به گزارش پایگاه تحلیلی خبری گلپانا شهرستان گلپایگان ؛ گلپایگان دارای منابع طبیعی، مشاهیر و افتخارات بزرگی است و نسلی که قادر به انتقال زبان مادری خود به نسلهای آینده نباشد، تهدید محسوب میشود.اصرار برخی از والدین مبنی بر فارسی صحبت کردن فرزندانشان موجب شده تا زبان و گویشهای محلی به دست فراموشی سپرده شوند در حالی که گویشهای محلی نباید از یادها بروند.زبانهای محلی مانند یک دیوار از زبان فارسی محافظت میکنند از این رو صحبت کردن به گویشهای محلی نیز ضرورت دارد.
در گلپایگان بجز عده محدودی از روستاهای منطقه که زبان خاص خودشان را دارند بیشتر مردم به زبان فارسی (و با لهجه گلپایگانی) صبحت میکنند. رواج لهجههای فرهنگی مسلط از طریق وسایل ارتباط جمعی، آداب ورسوم و گویش مردم منطقه مخصوصا نسل جوان را متاثر و گویش مخصوص منطقه را تغییر شکل دادهاست و امروز بجز افراد مسن کمتر به گویش مخصوص گلپایگان صحبت میشود. در چند روستای گلپایگان لهجههای خاص خود آن روستا وجود دارد. اینان مهاجرانی هستند که در زمان صفویه از دیگر نقاط به این منطقه وارد شدهاند و درعین خال زبان و لهجه خود را با کمی تغییرات حفظ کردهاند. مردم منطقه عربستان لهجه خاص خود را دارند چون مردم این منطقه مهاجرانی از نواحی خراسان هستند که به زور در سالهای دور به این منطقه کوچانده شدهاند و هنوز به زبان مخصوص خود با تغییراتی نسبت به زبان اصلی مادری صبحت میکنند. گویش مردم وانشان که وانشانی، ونیشونی و مردم این روستا اونشونی مینامند (و در آن واژههای اصیل فارسی کم نیست) ــ جزئی از گویشهاى ایران مرکزى و شمال غربى (از گویشهای رایج در منطقه کاشان – اصفهان) است و شباهت هایی به گویش خوانساری دارد. مردم روستای هنده لری صبحت میکنند.اهالی حاجیله، قرغن و عباس آباد هم لهجه خاص خود را دارند که باز ماندهای است از لهجه زبان مادری محل سکونت قبل از مهاجرت و ترکیبی است از زبانهای مجاور محل سکونت. در روستای کوچک ماکوله به زبان ترکی تکلم میشود که ترکی تغییر یافته زبان مادری آنها که همان ترکی آذری است زیرا در زمان صفویه مردمانی از آذربایجان به این نواحی کوچانده شدهاند که در روستاهایی مانند ارجنک – کهرت ( از توابع خوانسار ) ساکن میباشند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که امروز تقریباً در تمام روستاها و توابع شهرستان گلپایگان کمتر از لهجه اصیل گلپایگانی استفاده می شود.
حروف پ، چ، و گاف (که مخصوص زبان فارسی است) در زبان گلپایگانی کم نیست.
(پکا بیار= کمی صبر داشته باش)، تپنه (تِه پِه نَه)، گندم (کُر چالی)، تپله، ریگ لهپَر، چِهپَر، گل تغنه (جوجه تیغی)، پشوه، پسین…هرچون، چمچاره، چرنگی،…چولاری، چی شی، چُم (چمدونم=نمیدانم)، په چکا (پس چرا)، بخ چیشی، زورچپون، گالش، گورون، دلنگون، دیگوله، ریگوزل، ماست گلگونی…
لهجه ی گلپایگانی را باید در حوزه ی برزگتر شاخه ی زبان های جنوب غربی ایران دید. زبانهای غرب و جنوب غربی ایران که نقطه ی کانونی آن زبان لری است، بازمانده ای است از زبان فارسی میانه که در قلب کوههای صعب العبور زاگرس دست نخورده تر مانده است.
لهجه گلپایگانی نیز از زیر مجموعه های این حوزه(شاخه ی جنوب غربی) به حساب می آید. اگر دقیق شویم اکثر کلمات و تلفظ های موجود در لهجه ی گلپایگانی (آنچه که با فارسی معیار متفاوت است ) با گویش های لری مشترک است.
مثلا مصوت بلند «و» در بسیاری از کلمات به مصوت بلند «ی» تبدیل می شود. مثلا کلمات «بود»،«پول»،«خون»،… به صورت «بید»،«پیل»،«خین»… تلفظ می شود که البته در نسل جدید رو به فراموشی است.
همچنین کلماتی مانند «شب»،«تب»،«آب»،«خواب»…به صورت «شو»،«تو»،«او»،«خو»…تلفظ می شود. کلماتی مانند «هرچون=نوعی ابزار کشاورزی»،«ولگو= بند آب»،«چارشاخ=نوعی ابزار کشاورزی»،«کرتو= قطعه های زمین کشاورزی»،«کلکلون= محل نگهداری مرغ» و هزاران کلمه ی دیگر از این دست همه با گویش های لری مشترک است که نیاز به یک تطبیق کامل دارد.