رفتار آمریکا در عراق و در خواستی که برای کنارهگیری آقای نوری مالکی از قدرت داشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایزدی: دیدگاه آمریکاییها در مورد عراق چیز جدیدی نیست، آنها همانگونه که گفتهاند با دولت آقای نوری مالکی مشکل جدی دارند. از آنجایی که دولت آقای مالکی منتخب مردم بوده و در انتخابات اخیر این کشور نیز بیشترین رای را آورده است در عمل مخالفت آمریکاییها با نوری مالکی به عنوان منتخب مردم عراق جنگ با مردمسالاری و مردم این کشور است.
دلیل اصلی مشکل آمریکا با دولت عراق برنامه آمریکاییها برای این کشور است و در این برنامه مطمئنا تشکیل یک حکومت مذهبی و یا نیمه مذهبی که درپی منافع ملی عراق باشد جایگاهی نداشته است؛ آنها خواستار عراقی با حکومتی سکولار که تضمین کننده منافع آمریکاییها باشد بودند و از آنجایی که این اتفاق تحقق پیدا نکرده است با دولت آقای مالکی به مشکل برخورده است.
زمانی که آمریکاییها با دولت کشوری مشکل پیدا میکنند و آن کشور در جایی مانند مناطق نفت خیز باشد، اینگونه نیست که آنها مشکل را بپذیرند و موضوع را مسکوت بگذارند بلکه به دلیل اهمیتی که این کشور برای آنها دارد به دنبال ایجاد بحران در این کشور میروند و به همین دلیل و با توجه به اهمیتی که عراق به دلیل نفت و موقعیت استراتژیک برای آمریکاییها دارد، به دنبال برنامهریزی روشهایی برای فشار به دولت این کشور و در اینجا آقای مالکی هستند.
باتوجه به مواردی که ذکر شد زمانی که بحرانی مانند داعش پیش میآید آمریکاییها از آن به عنوان اهرمی برای فشار به دولت عراق و گرفتن امتیاز از این کشور استفاده میکنند.
به گفته سناتور آمریکایی “ون پالکه” آمریکاییها از گروهک تروریستی داعش در سوریه حمایت کردهاند که نشان دهنده تناقض رفتاری این کشور در حمایت از این گروه در سوریه و تروریسم خواندن آن در عراق است.
رفتار آمریکا در قبال داعش نشان دهند وضعیت آمریکا در مبارزه با تروریسم است، آنها قائل به تروریسم خوب و بد هستند و با تروریسمی که در راستای منافع آنها حرکت میکند نه تنها مشکلی ندارند بلکه با رساندن تجهیزات به آنها کمک نیز میکنند؛ اکنونآمریکاییها براساس منافع خود در حال استفاده از داعش برای فشار به دولت نوری مالکی و از طریق آن فشار بر ایران هستند، که در نتیجه منجر به کمک به عربستان برای رسیدن به اهداف منطقهای آمریکا گردد.
سیاست کلی دولت آمریکا در منطقه غرب آسیا ایجاد حالت توازن بین ایران و عربستان است که به معنای این است که هرگاه ایران در حال قدرتمندتر شدن باشد از اهرم عربستان و نیروهای مرتبط با این کشور برای فشار به ایران استفاده شود، به طور مثال در عراق و بعد از رای آوردن مجموعهای از افرادی که باعث افزایش قدرت ایران در منطقه میشوند لازم است، دولت عربستان و نیروهای هماهنگ با این کشور فعال شوند؛ در مورد سوریه نیز اوضاع به همین منوال بوده و این روش متداول آمریکا برای فشار بر ایران است.
البته لازم به ذکر است که از طرف مقابل آمریکاییها نیز در مورد برخی مسائل نسبت به عربستان دلخوریهایی دارند که به دلیل ظرفیت نفتی عربستان و تاثیر آن بر بازار جهانی کمتر به آن پرداختهاند و رسانهای شده است. با وجود این آمریکاییها بدشان نمیآید که از ایران نیز برای مدیریت بعضی از زیادهخواهیهای سعودیها استفاده شود و این نکتهای است که آقای اوباما در مصاحبهای که چند هفته پیش با مجله نیویورک تایمز داشت گفته بود «ما میخواهیم بین ایران و عربستان بالانس ایجاد کنیم، اینها همدیگر را خنثی کنند و وارد جنگهای فرسایشی با یکدیگر شده و منافع آمریکا را از این جهت تامین کنند»؛ این به این معناست که نمیخواهند اجازه دهند کشور قدرتمندی در منطقه شکل گیرد و اگر کشوری بخواهد قدرتمند شود لازم است براساس سیاست آمریکا کشور دیگری آن را مدیریت کند.
فرمودید که در عراق و بعد از انتخابات در این کشور آمریکاییها به نوعی با عدم پذیرش رای مردم خواستار کنارگیری منتخب مردم عراق شدند، برخی معتقدند در مورد افغانستان نیز شاهد اوضاع مشابهی هستیم و آمریکاییها در افغانستان از نامزدی که به گفته طرف مقابل دست به تغلب زده است حمایت میکنند. حوادث افغانستان در حالی اتفاق میافتد که آمریکاییها در دور قبلی انتخابات این کشور با ادعای تقلب وارد این موضوع شده، و حملات زیادی را برضد رئیس جمهور این کشور به عنوان عامل تقلب به نحوی انجام دادند که نهایتا به اثبات این موضوع منجرشد؛ ولی باوجود همه این اتفاقات شاهد هستیم که آمریکاییها نسبت به تقلب در این دوره از انتخابات افغانستان سکوت کردهاند. ارزیابی شما از این سکوت آمریکاییها چیست؟
ایزدی: افغانستان برای آمریکاییها اهمیت آبرویی دارد، آنها الان و بعد از 13 -14 سال حضور در این کشور در حالی به دنبال خروج نیروهایشان تا انتهای 2016 هستند، که در ابتدا زمان خروج را تا انتهای 2014 میگفتند.
این موضوع که فردی که قرار است به عنوان رئیس جمهور افغانستان انتخاب شود به شکل 100 درصدی هماهنگ با خواستههای آنها نباشد برای طرف غربی مساعد نبوده و به همین دلیل در بین دو کاندیدی که اکنون مطرح هستند رقیب آقای عبدالله مورد ترجیح آمریکا بوده و در عمل به سمت استفاده از همه ظرفیتهای خود برای تضعیف آقای عبدالله رفتهاند.
آقای عبدالله عبدالله سابقه دیرینهای در ارتباط با ایران دارد و از نیروهای جهادی و ائتلاف شمال مرتبط با ما و همچنین از همرزمان شهید احمدشاه مسعود است و به همین دلیل آنها تلاش میکنند در منطقه شاهد وضعیتی نباشند که در افغانستان حکومتی نزدیک به ایران برسرکار آید. این حالت را در مورد عراق، سوریه و لبنان نیز به عنوان کشورهای محور مقاومت شاهد هستیم و ارتباط و اتصال آنها به هم قطعا آمریکا را ناراحت کرده به دنبال جلوگیری از چنین اتفاقاتی هستند.
در مصر شاهد بودیم که دموکراسی ایجاد شده براساس رای مردم و رئیس جمهور منتخب آنها یک سال بعد از شروع توسط نظامیان سرنگون میشود و بسیاری از حامیان رئیسجمهور نیز تهدید به اعدام میشوند؛ این حوادث در حالی اتفاق میافتد که آمریکا به عنوان یکی از بزرگترین مدعیان دموکراسی در برابر آن نسبتا سکوت کرده و مخالفت واقعی با این وضعیت بروز نمیدهد، دلیل این سکوت آمریکاییها را چه چیزی میدانید؟
ایزدی: آمریکاییها در حال تکرار همان کاری در عراق هستند که در مصر انجام داده بودند. زمانی که حکومتی با رای مردم برسرکار میآید، آمریکاییها ادعا میکنند که طرفدار دموکراسی بوده و میخواهند رابطه خوبی با آنها داشته باشند، اما در طرف مقابل آنها فشار میآوردند و به فکر جایگزینی آن حکومت هستند؛ اتفاقی که در مصر افتاد و در عراق نیز در حال انجام است از این دست است.
اینگونه نیست که آمریکاییها کاری در مصر کاری نکرده باشند، اتفاقا آنها خیلی کارها در مصر کردهاند و کمکهای میلیاردی خود به مصر را برخلاف قانون خودشان ادامه میدهند، براساس قانونی در ایالات متحده دولت آمریکا موظف است در صورتی که دولتی با کودتا برسرکاری آید به آن دولت کمک نکند، اما دولت آمریکا تنها به صورت مقطعی مقدار کمی از کمکهای خود به مصر را متوقف کرده با احیای دوباره آن از دولت کودتا حمایت کرد.
روش آمریکاییها از بعد از جنگ جهانی دوم به بعد به همین شکل بوده که اگر در کشوری کودتا میشد که با سیاستهای آنها هماهنگ بود از کودتاگران حمایت میکردند؛ این موضوع چیز جدیدی نیست و ریشه در سیاست خارجی آمریکا دارد اما سوالی که مطرح میشود این است که چرا برخی در داخل کشور نمیخواهند این حقایق را ببینند و هنوز نظر مثبت و شیفتگی نسبت به آمریکا دارند که جای تعجب دارد.
با وجود شعار همیشگی آمریکا مبنی بر حمایت از دموکراسی اما این کشور در حالی به عنوان حامی اصلی عربستان سعودی شناخته میشود که حکومت سعودی هیچگونه نسبتی با دموکراسی نداشته و رفتار ظالمانه آنها در خصوص شیعیان این کشور نیز موضوعی کاملا آشکار است، از نمونههای آن این رفتار میتوان تهدید به اعدام رهبر شیعیان این کشور را نام برد؛ باتوجه به این موارد سکوت معنادار ایالات متحده در قبال عربستان سعودی را ناشی از چه میدانید؟
ایزدی: عربستان به دلیل منابع نفتی از اهمیت بخصوصی برای آمریکاییها برخوردار است و به دلیل همین منافع نفتی در منطقه، آمریکاییها به شکل سنتی از عربستان و آلسعود حمایت کردهاند. شرکت “آنکو” که شرکت آمریکایی است دهها سال است که در حال استفاده از منافع نفتی عربستان است.
آمریکاییها زمانی علاقه زیادی برای ایجاد اختلاف در جهان تشیع داشتند؛ هرچند آنها اکنون نیز علاقه زیادی به این امر دارند اما زمانی امیدواری بیشتری نسبت به این موضوع داشته؛ یکی از دلایل حمله آمریکا به عراق نیز همین موضوع بود. آنها فکر میکردند تقابلی بین حوزه قم و نجف وجود دارد و احساس میکردند میتوانند با اشغال عراق و حوزه نجف نفوذ کرده، با حوزه قم مقابله کنند، اما آنها اکنون متوجه شدهاند که حوزه نجف هم اتفاقا برخلاف ادعایی که میشد سیاسی است و موضعگیریهای مراجع برعلیه داعش باعث لباس رزم پوشیدن تعداد زیادی از روحانیون در حوزه نجف شده است که در طول تاریخ سابقه زیادی نداشته است. این نزدیکی حوزه نجف و قم نتیجه ناخواسته سیاستهای آمریکاییهاست که توانسته این دو حوزه را در حالی به یکدیگر پیوند دهد که هدفش دور کردن این دو از هم بود.
آمریکاییها اکنون به این نتیجه رسیدهاند که هرجا شیعهای وجود داشته باشد در نهایت با ایران هماهنگ خواهد شد و در عمل باعث افزایش قدرت ایران میشود و به همین دلیل در مناطق شیعه نشین عربستان هرچقدر عربستان حقوق شیعیان را نقض میکند آمریکا نه تنها مشکلی با آن ندارد بلکه آن را تشویق نیز میکند، در مجموع و با توجه به سابقهای که آمریکاییها در حوزههای امنیتی و اطلاعاتی برای سرکوب حرکتهای مردمی دارند بانی اصلی حمایت از عربستان در این امر نیز خود آنها هستند.