخیص داد، آفت ها و آسیب های اجتماعی را شناسایی و نسبت به رفع و مهار آنها اقدام نمود،در مسیر تربیت صحیح و تحول بنیادین قرار گرفت،در یک سیر تربیتی درجات تعالی را پیمود و انسان های وارسته و برجسته را پرورش داد و در نهایت ضمن القای تاثیرات مثبت بر افراد و جامعه و عدم اثر پذیری از زشتی ها و بدی ها، در مسیر دستیابی به هدف واحد دینی و ایمانی که همان زمینه سازی برای تشکیل حکومت واحد جهانی به رهبری حضرت ولی عصر(عج) می باشد مستمر و موفق گام برداشت.

لذا به دلیل اهمیت موضوع در این مقاله بحث درباره شجره طیبه صالحین را در دو بخش پی می گیریم.بخش اول شجره طیبه و بخش دوم صالحان،و به بررسي خصوصيات و جايگاه آنها از منظر قرآن كريم، خواهيم پرداخت.تا بتوانیم ضمن درک مفهوم شجره طیبه صالحین، در شکل دهی و به ثمر رساندن هر چه بهتر و بیشتر آن با دغدغه و احساس تکلیف ایمانی و انسانی کوشا باشیم.انشالله.

 بخش اول

 شجره طیبه در آیات سوره مبارکه ابراهیم :

در آيات شريفه (24 و 25 و 26) سوره ابراهيم ، چنين آمده است :

«اَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَة طَيِّبَة اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِى السَّماءِ تُؤْتِى اُكُلَها كُلَّ حين بِاِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللّهُ الاْمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَ مَثَلُ كَلِمَة خَبيثَة كَشَجَرَة خَبيثَة اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الاَْرْضِ ما لَها مِنْ قَرر»؛ آيا نديدى چگونه خداوند «كلمه طيّبه» [و گفتار پاكيزه] را به درخت پاكيزه اى تشبيه كرده كه ريشه آن [در زمين ]ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! هر زمان ميوه خود را به اذن پروردگارش مى دهد. و خداوند براى مردم مثلها مى زند، شايد متذكّر شوند [و پند گيرند]. [همچنين] كلمه «خبيثه» [و سخن آلوده] را به درخت ناپاكى تشبيه كرده است كه از روى زمين بركنده شده، قرار و ثباتى ندارد.

دورنماى بحث

آيات شريفه فوق، از جمله زيباترين آيات و شيواترين مثل هاى قرآن است. در اين سه آيه تمثيلى جالب و رسا براى كلمه طيّبه از يك سو و گفتار و سخن آلوده از سوى ديگر بيان شده است و سپس خداوند فوايد و آثار هر يك را برشمرده است.که در ادامه به بررسی معنا ،مفهوم و ویژگی های  شجره طیبه  خواهیم پرداخت.

كلمه «طيّبه» چيست؟

مفسّران در معنا و تفسير «كلمه طيّبه» بحث و گفتگو دارند كه در ذیل به برخى از نظريّات آنها اشاره خواهد شد :

 برخى معتقدند كه مراد از «كلمه طيّبه»، كلمه طيّبه «لا اله الا الله» است. [1] اين كلمه مبارك بسان شجره طيّبه اى است كه ريشه هايش مستحكم و استوار، و شاخه هايش سر به آسمان كشيده است، و در واقع درخت سعادت انسان محسوب مى گردد. اين درخت كه همان حقيقت توحيد است قلب انسان را زنده مى كند و همه بت ها را مى شكند. در مقابل بت پول، رشوه، ربا، دزدى و تجاوز سجده نمى كند؛ براى حفظ مقام هزاران دروغ نمى گويد، و براى حفظ مال دنيا دست به جنايت نمى زند؛ زيرا اين گونه اعمال شرك و بت پرستى است و بدين جهت است كه انسان رياكار را در آخرت به اسم منافق و فاجر مى خوانند. [2] وقتى توحيد در دل انسان زنده شد، هواپرستى – كه عامل اصلى تمام انحرافات است – نابود مى شود.از اين رو، در روايت زيبايى آمده است: «اَبْغَضُ اِله عُبِدَ عَلى وَجْهِ الاْرْضِ الْهَوى»؛ بدترين بت ها كه در روى زمين هميشه مورد پرستش قرار مى گرفته است، بت هوى و هوس است. [3]

                                        مادرِ بت ها بت نفس شماست                                     زانكه آن بت مار و اين بت اژدهاست

اگر شجره طيّبه توحيد در قلب انسان كاشته شد اين بت ها كنار مى رود.

 برخى از مفسّران بر اين اعتقادند كه مراد از كلمه طيّبه «شخص مؤمن» است. در قرآن مجيد، بر موجودات «كلمة الله» اطلاق شده است؛ مؤمن هم كلام الهى است. خورشيد، ماه، ستارگان، زمين و آسمان همه كلمة الله هستند؛ يعنى اينها در كتاب آفرينش و تكوين جزء كلمات الله به شمار مى آيند؛ همانگونه كه در مورد حضرت مسيح (عليه السلام) كلمة الله استعمال شده است. [4] درخت وجود مؤمن – مانند شجره طيّبه – داراى ميووه هاى مختلفِ تمام فصل از قبيل سخاوت، شجاعت، جود، مهر، محبّت، احسان، ايمان، و مانند آن است. [5]برخى نيز «كلمه طيّبه» را به امامان معصوم (عليهم السلام) تفسير كرده اند. اين بزرگواران شجره طيّبه اى هستند كه شاخسار وجودى آنها سرشار از ميوه هاست كه هر كس به تاريخ زندگى شان، به مزار و حرمشان و به كلمات و سخنانشان، نزديك شود و دست نياز بسوى آنها دراز كند، بى بهره نخواهد ماند. [6]

«علماء» تفسير ديگرى براى كلمه طيبه هستند؛ زيرا مردم از ميوه هاى وجود آنها بهره مى برند.

«فكر پاك» پنجمين تفسيرى است كه براى كلمه طيّبه بيان شده است. افكار پاك، شجره طيّبه اى هستند كه در طول تاريخ ثابت و برقرار مى مانند.ششمين تفسيرى كه براى كلمه طيّبه گفته اند، «سخن خوب» است. گاهى يك سخن خوب ماندگار مى شود و افراد زيادى در جامعه از آن استفاده مى كنند. [7] از اين رو، از پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله) در كتاب ارشاد ديلمى روايت معروفى نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: «ما اَهْدَىَ اَلْمَرْءُ الْمُسْلِمُ عَلى اَخيهِ الْمُسْلِمِ هَدِيَّةً اَفْضَلَ مِنْ كَلِمَةِ حِكْمَة يَزيدُهُ اللّهُ بِها هُدىً وَ يَرُدُّهُ عَنْ رِدىً؛ هيچ مسلمانى براى مسلمان ديگر هديه اى بهتر از كلمه حكمت آميزى كه نور هدايت را در قلب او زياد و ظلمت و تاريكى را كم كند، هديه نكرده است».[8]در داستان حضرت خضر و حضرت موسى(عليهما السلام) آمده است كه وقتى آنها به شهر إنطاكيّه رسيدند. و با بى مهرى شديد مردم مواجه شدند، به ناچار به سوى خارج شهر حركت كردند. در خارج از شهر به ديوار خرابه اى برخوردند. حضرت خضر(عليه السلام)به حضرت موسى(عليه السلام) گفت: «اين ديوار خراب را بايد بسازيم». سخن خضر براى موسى ناخوشايند آمد. حضرت خضر فرمود:

«اين ديورا از آنِ دو بچّه يتيم است و گنجى در اينجا پنهان گشته، پدر آنها انسان خوبى بوده است، اميد مى رود بچّه هايش از آن استفاده كنند.»در روايات آمده است كه آن گنج پول و طلا نبوده است، بلكه كلمات حكمت آميزى بوده كه پدر براى فرزندان خود به يادگار گذاشته بود[9]همانگونه كه سخنان گهربار اميرالمؤمنين(عليه السلام) ارزشمندتر از هر گنجى است كه براى همه عصرها و نسل ها به يادگار مانده است.

مراد از شجره طیبه :

خداوند متعال در قرآن شجره طيبه و شجره خبيثه  را که صحنه ديگرى از تجسم حق و باطل ، كفر و ايمان و طيب و خبيث است را ضمن يك مثال جالب و بسيار عميق و پرمعنى بيان كرده ، و بحثهاى مطرح را كه در اين زمينه وجو دارد، به خوبی تبیین می نماید. نخست مى فرمايد: ((آيا نديدى چگونه خدا مثالى براى كلام پاكيزه زده ، و آن را به شجره طيبه و پاكى تشبيه كرده است ))؟ (الم تر كيف ضرب الله مثلا كلمة طيبة كشجرة طيبة ). سپس به ويژگيهاى اين شجره طيبه (درخت پاكيزه و پر بركت ) ميپردازد و به تمام ابعاد آن ضمن عبارات كوتاهى اشاره مى كند. اما پيش از آنكه ويژگيهاى اين شجره طيبه را همراه قرآن بررسى كنيم، بايد ببينيم منظور از ((كلمه طيبه )) چيست ؟  چناچه پیش از این نیز بیان گردید ،بعضى از مفسران شجره طيبه را به كلمه توحيد و جمله لا اله الا الله تفسير كرده اند. در حالى كه بعضى ديگر آن را اشاره به اوامر و فرمانهاى الهى ميدانند. و بعضى ديگر آن را ايمان مى دادند كه محتوا و مفهوم لا اله الا الله است . و بعضى ديگر آن را به شخص ((مؤ من )) تفسير كرده اند. و بعضى روش و برنامه هاى سازنده را در تفسير آن آورده اند. ولى با توجه به وسعت مفهوم و محتواى كلمه طيبه مى توان گفت همه اينها را شامل مى شود، زيرا ((كلمه )) به معنى وسيع همه موجودات را در بر مى گيرد، و به همين دليل بر مخلوقات ((كلمة الله )) گفته مى شود. و ((طيب )) هر گونه پاك و پاكيزه است ، نتيجه اينكه اين مثال هر سنت و دستور و برنامه و روش و هر عمل و هر انسان و خلاصه هر موجود پاك و پر بركتى را شامل مى شود.

ویژگی های شجره طیبه از منظر قرآن :

 شجره طیبه همانند يك درخت پاكيزه است با ويژگيهاى زير :

 1 – موجودى است داراى رشد و نمو، نه بيروح ، و نه جامد و بي حركت ، بلكه پويا و رويا و سازنده ديگران و خويشتن (تعبير به شجره بيانگر اين حقيقت است ).

2 – اين درخت پاك است و طيب، اما از چه نظر؟ چون انگشت روى هيچ قسمتى گذارده نشده مفهومش اين است از هر نظر منظره اش پاكيزه ، ميوه اش پاكيزه ، شكوفه و گلش پاكيزه ، سايه اش پاكيزه ، و نسيمى كه از آن برميخيزد نيز پاكيزه است.

3 – اين شجره داراى نظام حساب شده اى است. ريشه اى دارد و شاخه ها و هر كدام ماموريت و وظيفه اى دارند، اصولا وجود اصل و فرع در آن ، دليل بر حاكميت نظام حساب شده اى بر آن است.

4 – اصل و ريشه آن ثابت و مستحكم است. به طورى كه طوفانها و تند بادها نميتواند آن را از جا بركند و توانائى آن را دارد كه شاخه هاى سر به آسمان كشيده اش را در فضا در زير نور آفتاب و در برابر هواى آزاد معلق نگاه دارد و حفظ كند، چرا كه شاخه هر چه سركشيده تر باشد بايد متكى به ريشه قويترى باشد (اصلها ثابت ).

 5 – شاخه هاى اين شجره طيبه در يك محيط پست و محدود نيست بلكه بلند آسمان جايگاه او است ، اين شاخه ها سينه هوا را شكافته و در آن فرو رفته ، آرى ((شاخه هايش در آسمان است )) (و فرعها فى السماء). روشن است هر قدر شاخه ها برافراشته تر باشند از آلودگى گرد و غبار زمين دورترند و ميوه هاى پاكترى خواهند داشت ، و از نور آفتاب و هواى سالم بيشتر بهره مى گيرند، و آن را به ميوه هاى طيب خود بهتر منتقل مى كنند.

 6 – اين شجره طيبه شجره پربار است نه همچون درختانى كه ميوه و ثمرى ندارند بنابراين مولد هستند و ميوه خود را مى دهد (توتى اكلها)

7 – اما نه در يك فصل يا دو فصل ، بلكه در هر فصل ، يعنى هر زمان كه دست به سوى شاخه هايش دراز كنى محروم بر نميگردى (كل حين ).

 8 – ميوه دادن او نيز بيحساب نيست بلكه مشمول قوانين آفرينش است و طبق يك سنت الهى و به اذن پروردگارش اين ميوه را به همگان ارزانى ميدارد (باذن ربها).

 تاملی در ویژگی های شجره طیبه :

  اكنون درست بينديشيم و ببينيم اين ويژگيها و بركات را در كجا پيدا مى كنيم ؟ مسلما در كلمه توحيد و محتواى آن ، و در يك انسان موحد و با معرفت ، و در يك برنامه سازنده و پاك ، اينها همه روينده هستند، و پوينده هستند، و متحرك ، همه داراى ريشه هاى محكم و ثابتند همه داراى شاخه هاى فراوان و سر به آسمان كشيده و دور از آلودگيها و كثافات جسمانى ، همگى پرثمرند و نورپاش و فيض بخش .هر كس به كنار آنها بيايد و دست به شاخسار وجودشان دراز كند در هر زمان كه باشد از ميوه هاى لذيذ و معطر و نيروبخششان بهره مى گيرد. تند باد حوادث و طوفانهاى سخت و مشكلات آنها را از جا حركت نميدهد، و افق فكر آنها محدود به دنياى كوچك نيست ، حجاب هاى زمان و مكان را ميدرند، و به سوى ابديت و بى نهايت پيش مى روند. برنامه هاى آنها از سر هوى و هوس نيست بلكه همگى به اذن پروردگار و طبق فرمان او است ، و اين حركت و پويائى و ثمر بخش بودن نيز از همين جا سرچشمه مى گيرد. مردان بزرگ و با ايمان اين كلمات طيبه پروردگار، حياتشان مايه بركت است ، مرگشان موجب حركت ، آثار آنها و كلمات و سخنانشان و شاگردان و كتابهايشان و تاريخ پرافتخارشان ، و حتى قبرهاى خاموششان همگى الهام بخش است و سازنده و تربيت كننده .

آرى ((خداوند اين چنين براى مردم مثل ميزند شايد متذكر شوند)) (و يضرب الله الامثال للناس لعلهم يتذكرون ).

در اينجا ميان مفسران سؤ الى مطرح شده ، و آن اينكه آيا درختى با صفات فوق وجود خارجى دارد كه ((كلمه طيبه )) به آن تشبيه شده است (درختى كه در تمام فصول سال سرسبز و پر ميوه باشد). بعضى معتقدند كه وجود دارد و آن درخت نخل است ، و به همين جهت مجبور شده اند كه ((كل حين )) را تفسير به ((شش ماه )) كنند. ولى به هيچ وجه لزومى ندارد كه اصرار به وجود چنين درختى داشته باشيم. بلكه تشبيهات زيادى در زبانهاى مختلف داريم كه اصلا وجود خارجى ندارد، مثلا ميگوئيم قرآن همچون آفتابى است كه غروب ندارد (در حالى كه مى دانيم آفتاب هميشه غروب دارد) و يا اينكه هجران من همچون شبى است كه پايان ندارد (در حالى كه مى دانيم هر شبى پايان دارد). و به هر حال از آنجا كه هدف از تشبيه مجسم ساختن حقايق و قرار دادن مسائل عقلى در قالب محسوس ‍ است ، اينگونه تشبيهات هيچگونه مانعى ندارد بلكه كاملا دلنشين و مؤ ثر و جذاب است . در عين حال درختانى در همين جهان وجود دارند كه در تمام مدت سال ميوه از شاخه هاى آنها قطع نمى شود، حتى خود ما بعضى از درختان را در مناطق گرمسير ديديم كه هم ميوه داشت و هم مجددا گل كرده بود و مقدمات ميوه جديد در آن فراهم مى شد در حالى كه فصل زمستان بود! و از آنجا كه يكى از بهترين طريق براى تفهيم مسائل استفاده از روش مقابله و مقايسه است. بلافاصله نقطه مقابل شجره طيبه را در آيه بعد چنين بيان مى كند: اما ((مثل كلمه خبيثه و ناپاك همانند درخت خبيث و ناپاك و بيريشه است كه از روى زمين كنده شده و در برابر طوفانها هر روز به گوشهاى پرتاب مى شود و قرار و ثباتى براى آن نيست )) (و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار).

شجره طیبه در آیینه روایات :

روايتى درباره مراد از كلمه طيبه و كلمه خبيثه در آيه (مثل كلمة طيبة كشجرة طيبة…) :

شجره طيبه و خبيثه در روايات اسلامى همانگونه كه گفتيم مفهوم وسيعى دارند كه هر گونه شخص و برنامه و مكتب و فكر و انديشه و گفتار و عمل را شامل مى شوند، ولى در بعضى از روايات اسلامى به مورد خاصى تفسير شده كه پيدا است در صدد انحصار نيست . در الدر المنثور نوشته سیوطی آمد است كه ترمذى، نسائى بزار، ابو يعلى، ابن جرير، ابن ابى حاتم، ابن حيان، و حاكم – وى حديث را صحيح دانسته – و ابن مردويه از انس روايت كرده اند كه گفت:ظرفى خرما براى رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم) آوردند، فرمود:(مثل كلمه طيبه كشجره طيبه ) تا رسيدند به جمله (توتى اكلها كل حين باذن ربها) آنگاه فرمود:منظور از شجره طيبه، درخت خرما است، و سپس آيه بعد را تلاوت كردند:(و مثل كلمه خبيثه كشجره خبيثه ) تا رسيدند به (ما لها من قرار) و فرمودند مقصود از آن بوته حنظله است.در كافى به سند خود از عمرو بن حريث نقل مى كند كه گفت: از امام صادق (عليه السلام) در باره آيه شريفه (كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها فى السماء) سوال كردم، فرمودند:رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) اصل آن، و امير المومنين (عليه السلام) فرع آن، و امامان از ذريه او، شاخه هاى آن، و علم امامان ميوه آن، و شيعيان ايشان برگهاى آن است، سپس فرمود:آيا در اين زيادى هست (كه ديگران هم از آن سهمى ببرند) مى گويد گفتم:نه به خدا قسم.فرمود : قسم به خدا هر مومنى كه متولدشود، برگى به اين درخت افزوده مى گردد، و هر مومنى كه بميرد يك برگ از آن مى افتد.

 اين روايت مبتنى بر اين است كه مراد از كلمه طيبه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) باشد، و كلمه، در كلام خداى سبحان، بر انسان اطلاق شده، مانند (آيه بكلمه منه است مه المسيح عيسى بن مريم) به همین دلیل، روايت از نمونه هاى تطبيقى كلى صحیح است، يعنى خاندان نبوت و پيروانشان، يكى از مصاديق شجره طيبه هستند.

تشبیه مؤمن به شجره(7)و(8) :

چه حکمتی دارد که خداوند متعال در قرآن مومن را به شجره تشبیه نموده است؟ حکمت آن در این است که درخت به دلیل داشتن سه چیز، درخت می شود: اول آنکه او را بیخی (ریشه ای) راسخ و محکم باشد؛ دوم اصلی (تنه ای) قائم؛ سوم فرعی عالی (شاخه ای بلند هم چنین مؤمن را با سه صفت میشناسند: دل و عَمل ِ ارکان (اعضای بدن) و شهادتینِ زبان. چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول صلی الله علیه و آله وسلم روایت می کند که: ایمان، شناختن خداست به دل و به زبان شهادتین گفتن و به جوارح عمل کردن.

تشبیه مومن به درخت خرما :

چرا خداوند متعال از میان جمیع درخت ها، مؤمن را به درخت خرما تشبیه کرده است؟

مؤمن را به درخت خرما از آن جهت تشبیه کرد که درخت خرما از همه درخت ها به آدمی مانندتر است ، به چند دلیل :

دلیل اول آن است که هر درختی را چون سَر ببرَند از جوانبِ او شاخ ها بیرون آید؛ درخت خرما را چون سر ببرند، خشک شود، نه اصلش بماند نه فروغ، به کلی منقطع گردد، از این جهت به آدمی می ماند.

دلیل دوم آن است که چنانکه هیچ حیوانی بی جفت، بار نگیرد، درخت خرما بدون جفت بَر نیارد از این جهت به آدمی مشابهت دارد.دلیل سوم آن است که چنانکه هر عضو از اعضاء آدمی، خاصیتی و نامی دارد و هیچ عضو از وی بی فایده نیست، از درخت خرما هیچ چیزی بی فایده نیست و هر چیز از آن خاصیتی دارد.معنی «اَصلُها ثابت…» یعنی بیخ و ریشه این درخت در زمین، محکم است و شاخه های آن میل به سوی آسمان کرده است یعنی بلند گردیده؛ هم چنین ایمان در دلِ مؤمن، ثابت است و قرآن خواندن او و تسبیح کردن و طاعت او، عالی و مرتفع است و میل به سوی آسمان دارد و آن را حجابی نیست، چنانکه خدای تعالی فرمود: کلمه شهادتین چون از مؤمن صادر شود و عمل صالح از وی ظاهر گردد، بی حجاب، به حضرت جلالِ خدای تعالی رسد. و ثمره این درخت هر سال یک بار ظاهر می شود. و مراد از «حین» یک سال است و برخی گفته اند شش ماه است. زیرا که ثمره بر درخت خرما شش ماه باقی بُوَد. و گفته اند: مراد از «حین» بامداد و شبانگاه است. و کسی که در این آیه، تفسیر مؤمن به شجره کند چنین گفته که: از درخت وجود مؤمن، دائم عمل صالح به حضرت خدای تعالی می رسد.

یک نکته :

نقش ثبات و استقامت در ميان تمام صفاتى كه در آيات سوره مبارکه ابراهیم براى شجره طيبه و شجره خبيثه ذكر شده بيش از همه مساله ثبات و عدم ثبات به چشم ميخورد، و حتى در بيان ثمره اين شجره در آخرين آيه مورد بحث خوانديم : خداوند افراد با ايمان را به خاطر عقيده ثابتشان در دنيا و آخرت ثابت قدم ميدارد و به اين ترتيب اهميت فوق العاده مساله ثبات و نقش آن مشخص مى شود. در بيان عوامل پيروزى مردان بزرگ سخن بسيار گفته اند ولى از ميان همه آنها در رديف اول مساله استقامت و پايمردى را بايد نام برد. بسيارند كسانى كه از هوش و استعداد متوسطى برخوردارند و يا ابتكار عمل آنها كاملا متوسط است ، ولى به پيروزيهاى بزرگى در زندگى نائل شده اند كه پس از تحقيق و بررسى ميبينيم دليلى جز ثبات و استقامت ندارد! از نظر اجتماعى پيشرفت هر برنامه مؤ ثرى تنها در سايه ثبات امكان پذير است ، و به همين دليل تمام كوشش ‍ تخريب كنندگان براى از ميان بردن ثبات به كار ميرود. و اصولا مؤ منان راستين را بايد از ثبات و استقامتشان در برابر حوادث سخت و طوفانهاى زندگى شناخت .

  بخش دوم

 واژه شناسي  کلمه صالح :

 « صالح »،‌چنانكه مي دانيم از ريشه صلح است، «صلح» به معناي مسالمت و سازش. راغب اصفهاني اين كلمه را از بين رفتن نفرت از ميان مردم معنا كرده است[1]. « صَلاح » نيز به مفهوم شايسته شدن و خوب شدن به كار رفته است. اين كلمه گاه ضد فساد است: « ولاتفسدوافي الارض بعد اصلاحها[2]»، و گاهي در مقابل سيئه آمده است: « وءاخرون اعترفوا بذنوبِهِمْخلطوا عملاً صالحا وءاخَر سيّئاً [3] ».صاحب ِ « العين‌»،‌ صلاح را نقيض كلمه « طلاح » دانسته است[4]. صالح نيز « شايسته » معني شده، آنچه يا كسي كه خوب است و در آن فساد نيست. اين كلمه گاهي وصف عمل است مانند: « من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحاً [5]» و مي دانيم كه در آيات بسياري، ايمان و عمل صالح به منزلة دو بال براي كمال انسان، به همراه هم ذكر شده اند ـ در مواردي نيز صالح وصف شخص است مثلاً: « و كان ابو هماصالحاً[6]». البته صالح به معاني ديگري نيز آمده است كه محدودتر و خاصتر است، از جمله در آية « دَعْوَا الله ربّهما لئن اتيتناه صالحاً … فلماء اتا هما صالحاً … [7] » ظاهراً مراد از صالح، نام الخلقه و بي عيب است و در آية « وانكحوا الا يا مي منكن. الصالحين من عبادكم و إماءكم » به معني لياقت و اهليت براي ازدواج است. در المعجم الوسيط. صالح را چنين معنا مي كند: « المستقيم المودي لواحياته[8] »‌. « صالحات » به عنوان صفت اعمال به كار رفته مانند: « و بشرالذين ءامنوا و عملو الصالحات[9] » و نيز همسران شايسته با اين كلمه معرفي شده اند: « فاصالحت قانتاتُ …[10]»

سيماي انسان صالح در قرآن :

 در اين بخش، آيات مرتبط با اين موضوع را در قالب عناوين زير مورد بررسی قرار می دهیم :

 1ـ2ـ ويژگي هاي كلي صالحان

 2ـ2ـ شخصيتهاي صالح در قرآن

 3ـ2ـ آثار صالح بودن

 4ـ2ـ دعا در جهت صالح شدن

1ـ2ـ ويژگي هاي كلي صالحان :

بهترين آيه اي كه بطور كامل به صفات اعتقادي و عملكرد و وجه رفتاري انسانهاي صالح پرداخته آيات 113 و 114 سوره آل عمران است :

 يسواسواء من اهل الكتاب امة قائمه يتلون ءايت  الله ءاناء اليل و هم يسجدون * يؤمنون بالله و  اليوم الاخر و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر  و يسارعون في الخيرات، وأوليك من الصالحين

 « [ ولي همة آنان ] يكسان نيستند،‌از ميان اهل كتاب، گروهي درست كردارند كه آيات الهي را در دل شب مي خوانند و سر به سجده  مي نهند.به خدا و روز قيامت ايمان دارند؛ و به كار  پسنديده فرمان مي دهند و از كار ناپسند باز مي دارند با و در كارهاي نيك شتاب مي كنند و آنان از شايستگانند». علامه طباطبايي (ره) ذيل اين آيه مي نويسند: « و قدعة الله سبحانه لهم جمل مهمات الصالحات،‌و هي الايمان و الامر بالمعرف و النهي عن المنكر و المسارعه في كل خير، ثم وصفهم بانهم صالحون، فهم اهل الصراط المستقيم، و زملاء الغبيين و الصديقين و الشهداء … [11] »

 در مجموع، اين ويژگي ها به عنوان صفت كساني مطرح شده كه « در زمرة صالحان» قرار دارند:

(1) ويژگي هاي اعتقادي :

الف. ايمان به خدا                                           ب. ايمان به روز قيامت

(2) ويژگي هاي رفتاري :

الف ـ تلاوت آيات الهي در دل شب               ب ـ سجده و خشوع در آستان الهي

ج ـ امر به معروف ونهي از منكر                         د ـ شتاب در كارهاي خير

 در آيه 9 سوره عنكبوت نيز همين ويژگي ها عنوان شده، با اين تفاوت كه مي توان گفت در « ايمان » و « عمل صالح » خلاصه گشته است :

 وَالَّذينَ ءامَنوُا و عَمِلُواالصَّالِحاتِ لَنُدْخِلَهَّمْ في الصَّلحِينَ

 « و كساني كه گرويده و كارهاي شايسته كرده اند، البته آنان را در زمرة شايستگان در مي آوريم. »

در این آیه آمده است : صالحین کسانی هستند که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند. این یک خصوصیت بارز صالحین است ،یعنی کسانی که ایمانیات صحیح آنها وارد عملشان شده وعمل آنها،فعل آنها در دنیا از نظر خداوند واهل بیت عمل صالح به حساب می آید.در واقع کسانی که ایمانیات واعتقادات خود را بر اساس فرمایشات خداوند واهل بیت صحیح وقوی می کنند وسعی می کنند به این ایمانیات صحیح ،بها داده وبه اذن خداوند این ایمانیات رادر راستای برپایی ظهوروآینده بعد از آن به عمل بکشانند،عملشان،عمل صالح به شمار می رود. وبا توجه به این آیه خداوند چنین کسانی را جزو صالحین قرار می دهد.پس از نظر خداوند واهل بیت.صالح به کسی گفته می شود که ایمانیات صحیح خود راتحت ولایت ولی عالم در راستای برپایی ظهور وآینده بعد از آن به عمل بکشاند.

 عمل صالح در آية 10 سورة فاطرنيز مؤثر و بالا برنده « كلمة طيب[12]» شمرده شده:

 إلَيْهِ يَصْعَدُ اُلْكِلَمُ اُلطَيِّبُ وَالْحَمَلُ الصَّالِحَ يَرْفَعُهُ

 « سخنان پاكيزه به سوي او بالا ميرود، و كار شايسته به آن رفعت مي بخشد. »

 در آياتي از قرآن، مي بينيم صالحات به عنوان گروهي جداگانه معرفي شده اند:

 فَالصَّالِحاتُ قانياتُ حافِظاتُ لِلغِيْب بِماحَفِظَ اللهُ[13]

 بايد توجه داشت در اين آيه ويژگي همسران (زوجات ) صالح مورد نظر است، نه زنان به طور مُطلق؛ به ويژه اينكه در ادامة آيه نُشوز در مقابل اين صلاح مطرح شده است[14]. زنان صالح و درستكار كساني اند كه: « خاضع و معهد در برابر نظام خانواده‌اند، و نه تنها در حضور شوهر، بلكه در غياب او حفظ الغيب مي كنند[15].»

اشاره به برخی ویژگی های دیگر صالحین از منظر آیات قران کریم :

1- «اِنَّ الذین امنوا و عملواالصالحات و اقاموا الصلوۀ و اتوا الزکوۀ لَهُم اجرهم عند ربِّهم و لا خوفٌ علیهم ولاهُم یحزنون. » (سوره بقره آیه 277)

همانا آنان که اهل ایمان هستند و عمل صالح انجام می دهند و نماز را اقامه می کنند و زکات می دهند آنان نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهند داشت .ایشان هرگز ترس و بیمی ندارند و هیچ غم و اندوهی نخواهند داشت.

از خصوصیات دیگر صالحین که خداوند در این آیه فرموده است،این است که:صالحین نمازشان اقامه می شود، ما مسلمان ها وقتی نماز می خوانیم،طبق آیه(45 عنکبوت) چیزی را می سازیم. واین ساختن در قرآن با واژه (تَصنَعوُن)آمده است.اگر ما انسانها نمازمان را درست وکامل وتحت ولایت ولی عالم به جا آوریم،این نماز،به شکل انسانی در کمال حسن وزیبایی ساخته می شود. انسانی که زنده است ودارای روح می باشد.وروح نمازمان ،همان روح آن موقعیتی می باشد که ولی عالم،نمازمان رادرآن موقعیت قرار داده است.این نمازکه تحت ولایت ولی عالم،به شکل انسانی کامل در آمده است،می تواند در نظام عالم فعل انجام دهدو موثر باشد.و وقتی نماز به این کیفیت رسیده می شود،این نماز،اقامه شده است.به همین دلیل است که خداوند واهل بیت بسیار تأکید دارندکه نمازتان رامُفت از دست ندهید.این نمازها باید اقامه شوند.باید انسانی موثردر پیاده شدن برنامه های خداوند در نظام عالم باشند.وطبق این آیه صالحین کسانی هستند که نمازشان اقامه می شود.ایشان کسانی هستند که نمازشان تحت ولایت ولی عالم، در راستای برپایی ظهوروآینده بعد از آن اقامه می شود.در واقع حال وهوای نمازشان،حال وهوای برپایی ظهورامام زمان وبهشت بعد از آن است.روح نمازشان،روح برپایی ظهور است.اقامه شدن نماز یکی از راه هایی است که صالحین توسط آن برای آینده کار می کنند وفعل انجام می دهند.وباعث برپایی ظهور وآینده بعد از آن می شوند.

2- « و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلوۀ انّا لا نضیعُ اجر المصلحین» (سوره اعراف آیه170)

«آنان که متوسل به کتاب شدند ، و نماز به پا داشتند ما اجر صالحین را ضایع نخواهیم کرد.»

این آیه از خصوصیت دیگر صالحین صحبت می کند. اینکه تمسک به کتاب دارند. و مولا علی(ع) منظور از کتاب را، اهل بیت دانسته اند. پس وقتی در آیه 170 سوره اعراف ، از صالحین صحبت می شود که تمسک به کتاب دارند ، یعنی ایشان بند ولایت اهل بیت هستند.صالحین تمام ابعاد وجودیشان ، حتی درجات ایمانشان بند ولایت اهل بیت است. در واقع ایشان تا بند ولایت امام نباشند ، نمی توانند صالح باشند و برای آینده کار کنند.

3-«ان الذین امنواوعملواالصالحات واخبتواالی ربهم اولئک اصحاب الجنۀهم فیها خالدون» (سوره هود آیه 23)

«آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند به درگاه خدای خود خاضع و خاشع گردیدند آنها البته اهل بهشت جاویدند و در آن بهشت ابدی متنعم خواهند بود.»

دیگر ویژگی صالحین که در این آیه بیان شده است ، خضوع و خشوع داشتن ایشان است.

کسی که با تمام ابعاد وجودیش بند ولایت اهل بیت باشد ، به طور یقین خصوصیات و رفتارهایی از خود نشان می دهد که همان خصوصیات و رفتار اهل بیت است و مرّضی خداوند است.در این آیه معنی دیگر «اخبتوا» تسلیم شدن است. تسلیم شدن یعنی هماهنگ بودن . از این آیه اینطور می توان نتیجه گرفت که : صالحین کسانی هستند که خودشان را با امام و برنامه های امام هماهنگ می کنند.یعنی ایشان با کل برنامه های خداوند در نظام عالم هماهنگ هستند،به همین دلیل می توانند درپیاده کردن کل برنامه های نظام عالم در عمق عالم (دنیا) بسیار موثرباشند.

4- «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات انا لا نضیع اجرَ مَن احسَن عَمَلاً» (سوره کهف آیه 30)

«آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند ما هم اجر صالحین را ضایع نخواهیم گذاشت. کسانی که عمل احسن انجام داده اند.»صالحین در این آیه کسانی معرفی شده اند که عملشان ، عمل احسنه است. یعنی عملی که برای برپایی ظهور امام زمان خاصیت دارد.این مطلب از آیه 18 سوره زمر گرفته می شود :«فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» « بشارت بده به آن دسته از مردم که صحبتهای مختلف را می شنوند و از بین آنها احسنه را انتخاب می کنند.»این معنا از این آیه در صورتی درست است که (فیتبعون حسنه) باشد. ولی در این آیه آمده است (فیتبعون احسنه) معنای این آیه چیز دیگری باید باشد. باید به صورتی معنا کنیم که احسنه جلوه کند.باید بگوییم ، که بشارت بده به آن دسته از مردم که کلام حسن و مطالب حسن را می شنوند و از بین مطالب حسن ، احسن را انتخاب می کنند. مطالب حسنه و حسنات را می شنوند و از بین حسنات ، احسنه را انتخاب می کنند. در واقع شما در بین خوبها می توانی خوبتر را انتخاب کنی. در احادیث داریم که حسنه ولایت اهل بیت است. از جمله از امام صادق(ع) دربارهء آیه،مَن جاءَبالحَسَنةِ(فَله خیرٌمنها وهُم من فَزَعٍ یومئذٍ آمنونَ) .(هر کسی نیکی به میان آورد،پاداشی بهتر از آن خواهد داشت،وآنان از هراس آن روز ایمنند.)سئوال شد: آن حسنه ای که هر کس آن را بیاورد،از هراس روز قیامت در امان است ،چیست؟فرمود آن حسنه ولایت ما ومحبت ماست. /تفسیر فرات کوفی ص 139.ما وظیفه داریم حسنات (کلام اهل بیت) را بشنویم و احسن آن را انتخاب کنیم. این اهل بیت هستند که احسنه را تعیین می کنند. و ما وظیفه داریم از احسنه ای که اهل بیت تعیین کرده اند پیروی کنیم. ما به اصطلاح شیعیان، عموم مان محب اهل بیت هستیم و آنطور که خودمان بخواهیم ، سعی می کنیم که محبت بورزیم و اهل بیت را نصرت کنیم ، این درست نیست. ما نه تنها مأمور به این موضوع نیستیم ، بلکه مأمور به این هستیم که نظر اهل بیت را متوجه بشویم و آنطور که خودشان می خواهند نصرتشان کنیم.در این زمان افراد مومن عموماً دنبال حسنات هستند. در طی هفته نماز می خوانند ، روزی یک جزء قرآن هم می خوانند و هر روز صدقه می دهند یا دنبال این هستند که در احادیث چه اخلاقیاتی خوب است و سفارش شده است ، همان را انجام دهند. ایشان احسنه چه انجام می دهند؟ تمام وظایفی که در آیات و احادیث ذکر شده حسنه است ولی شما احسنه چه انجام می دهید؟ در این زمان احسنه ، برپایی ظهور امام زمان است. این بشارت برای کسانی است که دنبال برپایی ظهور امام زمان باشند آنها مشمول این آیه می شوند که : «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

5- «وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننی…… » (سوره نور آیه 55)

«و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده وعده فرموده که در زمین خلافت دهد چنانچه امم صالح پیغمبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت ، دین پسندیده آنان را بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند، و به همه ایشان بعد از خوف ایمنی کامل دهد و …… »

این آیه مربوط به بعد از ظهور است که خداوند دین مرّضی خود را توسط امام زمان و یارانشان ،که همان صالحین هستند، بر همه ادیان درملک عظیم خود تمکین و تسلط می بخشد.در واقع صالحین تحت ولایت ولی عالم،مجری پیاده شدن رفتارهای مورد پسند خداوند به عنوان دین مرضی در عمق عالم هستند.صالحین به گونه ای عمل می کنند که مورد رضایت خداوند واهل بیت است.ایشان بر اساس دین مرضی خداوند،عمل می کنند.دین مرضّی را خداوند،طبق آیه 3 سوره مائده،دین کامل اسلام معرفی می کند.( الیومَ اَکمَلتُ لَکم دینکُم واتممتُ علیکُم نِعمتی وَرَضیتُ لکم الاسلامَ دیناً..).

نتیجه اینکه: رفتار،عمل،روش وصادره های صالحین به گونه ای است که مورد رضایت خداوند بوده ودین ایشان که دین مرضّی ومورد تأیید خداوند است،در ملک عظیم اهل بیت ، به عنوان یک رفتار کامل وجامع توسط امام زمان تمکین داده می شود واین رفتار وفعلشان الگویی برای تمام خلایق،در ملک عظیم ودر آیندهء بعد از آن خواهد بود.

6- «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه» (سوره بینه آیه 7)

«و آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند به حقیقت آنان بهترین اهل عالم هستند.»

در این آیه خداوند به عنوان یک خبر می فرماید : ای انسانها صالحین کسانی هستند که من آنها را بهترین اهل عالم می دانم ، تک تک شما انسانها باید سعی کنید بهترین اهل عالم شوید. باید سعی کنید در زمره صالحین قرار گیرید. سعی کنید برای آینده و برای برپایی ظهور کار کنید.ما انسان ها در دنیا برای مأموریت آمده ایم.مأموریت مهمی که خداوند برعهده ما گذاشته است وما نسبت به آن عهد ومیثاق بسته ایم.(10) طبق حدیث ذیل آیه 172 سوره اعراف(11) ما دردنیا آمده ایم،تا اهل بیت وبه خصوص امام زمان را در برپایی ظهورشان وآینده بعد از آن یاری ونصرت کنیم.خداوند در این آیه،می فرماید: شما باید همانند صالحین برای آینده وبرپایی ظهورامام زمان عمل کنید وزمینه ساز ظهور باشید تا جزو بهترین اهل عالم قرار گیرید.

7- «والذین امنوا و عملوا الصالحات سندخلنهم جنات تجری من تحتهم الانهار خالدین فیها ابدا لهم فیها ازواج مطهره و ندخلنهم ظلاً ظلیلاً» (سوره نساء آیه57)

«آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند به زودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر درختانشان جاری است و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت جفتهای پاکیزه است و آنان را به سایه رحمت ابدی خود درآوریم.»در این آیه خداوند از خصوصیات بهشتی که به صالحین تعلق می گیرد صحبت فرموده است.در حقیقت جایگاه صالحین راخداوند در این آیه توصیف کرده است.

 8 ـ إنَ الَذینَ امنوا وَالذّینَ هادوا والنصاری والصابئینَ مَن امنَ با لله والیومِ الاخروعَمَل صالِحاً فَلهُم اجرَهُم عندَ رَبهِم ولا خوفٌ علیهم ولا هم یَحزَنون. (سوره بقره آیه 62)

«هر مسلمان ویهود ونصارا وستاره پرست که از روی حقیقت به خدا وروز قیامت ایمان آورد وعمل صالح انجام دهد،البته ازخدا پاداش نیکو یابدو هیچ گاه بیمناک واندوهگین نخواهد بود.»یکی دیگر از خصوصیات صالحین را خداوند درآخر این آیه آورده است.اینکه ایشان هیچ ترس وبیمی وهیچ غم واندوهی در وقایع گذشته وآینده ندارند.با توجه به آیات قرآن،وقتی مراحل حوادث آینده رابررسی می کنیم،با شدت وعظمت وعجایب صحنه های آخرالزمان مواجه می شویم.واین سئوال پیش می آید که آیا برای نجات پیدا کردن وسرافراز شدن در این صحنه ها راهی وجود دارد.آیا ما هم می توانیم جزوکسانی باشیم که در این صحنه ها ووقایع بزرگ آخرالزمان هیچ خوف واندوهی ندارند وهیچ آسیبی نمی بینند واز مواهب بعد از ظهوربهره مند می گردند.

وقتی به قرآن می نگریم،می بینیم،خداوند راه حل عبور از این صحنه ها،در کمال سلامت وامنیت وشادی را درآیه38 سوره بقره بیان کرده است.

…..فَإما یأتیَنَکُم منی هدیً فَمن تبَعَ هُدایَ فلا خوفٌ علیهِم ولا هم یَحزَنون.

…..تا آنگاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید،پس هرکس از او تبعیت کند هرگز بیمناک واندوهگین نخواهد شد.

دراین آیه خداوند راز خوف واندوه نداشتن در حوادث ووقایع بزرگ آینده راتبعیت کردن از هدایت مطرح می کند.ومی فرماید در صورت تبعیت کردن شما از هدایتی که برایتان می فرستم،هیچ خوف واندوهی دچار شما نمی شود.در آیه 62 سوره بقره،خداوند می فرماید:صالحین کسانی هستند که هیچ خوف واندوهی در وقایع وحوادث عظیم آینده ندارند.صحنه های آخرالزمان با این شدت و عظمتی که دارد،آنان رابیمناک وترسان نمی سازد.یعنی ایشان دقیقاً از هدایتی که برایشان فرستاده شده به طور کامل تبعیت کرده اند.تبعیت، یعنی پیروی از امیال.یعنی علاوه بر پیروی در اخلاق وگفتار،انسان از امیال ونیات اهل بیت وبعد از آن از انبیاء ورسولان هم پیروی داشته باشد.

9- «یومنون بالله و الیوم الاخر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین» (سوره آل عمران آیه 114)

«ایمان به خدا و روز قیامت می آورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری می کنند و در نیکوکاری می شتابند و آنها از صالحین هستند.»دراین آیه،خداوند چند خصوصیت صالحین را مطرح می کند،از جمله اینکه ایشان در خیرات سرعت می گیرند.در آیاتی دیگراز جمله آیه 148 سوره بقره (12) نیزداریم که خداوند می فرماید:در خیرات سبقت بگیرید.این خیرات چیست که خداوند درقرآن مارابه سرعت وسبقت گرفتن درآن سفارش می کند.طبق آیات قرآن ماوظیفه داریم که دنبال خیرات باشیم وبه خیرات بپردازیم.این خیرات چیست که اگر کسی درآن سرعت وسبقت بگیرد وواجد این قسمت از آیه شود،جزو صالحین به حساب می آید. جزو السابقون می شود.السابقون کسانی هستند که در خیرات از دیگران سبقت وسرعت می گیرند.خیرات همان افعالی است که السابقون به آن مقید بودند.خیرات همان افعالی است که صالحین به آن مقید بودند وهستند.یعنی همان کارهایی که در راستای ظهور انجام می دهند.با بررسی زندگی ایشان،بر اساس آیات واحادیث این موضوع بر می آید که:تمام افعال ایشان در راستای برپایی ظهوروآینده بعد از آن بوده وهست.واز نظر خداوند واهل بیت ، به این نوع افعال ،که تحت ولایت ولی عالم باعث برپایی ظهوروآینده بعد از آن می شود،خیرات گفته می شود.

2ـ2ـ شخصيت هاي صالح در قرآن

 در آيات قرآن كريم، به صراحت برخي اشخاص، « صالح» شمرده شده اند. در مواردي اين صالحين از زمره انبياي الهي هستند،‌يعني در توضيح و بيان داستان اين پيامبران، آنان را به صنعت صلاح متّصف فرموده است، كه در ادامه به اين آيات اشاره خواهيم داشت.

 در يك مورد نيز عبارت صالح المؤمنين به كار رفته است:

 … فإنّ الله هومولاهُ و جبريلُ و صالح المؤمنين[16] …

 در حقيقت خدا خود سرپرست او (پيامبر اسلام ) است، و جبرئيل و صالح و مؤمنان [ نيز ياور اويند ]

 مطابق برخي روايات، منظور از صالح المؤمنين در اين آيه شريفه، حضرت علي (عليه السلام ) مي باشد[17].

 ـ انبيا و پيامبراني كه با صفت صالح مدح شده‌اند:‌

 (1و2) نوح و لوط :

 ضرب الله مثلاً للذين. كفروا مرات نوح و امرات لوط كانتا تحت عبادين من عبادنا صالحين[18] …

 و لوطاً اتيناه حكماً و علماً … و لدخلفته في رحمتنا انه من الصاحين[19]

(3) ابراهيم:

 ـ و من يرغب عن مله ابراهيم الامن سفه نفسه و لقداصطفيناه في الدنيا  انه في الاخره لمن الصالحين[20]

 ـ و اتيناه في الدنيا حسنه و انه في الاخره لمن الصاحين[21]

 – ووهبناله اسحق و يعقوب و جعلنا في ذريته النبوه و الكتاب و اتيناه اجره في الدنيا و انه في الاخره لمن الصالحين[22]

 (5 و 4) اسحاق و يعقوب :

 ـ ووهبناله اسحق و يعقوب نافله و كلا جعلنا صالحين [23]

 ـ و بشرناه باسحق بنياً من الصالحين[24]

 (8 و 7 و 6) اسماعيل، ادريس، ذاالكفل:

 ـ و اسماعيل و ادريس و ذاالكفل كل من الصّبرين. و ادخلناهم من رحمتنا انهم من الصالحين[25]

 (9) يونس:

 ـ فاصبرلكم ربك و لاتكن كصاحب الموت … فاجتباه ره نجعله من الصالحين[26]

 (10) يحيي:

 … ان الله يبشرك بيحيي مصدقاً … و نبياً من الصالحن [27]

 (11) عيسي:

 و يكلم الناس في المهد و كهلاً و من الصالحين[28]

 (12 و 13) ذكريا و الياس:

 و زكريا و يحيي و عيسي و الياس كل من الصالحين [29]

3ـ 2 ـ آثار صالح بودن:

 بدون شك، علاوه بر پاداشهاي اخروي، در زندگي دنيوي نيز مي توان اثراتي براي صلاح انسانها جستجو نمود. اين هر دو را ذيل عناوين زير بررسي مي كنيم.

الف) تأثير صلاح پدر بر سرنوشت فرزند:

 هنگامي كه موسي كليم الله با عبدي از عباد خدا[30] ـ كه در برخي تفاسير[31]به خضرنبي(عليه السلام)تفسير شده است ـ همراه گشت، خضر خواست ديواري را كه در مسير سفرشان به آن رسيده بودند، تعمير و ترميم سازد،‌و چنين كردند. موسي علت را جويا شد. خضر در پايان اين سفر علمي و حكمت آميز، چنين پاسخ گفت:

 و أمّا الجدار فكان يغلمين يقيمين في المدينه و كان  تحته كترلها و كان ابوهماصالحاً فارادربك ان يبلغا  اشدها و يستخرجا كنتزهما رحمه من ربك …[32]

 « و اما ديوار، از آن دو پسر [بچة ] يتيم در آن شهر بود، و زير آن، گنجي متعلق به آن دو بود، و پدرشان [ مردي ] نيكوكار بود، پس پرودگار تو خواست آن دو [يتيم ]به حد رشد برسند و گنجينة خود را ـ كه رحمتي از جانب پرودگارت بوده بيرون آورند…» مي بينيم كه خداوند به حال آن دو كودك يتيم رحمت خود را شامل مي فرمايد، و دو پيامبر بزرگ خود را مأمور حفظ مال آن دو مي نمايد، تنها به اين دليل كه پدرشان فردي صالح بوده است. نكته اي كه برخي مفسرين ذكر كرده اند اين است كه دراينآيه سخن از صلاح خود آن دو فرزند به بيان نيامده، بلكه تنها عامل اين رحمت الهي،‌صلاح پدرشان عنوان شده است[33]. همچنين گفته‌اند اين « أب صالح » پدر آن دو نبود،‌ بلكه بين ايشان هفت نسل فاصله بوده است[34]. بنابراين، چه بسا صلاح انسان براي فرزندانش آثاري زيبا به ارث گذارد و سعادت و خير را براي آنهابه ارمغان آورد.[35]

ب) صالحان، وارثان زمين :

 و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر أن الارض يرشها عبادي الصالحون[36]

 « حقيقت، در زبور بعد از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.»

 بايد توجه داشت برخي « ارض » در آيه فوق را « ارض الجنه » از بين بهشت دانسته اند، ولي مرحوم طبرسي، اين قول را ضعيف مي شمرد[37].

  ج ) ولايت الهي :

 انّ ولِيّ الله الذي نزّل الكتاب و هويتولّي الصالحين [38]

 « بي ترديد سرور من آن خدايي است كه قرآن را فرو فرستاده، و همسو [وليّ][39] شايستگان است. »

 در اين آيه ولايت خدا براي صالحان مورد تأكيد و تصريح قرار گرفته است.

د) مِنعِم بودن در كنار انبيا و صديقين و شهداء :

 و من يطع الله و الرسول فاواليك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقاً [40]

 « و كساني كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند، در زمره كساني خواهند بود كه خداايشان را گرامي داشته [ يعني ] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگان‌اند،‌و آنان چه نيكو همه مانند. »  علامه طباطبايي مراد از صالحين در اين آيه را كساني مي دانند كه سزاور و لايق نعمتهاي خداوند و آمادة كرامات الهي هستند[41]، و علامه طبرسي نيز صالح را كسي مي داند كه نفسش به واسطة حسن عمل به راستي و درستي رسيده است[42].

هـ ) مغفرت الهي  در صورت توبه  صالحین :

ربكماعلم بما ني نفوسكم ان تكونوا صالحين فانه كان للاولين غفوراً[43]

 « پرودگار شما به آنچه در دلهاي خود داريد آگاهتر است. اگر شايسته باشيد. قطعاً‌ او آمرزندة توبه كنندگان است »

 4ـ2ـ دعا در جهت صالح شدن :

 در سورة اعراف، سخن از دعاي پدر و مادري براي صالح شدن فرزند آينده شان است:

 … فَلَمّا اَثْقَلَتْ دَعَوَا الله رَبَّهُما لئنءَ اَتيْتَنا صلحِاً لنكونَنَّ من الشَّكِرينَ * فلمّاء اَتهُما صلِحاً حَعَلاَلَه شُركاءَ فيماءَ اتنهُما …[44]

 « … و چون سنگين بار شد،‌خدا، پرورگار خود، را خواندند كه اگر به ما [ فرزني ] شايسته عطا كني، قطعاً از سپاسگزاران خواهيم بود. و چون به آن دو، [فرزندي] شايسته داد با در آنچه [خدا] به ايشان داده بود، براي او شريكاني قرار دادند…» اينكه مقصود از اين والدين چه كساني هستند،‌ آيا افراد خاصّي منظور است، يا به طور كلي و مطلق گفته شده، از مجال اين بحث خارج است. تنها به مناسبت مطرح شدن كلمة صالح در وصف فرزند به بررسي معناي اين عبارت مي پردازيم.  در اكثر تفاسير، مراد از « صالحاً » در آيه مذكور، « فرزندي سالم با تناسب اندام و شايستگي كامل[45] » دانسته شده است. علامه طباطبائي مراد از اين كلمه را صالح براي زندگي و بقاء معرفي مي كند، و اينكه فرزند، انساني كامل و تام الخلقه باشد، و منظور، صلاح ديني نيست[46]. البته مرحوم طبرسي، با قول ضعيف احتمال داده اند كه مراد از صالح، فردي نيكوكار و مطيع باشد[47]. در قرآن كريم به طور خاصّ و مشخص، از زبان سه پيامبر بزرگ الهي دعاهايي در زمينة صلاح خود يا خداندانشان، بيان شده است:

(1) ابراهيم:

رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً رَاَلْحِقْنيِ بِالصَّلِحيِنَ[48]  « پرودگارا به من دانش عطا كن و مرا به صالحان ملحق فرماي »

رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحيِنَ [49]   « اي پرودگار من، مرا [فرزندي ] از شايستگان بخش »

(2) يوسف :

 … تَوفّني مُسْلِماً وَاَلْحِقْنيِ بِالصَّلِحينَ [50]  « مرا مسلمان بميران و مرا به شايستگان ملحق فرما »

(3) سليمان :

… وَاَدْخِلْنيِ بِرَحمَتِك فيِ عِبَادِك الصَّلِحينَ [51]  « و مرا به رحمت خويش در ميان بندگان شايسته ات داخل كن.

چکیده ای از مفهوم شجره طیبه صالحین با توجه به مطالب پیش گفته :

 با توجه به مطالب ذکر شده در بخش های اول و دوم میتوان شجره طیبه صالحین را این گونه بیان نمود : 

  • شجره طیبه صالحین بواسطه انسان های مومن شکل می گیرد تا در مسیر صالح شدن رشد و نمو کند و پویا و فعال مایه ارتقای خود فرد و دیگران گردد.که این مهم در سایه سار کسب علم ومعرفت و بصیرت محقق خواهد شد.
  • شجره طیبه صالحین برای پیشرفت و حرکت به سمت صالح شدن و کامل شدن دارای نظم و برنامه می باشد،که این نظم و برنامه همان دین مبین اسلام می باشد و بوسیله پیامبران،امامان معصوم،و ولایت فقیه در دوران غیبت حضرت ولی عصر(عج) تبیین میشود.
  • شجره طیبه صالحین بواسطه اعتقاد راسخ به وحدانیت خداوند متعال دارای بنیادی ثابت و مستحکم می باشد به طوری که طوفان ها و تند بادهای حوادث روزگار نمی تواند در عقیده و افکار اعضای این شجره طیبه ذره ای تردید وارد نماید.
  • افق شجره طیبه صالحین روشن و روبه جلو و سر شار از امید و پیروزی است و گستره دید آن بسیار وسیع می باشد.
  • شجره طیبه صالحین دائم در حال ثمر دادن به فرد و جامعه می باشد،و این شجره مولد خیر و برکت بوده و میوه خود را می دهد.
  • شجره طیبه صالحین دارای هدف روشن و مشخص بوده و گام به گام خود را در رسیدن به هدف پر اراده تر و با همت تر می نماید.
  • شجره طیبه صالحین پر ثمر و پر برکت بوده و همواره کیفیت آن بر کمیت آن برتری دارد تا آنکه به تدریج و با مرور زمان گام به گام بر کمیت آن نیز افزوده می شود.
  • شجره طیبه صالحین همواره پاک و پاکیزه و طیب بوده و همین عامل سبب ماندگاری و خیر و برکت و ثمر بخشی در آن می باشد.

جمع بندی و نتیجه گیری نهایی :

یک نمونه بارز از شکل گیری و ثمر بخشی شجره طیبه صالحین را می توان در حرکت سید الشهدا((ع)) و یاران با وفایش مشاهده کرد.حرکتی که انجام گرفت تا اسلام بماند و کفار و ظالمین را برای همیشه مات و مبهوت نماید.درست در نقطه مقابل،حرکت امویان، حرکتی که قوام و پایه اش بر مبنای باطل و ظلم و فساد و تباهی بود، به حق نمودار و الگوی کلمه خبیثه ملعونه در قرآن است. وجود مبارک سید الشهدا امام حسین ((علیه السلام)) شجره طیبه حق را بنیان نهاد و اگر چه این شجره بیش از 72 برگ نداشت ولی آن چنان ریشه هایش در اعماق زمین فرو رفته بود که تا ابد این کلمه حق، ریشه هایش در اعماق قلوب مؤمنان خداجوی جای دارد و هرگز قدرتی نمی تواند آن را از بین ببرد. و اگر چه شجره خبیثه امویان در آن زمان دارای چندین هزار شاخ و برگ بود ولی چون ریشه و بنیانی نداشت، به زودی ریشه کن شد و نابود گشت. و جز لعنت و نفرین همیشگی، نتیجه ای برای صاحبانش نداشت.در عصر کنونی نیز، شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی((ره)) را می توان مصداق بارزی از شجره طیبه در قرآن دانست. لذا ثمرات اين شجره‌ى طيبه در همه جاى دنياى اسلام قابل مشاهده است؛بیداری اسلامی پدید آمده در دنیا، که به دنبال آن مسلمانان جهان بيدار شده‌اند و هويت اسلامى خودشان را بازيافته‌اند؛ یکی از مصادیق عینی از برکات و ثمرات این شجره طیبه است. آنها از مسلمانى خودشان احساس عزت كرده‌اند. در كشورهاى اسلامى، جوانان، دانشگاهيان، روشنفكران و نخبگان، دلشان مجذوب هدف‌هاى اسلامى است ، براى آن ارزش قائلند و براى دستیابی به آن اهداف والا و متعالی تلاش مى‌كنند. در دنياى اسلام، ملت‌هايى از بركت اين شجره‌ى طيبه، هويت حقيقى و هويت ملى و اسلامى خودشان را بازيافته‌اند و با اينكه در طول ساليان متمادى در پنجه‌ى قدرت ابرقدرت‌ها بوده‌اند، احساس قدرت كرده‌اند. مقاومت اسلامی فلسطین،کشورهای شمال آفریقا و مقاومت اسلامی لبنان از جمله مصادیق عینی و بارز در این زمینه به شمار می آیند. آرمان، اسلام و استقلال در ميان اين ملتهاست و آنها اميدوارانه و پُرانگيزه تلاش مى‌كنند. اينها ثمرات همان شجره‌ى طيبه‌اى است كه امام خمینی((ره))، اين مرد بزرگ، اين عبد صالح، با قيام خود و با خصوصيات منحصربه‌فرد خود توانست غرس كند و امروز به رهبری خلف صالح ایشان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای((مد ظله العالی))، روز به روز شاهد شکوفایی و اوج گیری این شجره طیبه در منطقه و دنیا هستیم.در مقابل این شجره طیبه ،شجره خبیثه ای وجو دارد که اگر چه دارای شاخ و برگ های بسیاری است، اما هیچ ریشه و بنیانی ندارد. روز به روز به افول و نابودی خود نزدیک می شود. پیروان و تقلید کنندگان خود را مایوس و نامید ساخته و آن ها را بیش از پیش در ورطه هلاکت و نابودی و نیستی می اندازد و در پیش روی خود افقی از تاریکی و ظلمت و حقارت را می بینند. مصداق بارز این شجره خبیثه را در هیمنه پوشالی آمریکا، استکبار جهانی و رژیم اشغالگر قدس به وضوح میتوان مشاهده نمود.حرکتی که هیچ پایه و اساس و بنیانی ندارد و با عنایات ویژه حضرت احدیت محکوم به شکست و نابودی خواهد بود. لذا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، این شجره طیبه حق حسینی ،با تاسی از حرکت سید الشهدا((ع)) هر روز رشد و نمو می کند و ریشه هایش پیوسته نیرومندتر و مستحکم تر می گردد و سایه های بلند پایه اش بر سر ما و نسل های آینده، تا ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی((ارواحنا له الفدا)) و روز رستاخیز، باقی و با دوام خواهد ماند و از همین درخت حق است که انوار ایمان و پارسایی و تقوا بر فراز آسمان ها خواهد رفت و هرکه از این درخت برگیرد، رستگار و هر که از آن دوری گزیند بدبخت و سیه روز است.

 فهرست منابع و ماخذ :

بخش اول :

فهرست منابع

(الف) ، (ب) و (ج) بیانات امام خامنه ای آمده در پیشگفتار پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری((مد ظله العالی))

قرآن مجيد: ترجمه محمد مهدي فولادوند، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1377.

  1. تفسير نمونه: ناصر مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، تهران، دارالكتب الاسلاميه،‌1367.

2.آشنایی با قرآن جلد 1 و 2

پي نوشت ها:

[1] مجمع البيان، جلد 6، صفحه 312.

[2] ميزان الحكمه، باب 1409، حديث 6784.

 [3] المحجة البيضاء، جلد 8، صفحه 44.

[4] سوره آل عمران: آيه 39.

 [5] التبيان، جلد 6، صفحه 292.

[6] تفسير نمونه، جلد 10، صفحه 340.

 [7] تفاسير ديگرى نيز براى «كلمه طيّبه» ذكر شده است. تفسير الميزان، جلد 23 (فارسى)، صفحه 78 و 79 و تفسير نمونه، جلد 10، صفحه 331

 [9] ميزان الحكمه، باب 4011، حديث 21208.

 [8] مجمع البيان، جلد 6، صفحه 488.

بخش دوم :

فهرست منابع

قرآن مجيد: ترجمه محمد مهدي فولادوند، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1377.

  1. تفسير نمونه: ناصر مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، تهران، دارالكتب الاسلاميه،‌1367.
  2. العين: خليل بن احمد فراهيدي، قم، دارالمجره، بي تا. (ج 3)
  3. قاموس قرآن: علي اكبر قرشي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1361.
  4. مجمع البيان: فضل بن حسن طبرسي،‌بيروت، دارالمعرفه، 1988.
  5. المفردات في غريب القرآن: الراغب الاصفهاني،‌مصر، دفتر نشر الكتاب، 1404.
  6. المعجم امفرس: محمد فواد عبدالباقي، بيروت، مؤسسه اعلمي، 1421.
  7. المعجم الوسيط: ابراهيم انيمن و عبدالحليم منقر، استانبول، دارالدعوه،‌1989.
  8. الميزان في تفسير القرآن: محمد حسين طباطبايي، بيروت، مؤسسه اعملي، 1983.

پي نوشت ها:

[1] راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ص 284

 [2] اعراف (7) آيه 56

 [3] توبه (19) آيه 102

 [4] خليل بن احمد فراهيدي، العين، ج 3، ص 117

 [5] تبصره (2) آيه 62

 [6] كهف (18) آيه 82

 [7] اعراف (7) آيه 189 و 190

 [8] ابراهيم انيس و عبداحليم منتقر، امعجم الوسيط، ص 520

 [9] بقره (2) آيه 25

 [10] نساء 03) آيه 34

 11] محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج 3، ص 385

 12] علامه طباطبايي عملي را صالح مي دانند كه شايسته قبول است و ذل عبوديت و اخلاص بر آن نقش بسته، رك: الميزان، ج 17 ص 23

 [13] نساء (4) آيه 34

 [14] محمد حسين طباطبايي،‌الميزان،‌ج 4 ص 344

 [15] مكارم شيرازي و ديگران،‌تفسير نمونه، ج 3، ص 370

 [16] تحريم (66) آية 4

 [17] محمد حسين طباطبايي،‌الميزان، ج 19 ص 332 و ابوعلي طبرسي، مجمع البيان، ج10، ص 475 و 476

 [18] تحريم (66) آيه 10

 [19] انبيا (21) آيات 74 و 75

 [20] بقره (2) آيه 130

 [21] نحل (16) آيه 122

 [22] عنكبوت (29) آيه 27

 [23] انبيا (21) آيه 73

 [24] صافات (37) ايه 112

 [25] انبيا (21) آيه 85 و 86

 [26] قلم (68) آيه 48 تا 50

 [27] آل عمران (3) آيه 39

 [28] همان،‌آيه 46

 [29] انعام (6) آيه 85

 [30] فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنا … كهف (18) آيه 65

 [31] ر. ك: ابو علي طبرسي، مجمعالبيان،‌ج 6، ص 745

 [32] كهف (18) آيه 82

 [33] طبرسي،مجمع البيان، ج 6 ص 754

 [34] طباطبايي، الميزان، ج 13 ص 349

 [35] طباطبايي، الميزان، ج 13 ص 349

 [36] انبيا (21) آيه 105

 [37] طبرسي، مجمع اليان، ج 7، ص 106

 [38] اعراف (7) آيه 196

 [39] در ترجمه استاد فولادوند،‌كلمة وليّ به دوستدار ترجمه شده است، به نظر مي رسد دوست داشتن تنها بخشي از معناي كلمة « يتوليّ » را مي رساند.

 [40] نساء (4) آيه 69

 [41] مجمع البيان، ج 3، ص 110

 [42] اسراء (17) آيه 25

 [43] اسراء (17) آيه 25

 [44] اعراف (7) آيات 189 و 190

 [45] ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه،‌ج 7، ص 50

 [46] الميزان، ج 8 ص 375

[47] الميزان، ج 8 ص 375

 [48] شعرا(26) آيه 83

 [49] صافات (37) آيه 100

 [50] يوسف 012) آيه 101

 [51] نمل (27) آيه 19


برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در دیار عالمان منتشر خواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌ شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌ شد