دکتر مهدي مطهرنيا
آمريکا در بافت هاي موقعيتي گوناگون و در چارچوب سناريوهاي مختلف از پيش تعيين شده وارد عمل مي شود. در حال حاضر ايالات متحده آمريکا در خاورميانه به عنوان هارت لند نو به جغرافياي عملياتي سوريه به عنوان “اوليت” و نه “اولويت” تحرکات خود مي انديشد. اگر چه اولويت امروز خاورميانه “نو هارت لند” و خليج فارس است اما آمريکايي ها در پي ايجاد فضاي مناسب براي طراحي سناريوي فرو ريزش بهمن در خاورميانه هستند. بر اساس اين نگرش آمريکايي ها تلاش داشته اند که از سال ۲۰۱۳ و آغاز آن که به باور من دوران «پسا بشار اسدي» شروع شد پلي براي انتقال اين دوران به دولت «پسا بشار اسدي» پيدا کنند و در اين جا بود که سناريوي «راسوي آمريکايي» مطرح شد. اين سناريو همان گونه که در يادداشت قبلي نوشته ام به باور من تحرک آمريکايي ها را مي تواند معنادار کند در اين عنواني که به اين سناريو دادم به اين نکته توجه داشتم که” راسوي آمريکايي “در زمان تهديد بوي بدي از خود متصاعد مي کند و با پاشيدن ماده اي به صورت رقبا آن ها را در وضعيت انفعالي قرار مي دهد. آمريکايي ها تلاش داشتند که از سلاح هاي شيميايي استفاده شود حال از سوي چه کسي مهم نبود، مهم آن بود که اين اتفاق بيفتد و بر همين اساس امروز محيط عملياتي سوريه يک فاجعه هولناک انساني را شاهد بوده است. آمريکايي ها از يک سو مدعي هستند که اسنادي محکمه پسند عليه اسد دارند از سوي ديگر اسد و حاميانش مدعي اند اين اتهام دروغ است. در نتيجه موضوع تغيير چنداني ايجاد نمي کند. بنابراين آمريکا پل محکم سناريوي «راسوي آمريکايي» را براي اين دوران از قبل تدارک ديده بود. از اين رو در برخورد با اين قضايا امروز وارد دو معيار حرکت مي شود:
۱ – تهديد به حمله نظامي و ۲ – خود حمله نظامي . در اين چهارچوب در آخرين گام حرکت عليه کشور هدف پس از کاربرد قدرت فرهنگي اقتصادي و سياسي قدرت نظامي به ميدان مي آيد و اين قدرت نظامي در دو وجه تهديد و حمله وارد ميدان مي شود. در اين راستا اگر آمريکايي ها بتوانند به نتايج ملموس در تهديد به حمله عليه بشار اسد دست يابند حمله نهايي انجام نخواهد شد. اين در حالي است که مقاومت بشار اسد در برابر تهديد نظامي آمريکا و متفقين آمريکا ۴+۳ يا بهتر است بگوييم ۵+۳ يعني ۳ کشور غربي آمريکا، انگليس و فرانسه به علاوه ۵ کشور منطقه اي يعني عربستان، ترکيه، قطر، اردن و رژيم صهيونيستي را در وضعيت اتفاق با يکديگر عليه سوريه قرار داده است . در اين جا است که اين حمله مي تواند موجب فروريزش بهمن بي ثباتي در منطقه خاورميانه شود اين در حالي است که به نظر مي رسد آمريکايي ها نمي خواهند به فروريزش بهمن در وضعيت کنوني شدت و سرعت بدهند، بنابراين حمله اي ترکيبي و محدود را به سوريه در دستور کار قرار داده است اين جنگي ترکيبي است که آمريکا هزينه هاي برخورد با کشور هدف خود را نيز با کشورهاي ديگر سرشکن خواهد کرد.
آمريکايي ها اکنون ۲ نگراني دارند، نگراني نخست نگراني درباره افکار عمومي است که مي توانند با رسانه هاي خود به مديريت آن بپردازند اما نگراني ديگر که سياسي است نگراني از حزب دموکرات است چرا که حزب دموکرات با ورود اوباما به منطق جنگ در سوريه و گسترش آن درزمان ،انتخابات ميان دوره اي کنگره آمريکا و رياست جمهوري آمريکا را تحت تأثير قرار داده و به اين ترتيب با وجود چالش موجود در سوريه و تبعات ناشي از آن موقعيت دموکرات ها در افکار عمومي آمريکا متزلزل شده و تبعات آن در نتايج انتخابات ميان دوره اي کنگره و انتخابات آينده رياست جمهوري گريبان دموکرات ها را بگيرد. اين نگراني بيش از نگراني نخست دست دولت اوباما را در پوست گردوي سوريه و حمله به سوريه قرار مي دهد.
از سوي ديگر واکنش سوريه و حاميانش به حمله احتمالي نيز مزيد بر علت است.همه طرف هاي درگير به خوبي مي دانند که گسترش حوزه جنگ از سوريه، مناطق پيراموني بسيار خطرآفرين و هولناک خواهد بود بنابراين همه طرف هاي اين بحران به يکديگر چنگ و دندان نشان مي دهند اما در عالم واقع وزن کشي دقيقي از يکديگر دارند و سعي مي کنند محدوده تحرکات نظامي را عليه يکديگر کنترل کنند بنابراين اگر حمله اي انجام شود تحرکات حزب ا… و مقاومت را در برابر رژيم صهيونيستي خواهيم داشت. اما مسئله اساسي اين است که اگر يک اتفاق و يک رويداد روند قابل کنترل به زعم طرف هاي درگير را به سمت و سوي يک بحران جهاني بکشد آيا ملت ها هزينه تحرکات دولت هايشان را خواهند داد؟
منبع: روزنامه خراسان