کی دیگر از آداب چهارشنبه سوری در گلپایگان کوزه شکستن بود به این ترتیب که بعضی از سالمندان کوزه کهنه ای را آب کرده و از پشت بام به زمین می انداختند و براین باور بودند که غم را از خانواده دور کرده اند.
هر مسئول دولتی وام دار خون شهدا و بر سفره بیت المال نشسته است، لذا بابد چون مردم انقلابی باشد و حقیقت آن است که برای مردم عکس مسئول با چفیه کفایت نمی کند و خواهان عمل به شاخص های انقلاب هستند
حقیقت ملت در این 38 سال پس از بیرون کردن نماد استکبار، داشتن همواره گزینه انقلابی گری بر روی میزش است و از شنیدن لرزه های صهیونیسم لذت می برد
یکی از هدف های انقلاب اسلامی رساندن ایرانی به اوج تمدنی است که شایسته او بوده و در این راه با تحول و ایجاد نهضت های علمی در مدتی کوتاه پایه اساسی و در واقع علمی آن برداشته شده است اما هدایتی برای جوان فوق تحصیل کرده ! و علم آموخته به خوبی صورت نمی گیرد، امری که اگر به آن توجه شود سرمایه عظیمی است که می توان هر تحریم و گره کور کشور را با آن بدون نگاه بیرون باز کرد و این یعنی همان رساندن تمدنی که چهل سال پیش زیر ساختی نداشته به ستاره ثریایی که پیامبر گرامی اسلام وعده داده است و لذا جمعیت جوان ایرانی بیکار را باید گنجینه ای دانست که باید برای جذب آن برنامه ریزی کرد وفرصت حضور به آنها داد
نمی دانی چقدر آن نقطه از پیام منشور لاجرم بر دلم نشست و اتش نهفته در سینه ام را به خاکستر نشاند که گفته بودند: شهروندان حق دارند از محیط زندگی و کاری ایمن و عاری از آسیب های جسمی و روحی به آنان برخوردار شوند . عجب کلام دلنشینی !
قضاوت را به قانون و قانون را به عنوان حسن الختام پذیرفته تا از آسیب های احتمالی بر شهرستان پیش گیری شود.
مردم اقتصاد را نیز هم چون عرصه های دیگر کشور مقاومتی می خواهند که در سایه هواپیماها و کالاهای لوکس و بچه پولداری برجامی روز به روز کمرنگ شده است.
تقویم را ورق می زنم. به ۱۶ آذر که می رسم ناخود آگاه آهی میکشم! یادش بخیر. انگار وقت نکردم حتی پلک بزنم چه راحت ۱۲ سال از اولین ۱۶ آذری که دانشجو شدم، گذشت.
لحظه ای بعد انگار همان جوان دیروزم و بی خیال از کارو زندگی راهی دانشگاه غیر انتفاعی پیام گلپایگان می شوم تا شاید در مراسم روز دانشجویش، بار دیگر فکر اعتلا و پیشرفت به ذهن گرفتار این روزهایم ذره ذره تزریق شود.
غفلت و بی توجهی به یادگارانی که هم مایه ی افتخار ایرانی است و هم با رونق بخشیدن صنعت گردشگری و توریسم در شهرستان می توان برای جوانانی از این دیار اشتغال زایی کرد، فرهنگ و سیاستی است که باید مورد بازبینی و اصلاح شود.
مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی با همه ادعای خود مبنی بر حفظ آثار ایرانی و توسعه صنعت توریسم و گردشگری چرا تا کنون اقدام شایسته ای در معرفی آثار ایرانی در قالب یک سایت معتبر نکرده اند؟، چرا از این رسانه تنها برای انجام کارهای اداری خود! بهره برده اند؟ درست در زمانه ای که بعضی مردم جای پارک خودروی خویش را دراینترنت جستجو می نمایند!